امنیت روانی لازمه رشد جامعه
آفرین جفرهای
وقتی از امنیت روانی صحبت میکنیم، تنها جامعه هدف ما افراد بزرگسال و جوانان نیستند، امنیت روانی باید از دوران کودکی مورد توجه قرار گیرد، متاسفانه اشتباهی که بسیاری از پدر و مادرها مرتکب میشوند این است که فکر میکنند، بچهها از رفتارهای پرخاشگرانه آنها با یکدیگر چیزی نمیفهمند، از خشونتهای کلامی درکی ندارند، این اشتباه است، کودکان ما اغلب از 12 یا 14 ماهگی نسبت به پیرامون خود واکنش نشان میدهند و آن چیزی که در اطرافشان اتفاق میافتد را به خوبی درک میکنند، به همین خاطر است که میگوییم امنیت روانی باید از دوران کودکی و در خانه و خانواده تامین شود، افرادی که در خانواده از امنیت روانی برخوردار بودهاند، در جامعه میتوانند بسیار موفقتر عمل کنند، اما مساله امنیت روانی در جامعه هم بسیار مهم است، در واقع از وقتی کودک راهی مدرسه میشود باید مساله امنیت روانی در جامعه برای او مد نظر باشد، معلم و دیگر اولیا مدرسه موظف هستند امنیت روانی دانشآموزان خود را تامین کنند. هر گونه رفتار پرخاشگرانه، تنبیه بدنی و... میتواند این امنیت را به خطر بیاندازد.
افرادی که از کودکی در خانه و خانواده و سپس در مدرسه و دانشگاه و محیط کار از این امنیت برخوردار نبودهاند، به افرادی پرخاشگر، تندخو و در برخی موارد افرادی تبدیل میشوند که به راحتی میتوانند به دیگر افراد جامعه آسیب برسانند. تامین امنیت روانی تنها وظیفه خانواده و مدرسه نیست، امنیت روانی در جامعه توسط مسوولان باید فراهم شود به این ترتیب که افراد نسبت به آینده خود چشمانداز روشنی داشته باشند، وقتی ما با مشکلات اقتصادی مواجه میشویم امنیت روانیمان
به خطر میافتد، فردی که مدام باید نگران پرداختهای ماهیانه خود از اجارهبهای منزل گرفته تا قبضهای خدماتی و ... باشد، مدام استرسی را تحمل میکند که امنیت روانی او را مختل کرده و باعث میشود در برخی موارد برای خالی کردن استرس خود دست به رفتارهای خشونت بار بزند، حالا این رفتار خشونت بار میتواند فریاد کشیدن بر سر یکی از اعضای خانواده، همکلاسی دانشگاه یا همکار باشد یا اینکه پا را فراتر گذاشته و برخورد فیزیکی با دیگران داشته باشد.
بسیاری از ما این جمله « یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی» را زیاد شنیدهایم، معمولا در شرایطی که افراد دست به کاری میزنند که بر اثر خشم لحظهای بوده این جمله را به کار میبرند، مساله اینجاست که متاسفانه این روزها شرایط اقتصادی و معیشتی باعث شده تا بسیاری از افراد در رابطه با امنیت روانی خود مشکل داشته باشند.
اکثر افراد این روزها با انواع استرسها و اضطرابها دست و پنجه نرم میکنند، آمار درگیریهای خیابانی افزایش پیدا کرده است همانطور که آمار خشونتهای خانگی و البته کودکآزاری افزایش پیدا کرده. شاید از نظر خیلی افراد ربط دادن تمامی این مشکلات به مسائل اقتصادی دور از ذهن باشد اما وقتی با دقت به اتفاقات پیرامون خود نگاه میکنیم میبینیم که این روزها یا بهطور واضحتر بخواهیم بیان کنیم در دنیای امروز تامین نیازهای معیشتی یکی از راههای تامین امینت روانی است. در واقع فرد اگر برای تامین نیازهای معیشتی خود مشکل نداشته باشد و در واقع بتواند حداقلهایی را که به آنها نیاز دارد به دست بیاورد تا حد زیادی امنیت روحی و روانیاش تامین شده است.
امنیت روانی در نمای کلی میتواند روح جامعه را نیز به سمت پیشرفت و تعالی سوق دهد. وقتی افراد جامعه امنیت روانی لازم را داشته باشند، دیگر از ناامیدی و افسردگی در جامعه خبری نیست. همین مساله باعث میشود تا پیشرفت و تعالی در جامعه به جریان بیفتد. جوانان به آینده امیدوار باشند و برای دستیابی به اهداف خود تلاش کنند، افراد دیگر جامعه با صلح و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند و در این بین اگر افرادی هستند که بنا به هر دلیلی نیازمند کمک و یاری هستند، داوطلبان بیشتری برای کمک رسانی به آنها اقدام میکنند و به این ترتیب جامعه به جای اینکه به سمت رخوت پیش برود به سمت پویایی میرود. رشد اجتماعی به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکند و این رشد میتواند به بهبود زندگی تک تک افراد جامعه کمک کند.