موریانههای نقدینگی تورم میزایند
چگونه میتوان تورم را مهار کرد و رشد تولید را محقق کرد؟ این پرسش مهمترین ابهام این روزهای اقتصاد ایران است. حاکمیت به پاسخ این پرسش نیاز دارد تا بتواند بخشی از فشار بر دهکهای محروم و گسترش نارضایتیها نائل آید. از سوی دیگر برای مردم مهم است، چون میخواهند بدانند وضعیت معیشتی آنها چه سرانجامی پیدا میکند.
اما باید بدانیم، تورم بهطور نسبی در عین حال که یک پدیده کوتاهمدت تلقی میشود، دستیابی به رشد تولید یک گزاره بلندمدت است و نیازمند زمان کافی است. مسلما این دو ضرورت (مهار تورم و رشد تولید) را نمیتوان در کوتاهمدت محقق کرد. هر اندازه که رشد اقتصادی در فضای عمومی یک جامعه بیشتر باشد، باعث سطح عمومی قیمتها و نرخ تورم میشود.
به همین دلیل است که صحبت کردن درباره مهار تورمی که بیش از نیم قرن در اقتصاد ایران لانه کرده است، در کوتاهمدت کمی خوش خیالانه است. این تورم به صورت ساختاری در بدنه اقتصاد ایران رخنه کرده است و مانند موریانه ارزش پول ملی ایرانیان را میخورد. بنابراین برای مقابله با آن نیازمند زمان کافی هستیم و باید زمینههای بروز تورم را از قلمروی اقتصادی ایران از میان برد. تنها در صورتی میتوان نسبت به تحقق این هدف امیدوار بود که وضعیت تولید به شرایط مناسبی برسد.
این تولید است که میتواند وضعیت عرضه و تقاضا در جامعه را به گونهای متعادل سازد تا قیمتها در دالان صعودی قرار نگیرند. اما رشد تولید هم به این سادگیها اتفاق نمیافتد. کشوری مانند چین برای تحقق رشد تولید و افزایش صادرات خود، اقدام به باز کردن درهای اقتصاد خود به روی جهان و بازار آزاد کرد. از سوی دیگر از طریق گسترش کسب و کار خرد و کوچک تلاش کرد، اقتصاد خود را مردمی و خصوصی سازد. این روند میبایست در اقتصاد ایران هم عینا طی شود. اقتصاد ایران در شرایط تحریمی نمیتواند زمینه مهار تورم و رشد تولید را فراهم سازد. ما به اقتصاد بخش خصوصی و توسعه مناسبات با جهان پیرامونی نیاز داریم. اما معنای مهار تورم چیست؟ آیا مهار تورم به معنای کاهش قیمتهاست.
بسیاری از ایرانیان تصور میکنند، معنای مهار تورم این است که سطح قیمت کالایی مانند گوشت به شرایط قبل از سال 97 باز گردد و بین 100تا 200هزار تومان به فروش برسد. این در حالی است که معنای مهار تورم مطلقا یک چنین تحولی نیست. باید توجه داشت که اتمسفر اقتصاد ایران به قیمتها عادت کرده است و صاحبان کسب و کار که به سودهای فعلی خو گرفتهاند، اجازه نمیدهند قیمتها به سطح گذشته باز گردند. معنای مهار تورم از نظر اقتصادی، ثبات بیشتر است. اقتصاد ایران بیشتر از هر گزاره دیگری به ثبات در قیمتها نیاز دارد. از طریق ثبات از اقتصاد است که سرمایهگذاران میتوانند پیشبینی از شرایط آینده داشته باشند.
ریسک اقتصادی ایران کاهش مییابد و زمینه برای بهبود فراهم میشود. در واقع مقابله با نوسانات قیمتی معنای اصلی مهار تورم است. جالب است بدانیم، تورم طی 9ماه گذشته در امریکا 9درصد بوده است اما طی 9ماه این رقم به 5درصد کاهش پیدا کرده است. امریکا با استفاده از سیاستهای پولی به راحتی توانست تورم اقتصاد خود را به نصف برساند، اما این روند در اقتصاد ایران به این سادگیها نیست.
تورم در اقتصاد ایران ریشه دوانده و مهار آن نیازمند اجرای اصلاحات اقتصادی در حوزه نظامات بودجهریزی، بانکی، یارانهای و... است. جالب اینجاست امروز هر اقتصاددانی میداند که رشد تورم از طریق رشد نقدینگی افزایش مییابد، اما باید دید این نقدینگی بیش از 6هزارهزار میلیارد تومانی در اقتصاد ایران کجا میرود که تولید کشور با مشکل نقدینگی و جذب سرمایه مواجه است؟ در واقع رشد نقدینگی در اقتصاد ایران رخ میدهد، اما نقدینگی به سمت سوداگری و دلالی میل میکند. باید این روند تغییر پیدا کند، تولید کشور میبایست مقصد اصلی نقدینگی باشد. بدون این اصلاحات نه تورم را میتوان مهار کرد و نه گامی در مسیر رشد تولید برداشت.