از وعده تا شعار از واقعیت تا انکار
همین چند روز پیش بود که وزیر بهداشت در جمع خبرنگاران مدعی شد که نظام سلامت ایران قدرت برتر منطقه است و... اما در همین چند روز گذشته اتفاقهایی در نظام سلامت رخ داد که نشان داد حرفهای وزیر بهداشت بیشتر از اینکه برخاسته از واقعیت و اجرایی شدن وعدهها باشد، شعاری و راهی برای انکار واقعیتهاست.
تعرفههای جدید پزشکی بیشتر از آنکه باعث امیدواری باشد باعث شد تا فریاد اعتراض جامعه پزشکی بلند شود البته در نهایت آنچه به جایی نرسد فریاد است. چرا که سالهاست که اتفاق رخ میدهد، سالهاست پزشکان خواستار واقعی شدن تعرفهها هستند.
سالهاست که متخصصان حوزه بهداشت و درمان خواستار واقعی شدن سرانه بهداشت و درمان هستند، مدتهای مدیدی است که در مورد دارو و کمبود آن در کشور هم از سوی داروخانهها هم از سوی نمایندگان مجلس و هم از سوی مردم هشدار داده میشود طبق معمول به جای اینکه مشکلات بهطور واقعی حل و فصل شوند. از سوی وزیر بهداشت در سخنرانی و بهطور کاملا تئوری حل و فصل میشوند کمبود بیش از 400 قلم دارو ناگهان به 70 قلم دارو در کشور میرسد و درست در همین روزها که وزیر بهداشت از این دستآوردها سخن به میان میآورد، مادرانی هستند که به دنبال دارویهای کودکان سرطانی خود تمام داروخانههای شهر را زیر پا میگذارند و در نهایت داروی مورد نیازشان را با قیمتهای نجومی در دست دلالان پیدا میکنند.
در حالی که وزیر بهداشت از اجرایی شدن نظام ارجاع سخن میگوید در نسخههای الکترونیکی که از سوی پزشکان داده میشود، داروها گم میشوند و این وسط نه داروخانه پاسخی میدهد، نه بیمه و نه حتی پزشکی که دارو را تجویز کرده است. یک کد دارویی که نشان میدهد بیمار دارو را دریافت کرده اما در نهایت بیمار هیچ دارویی دریافت نکرده و نمیتواند این عدم دریافت دارو را ثابت کند.
در همین شرایط نماینده مجلس از افزایش کمبود داروهای حیاتی در ماههای پیش رو خبر میدهد و ادامه این وضعیت را بحران در حوزه دارو میداند. از سوی دیگر پزشکان و دیگر کارشناسان حوزه درمان خبر از ورشکستگی بیمارستانهای خصوصی میدهند چرا که نه بیمهها زیر بار پرداخت حق سهم خود میشوند و نه مردم توانایی پرداخت هزینههای درمانی در این بیمارستانها را دارند این در حالی است که اتفاق مشابهی درباره داروخانههای خصوصی نیز دور از ذهن نیست و همین چند روز پیش بود که نایبرییس انجمن داروسازان در مورد ورشکستگی داروخانههای خصوصی هشدار داد. به هر حال واقعیت این است که بر خلاف آن چیزی که وزیر بهداشت سعی دارد در اخبار و رسانهها بازتاب بدهد حال بهداشت و درمان کشور خوب نیست.
در واقع این بیمار بارها و بارها احیا شده و دیگر رمقی برای نفس کشیدن دوباره ندارد. وضعیت بیمارستانهای دولتی که کاملا مشخص است، کمبود نیرو، کادر درمان، فرسودگی دستگاهها و ... با ازدحام بیمارانی که توان پرداخت هزینههای درمانی را ندارند دست به دست همه دادهاند تا خدماتی که در این بیمارستانها ارایه میشود از حد استاندارد پایینتر باشد. همین کمبودها و بیتوجهیهاست که باعث میشود قصور پزشکی در بیمارستانها به وفور رخ بدهد.
اینکه زنی 60 ساله برای بیرون آوردن غده در روده به بیمارستان مراجعه میکند، اما بعد از اینکه از بیمارستان مرخص میشود از جای بخیهها مدفوع بیرون میزند، غده پاتولوژی میشود اما هیچ نشانی از ابتلا به سرطان نیست، اما این زن 60 ساله به دلیل اتفاقی که بیمارستان آن را نشتی بعد از عمل ذکر میکند جان خود را از دست میدهد. نوزادی به ظن مرگ به سردخانه فرستاده میشود و وقتی پدر برای آخرین بار میخواهد فرزندش را ببیند متوجه میشود که نوزاد زده است، اما تلاشها برای زنده نگه داشتن نوزادی که ساعتها در سردخانه بیمارستان نگه داشته شده هیچ فایدهای ندارد. از این نمونهها هر روز بارها و بارها در بیمارستانها اتفاق میافتد، بسیاری از آنها خبری نمیشوند، بسیاری دیگر اصلا قصور پزشکی به حساب نمیآیند، هر چه هست این مردم هستند که با جان خود تاوان بیتوجهیها و بیتدبیریها را پس میدهند و کسی هم پاسخگوی وضعیت نیست.