بازگشت ایران به عرصه اقتصاد جهانی؟
آیا زمینه بازگشت ایران به عرصه اقتصاد جهانی از دل روابط جدید با کشورهای منطقه و احتمال احیای برجام وجود دارد؟ این پرسشی است که این روزها هم در میان اهالی اقتصاد و هم میان اهالی سیاست طرفداران فراوانی پیدا کرده است. پاسخ برخی از تحلیلگران به این پرسش مثبت است و برخی دیگر از کارشناسان با تردیدهای بیشتری به این احتمال نگاه میکنند.بهطور کلی اما اقتصاد ایران به مجالی برای تنفس نیاز دارد تا بتواند بخشی از فشارهای فزایندهای را که پس از سال97 تجربه کرده را پشت سر بگذارد.
اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران حوزه اقتصادی معتقدند این مجال از طریق بهبود مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی حاصل میشود. ایران باید بتواند زمینه بازگشت به عرصه تجارت بینالمللی و پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی را فراهم سازد. این مسیر هم از طریق گفتوگو و مفاهمه با کشورهای منطقهای و فضای بینالمللی فراهم میشود.
در شرایط فعلی به نظر میرسد پس از ناآرامیهای پاییز 1401، تصمیمسازان کشورمان به این نتیجه رسیدهاند که باید در عرصه بینالمللی به سمت سیاست تنشزدایی حرکت کنند تا بخشی از مشکلات اقتصادی و راهبردی کشور حل و فصل شود. در این مسیر بهبود مناسبات با عربستان در روزهای پایانی سال قبل آغاز شد، موضوع احتمال توافق موقت مطرح شد و نهایتا هم صحبت از بهبود رابطه با کشورهای اروپایی شنیده میشود.
از سوی دیگر چین هم نقش تازهای در بهبود ارتباط ایران با کشورهای منطقه ایفا میکند. هیاتهایی از عربستان راهی ایران میشود و ایران هم پذیرفته که در یمن و سوریه شیوه تازهای از روابط را دنبال کند. در خصوص مسائل منطقهای، ایران موفقیت مناسبی کسب کرده است، هرچند در خصوص مسائل بینالمللی و برجام موضوع متفاوت است. برخی تحلیلگران معتقدند امریکا و غرب به دنبال آن هستند که از مشکلات داخلی ایران استفاده کرده و از ایران در بطن مذاکرات امتیازات بیشتری کسب کنند.
چرخش ایران اما حدفاصل چرخش تاکتیکی و چرخش استراتژیک است. ایران تلاش میکند از دل مناسبات ارتباطی در منطقه و در سطح جهان منافع خود را تامین کند و از شکاف موجود میان کشورهای مختلف به نفع خود استفاده کند. روی آوردن به مذاکراتی که در یک سوی آن چین قرار داشت و در نقطه دیگر آن عربستان از این دست تلاشهای ایران است. نشستن ایران پای میز مذاکراتی که یک سوی آن چین قرار گرفته در نقطه دیگر آن عربستان، نگرانیهایی را میان کشورهای غربی ایجاد کرده است. ایران از این شکاف استفاده کرده است تا منافع خود را تامین کند.
اما در حوزه مسائل مرتبط با برجام، ایران نیاز دارد تا سطح گفتوگوها را از مواضع تاکتیکی به رویکردهای استراتژیکی بکشاند. از یک آرمیکا تلاش میکند دریچه مذاکرات با ایران را باز نگه دارد و برای سبد خالی خود در حوزه سیاست خارجی، دستاوردی خلق کند. ایران هم برای حل مشکلات اقتصادیاش نیازمند احیای برجام و پایان دادن به تحریمهای اقتصادی است. برای حل این مشکل، ایران نیاز دارد تا از یک طرف، آژانس را قانع سازد و از سوی دیگر زمینه گفتوگو با کشورهای 4+1 را فراهم سازد. این گفتوگوها زمانی شکل میگیرد که دو طرف از مطالبات حداکثری قبلی عقبنشینی کنند و مطالبات خود را متناسب با شرایط طرف مقابل هماهنگ سازند.
برخی تحلیلگران توافق موقت را گزاره مهمی برای زمینهسازی در خصوص احیای برجام فرض کردهاند؛ مطابق این قرارداد ایران خواهد پذیرفت که بخشهایی از برنامه غنیسازی خود را متوقف سازد و از سوی دیگر فرصتی برای دریافت داراییهای مسدودی خود در برخی کشورها به دست آورد. این مسیر موافقان و مخالفانی هم دارد.
از یک طرف مخالفان اشاره میکنند که توافق موقت ممکن است، برجام را در حاشیه قرار داده و مطالبات تازهای را ایجاد کند. از سوی دیگر هم موافقان این توافق به این نکته اشاره دارند که توافق موقت میتواند دریچهای برای تداوم مذاکرات و بهبود وضعیت ارتباطی میان طرفین ایجاد کند. در بحبوحه این آیند و روندهای دیپلماتیک باید دید آیا زمینه بازگشت ایران به عرصه تجارت و اقتصاد جهانی فراهم میشود یا اینکه همچنان باید منتظر تحقق این پروسه مهم باشیم؟