ارمغان سیاه تورم برای بازارها در ایران حباب است!
نمیتوان از این واقعیت چشم پوشید که «تورم» و «چشمانداز تورمی» کلیدواژههای اصلی در تفسیر روند و تحرکات بازارهای ایران هستند. اگرچه این دو عامل مهم، رشد و بازدهی بازارها را از لحاظ قیمتی به دنبال دارند اما همین روند، زنگ خطر بروز پدیده سهمگین دیگری به نام «حباب» را در بازارها به صدا درمیآورد که میتواند بهشت سودسازی را به سیاهچاله زیان تبدیل کند.
به گزارش تجارتنیوز، با رشد نرخ تورم در سال گذشته و تقویت انتظارات تورمی بهواسطه کاهش امید به بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی، بازارها به شدت متلاطم شدند؛ در نتیجه، بازار ارز کانالهای جدید و نادیدهای را فتح کرد و به سطوح بالای قیمتی رسید. به این ترتیب پای دلار 60 هزار تومانی و یوروی 70 هزار تومانی به راحتی به اقتصاد ایران باز شد.
بیماری مسری تورم
پیوند ناگسستنی ارز و طلا سبب شد بازار فلزات گرانبها هم به سرعت از این روند صعودی اثر بپذیرد. بر همین اساس، سکه امامی کانالهای بالای کریدور 30 میلیون تومانی را لمس کرد و طلای 18 عیار هم توانست قله سه میلیون تومانی را فتح کند.
اما آنچه سال گذشته شیرینی بازدهی بازار طلا و سکه را برای سرمایهگذاران تلخ کرد، بیماری «حباب» بود که همواره بهواسطه ویروس تورم به بازارهای مالی و سرمایهای سرایت میکند. این همان بیماری خطرناکی بود که بازار سهام را در سال 99 زمین زد و دوران نقاهت طولانی 2.5 ساله را به آن تحمیل کرد.
حالا بازار طلا و سکه هم در همین دوران نقاهت تحمیلی به سر میبرند؛ بازار در انجماد است، قیمتها در جا میزنند و به زور خود را به کانال بالاتر نزدیک میکنند؛ تلاشی که البته تا کنون راه به جایی نبرده است.
این در حالی است که نشانههای اقتصادی و رشد قیمتها حاکی از آن است که تورم، همچنان حرف اول را در تحولات شاخصهای اقتصاد ایران میزند! اما آیا این به معنای کمرنگ شدن اثر تورم در بازارهاست؟ پاسخ خیر است!
زنگ خطر حباب
با درنوردیدن بازارهای طلا و دلار در سال گذشته، امسال تورم، خود را به بازارهای سهام و مسکن رسانده است؛ قیمت مسکن که استارت رشد را از سال پیش زده بود، حالا آماده حرکت پرشتاب در فصل معاملات است. سهام هم این مسیر صعودی را با محرک تورم از سال قبل آغاز کرد و این روزها در اوج قرار گرفته است. پیش بینی میشود این بازار هم، دستکم تا آستانه فصل مجامع، همچنان با چاشنی تورم، حرکت رو به جلو را ادامه دهد.
اگرچه بازار سهام در حال حاضر میزبان شرکتهای ارزندهای است که چشمانداز بازدهی خوبی را برای سرمایهگذاران ترسیم میکنند اما نمیتوان از اهرم تورم به عنوان موتور محرکه این بازار غافل شد. به این ترتیب میتوان مدعی بود که تورم اثر دو گانه جالب توجهی را به اقتصاد بازار تحمیل میکند.
تورم از یک سو آغازگر یک چرخه خطرناک رشد قیمتها و هیجانی شدن بازارهاست و از سوی دیگر از اثر آن به عنوان سود و بازدهی یاد میشود! سودی که شاید بهتر باشد آن را برای برخی از بازارها، سود سیاه بنامیم!
شاید تنها در دو بازار مولد مسکن و سهام بتوان این عاملیت رشد را اندکی مثبتتر نگاه کرد؛ چرا که گاه موجب تحرک بیشتر بازیگران بازار و رشد تولید میشود. اما همین روند نیز شمشیری دو لبه است که خود را در بازار مسکن تحت عنوان کاهش قدرت خرید و در بازار سهام تحت عنوان حباب نشان خواهد داد.
حباب سهام همان زنگ خطری است که اکنون معاملهگران و سرمایهگذاران بازار سرمایه باید به آن توجه کنند. همان صدایی که در سالهای 98 و 99 شنیده نشد و حالا ممکن است دوباره تله زیان را برای سرمایهگذاران پهن کند.
رفتار دوگانه بورس در برابر تورم
اگرچه همانطور که گفته شد، تورم به عنوان موتور محرکه بورس عمل میکند اما نباید از این نکته نیز غافل شد که بازار سهام همواره میتواند بهعنوان سپری مستحکم در برابر تاختوتاز تورمی عمل کند.
به عبارت دیگر، بازار سهام رفتاری دوگانه در برابر تورم خواهد داشت. بورس از یک سو، تورم را به عنوان سوخت حرکت خود به کار میگیرد و از سوی دیگر میتواند رشد فزاینده آن و افزایش انتظارات تورمی را در دیگر بازارها کنترل کند. بر همین اساس از بورس به عنوان سپر تورم هم یاد میشود.
بازار سرمایه به عنوان رکن تامین مالی تولید نه تنها میتواند پول سرگردان را به شرکتها تزریق کرده و موجب افزایش بهرهوری آنها شود بلکه بازدهی مناسبی را هم نصیب سرمایهگذاران خواهد کرد. این بازدهی البته هم سهم سرمایهگذاران بلندمدت خواهد بود هم نصیب سرمایهگذاران کوتاهمدتی که تنها به خرید و فروش سهام میپردازند.
این بازار به ویژه موجب کندشدن حرکت موتور تورم و کاهش هیجانات افزایشی در بازارهای مالی و کالایی میشود. به نحوی که میتواند از تکرار شرایطی که سال گذشته در بازار ارز و طلا و سکه شاهد آن بودیم، جلوگیری کند.
با این حال اما در صورتی که هیجان به بازار سهام نفوذ کند، بورس خود قربانی تورم و انتظارات تورمی خواهد شد. تجربه تلخی که یک بار در سالهای 98 و 99 رخ داد و ممکن است امسال نیز تکرار شود. برای پرهیز از این تله، سرمایهگذاران باید این بار با نگاهی تحلیلی و خالی از هیجان اقدام به سرمایهگذاری در بازار سهام کنند.
ابزارهایی مانند صندوقها و سبدگردانها نیز که در سالهای گذشته از سوی متولیان بازار و سرمایهگذاران مغفول مانده بودند، میتوانند برای کسب بازدهی سرمایهگذاران غیرحرفهای از این فرصت طلایی، جذاب باشند.