شروع زندگی با طلای گرمی 3 میلیون و سکه 32 میلیونی
گلی ماندگار|
این روزها در هیاهوی فروش جزایر کیش و قشم، در شرایطی که مراکز خرید و مغازهها و رستوران و... پلمپ میشوند، در حالی که سبد خانوار هر روز خالیتر و سفره معیشت هر روز کوچکتر میشود، هستند جوانانی که میخواهند زندگی مشترک خود را آغاز کنند. خرید طلا یکی از سنتهایی است که همواره برای مراسم عروسی اجرا میشود. اینکه عروس و داماد حلقه ازدواج بخرند، اینکه خانواده داماد سرویس طلا برای عروس بخرد و خلاصه زیر لفظی که مادر داماد باید هنگام بله گفتن عروس خانم بر سر عقد به او هدیه کند. زمانی تامین کردن اینها برای اکثر خانوادهها هیچ مشکلی نداشت و کم و زیاد هر خانوادهای این اقلام را تهیه میکرد، در واقع همیشه آن چیزی که معمولا محل بحث بود میزان مهریهای بود که خانواده عروس تعیین میکردند. اما حالا دیگر مساله فقط مهریه نیست، خرید هر کدام از این وسایل برای عروس مانند سنگ بزرگی بر سر راه ازدواج جوانان قرار گرفته است.
حالا دیگر خرید یک سرویس طلا برای عروس کار سادهای نیست و اکثر خانوادهها از پس آن بر نمیآیند. در واقع وقتی قیمت طلا به ناگهان از گرمی 100 هزار تومان به گرمی 2 میلیون و 800 هزار تومان رسیده است فکر کنید سبکترین سرویس طلا حداقل 10 گرم وزن دارد و این یعنی خانواده داماد باید 28 میلیون فقط در همین یک مورد هزینه کنند. در این شرایط خرید حلقه هم خود معضل دیگری است به خصوص حلقههای مردانه که اکثراً سنگین هستند و قیمت قابل توجهی دارند، در واقع خانواده عروس برای خرید یک حلقه باید بیش از 15 تا 20 میلیون تومان هزینه کنند. در این شرایط واقعا خانوادهها چطور باید از پس هزینههای اینچنین بر بیایند.
مسوولان فقط دستور میدهند
مسعود، یکی از طلا فروشان بازار در این باره به «تعادل» میگوید: مسوولان فقط دستور میدهند، جوانان ازدواج کنند، جوانان بچهدار شوند اما فراهم کردن شرایط ازدواج و فرزند آوری را که وظیفه آنهاست بهطور کل نادیده گرفتهاند. ماههاست که دیگر هیچ عروس و دامادی از ما سرویس کامل نخریدهاند، یا ترجیح میدهند نیم ست بگیرند یا میآیند اینجا و مدلها را نگاه میکنند و میروند همان مدل را نقره میخرند که بسیار ارزانتر برایشان تمام میشود و البته کسی هم متوجه آن نمیشود.
او میافزاید: ارزانترین سرویس کامل طلا برای عروس بالای 35 میلیون تومان تمام میشود. این روزها که مردم به نان شب محتاجند چطور میتوانند برای خرید عروسی این میزان هزینه کنند. بسیاری از عروس و دامادها هستند که حتی حلقههایشان را هم نقره میگیرند چون توان تامین هزینه طلای آن را ندارند.
شرایط اقتصادی مردم اسفبار است
بر خلاف سالهای گذشته که بازار طلافروشان اغلب مشتری داشت و حداقل کسانی بودند که در این بازار راه بروند و ویترینها را نگاه کنند یا خانمهایی که برای خرید تکهای طلا از این مغازه به آن مغازه بروند، اما حالا بازار از همیشه کسادتر است. در حالی که چیزی به ماه محرم نمانده و در این زمان اکثر مراسم عروسیها برگزار میشود وطبیعتا بازار طلا هم باید شلوغ باشد اما تعداد افرادی که به ویترین مغازهها نگاه میکنند حتی به تعداد انگشتان دو دست هم نمیرسند.
علی یکی از طلا فروشان بازار به «تعادل» میگوید: دو ماه به محرم مانده و این روزها بازار باید شلوغ باشد و خریدها بیش از همیشه، اما در این شرایط ما هر روز کرکره مغازه را بالا میدهیم و بعد از ظهر هم بدون اینکه جنسی فروخته باشیم مغازه را میبندیم و به خانه میرویم. در حال حاضر بسیاری از افراد برای فروش طلاهایشان به ما مراجعه میکنند تا خرید طلای عروسی. خیلی از خانوادهها اگر طلایی هم دارند برای تامین معیشت خود آن را میفروشند یا افرادی هستند که به امید پس انداز کردن اندک پولی که دارند برای خرید طلای دست دوم یا آب شده به بازار مراجعه میکنند. در این شرایط اقتصادی اسف بار چطور میتوان از مردم انتظار داشت طلا و جواهرات بخرند.
پول نیست که مردم طلا بخرند
حمید یکی از قدیمیهای بازار طلا میگوید: بازار را خودتان ببینید.کساد است. پول دست مردم نیست. توی خرج و مخارجشان ماندهاند. چه برسد به اینکه طلا بخرند. الان فقط عروس و دامادها برای خرید حلقه و نشان میآیند. آن هم تعدادشان زیاد نیست. با قدیم خیلی فرق کرده. مردم قبلاً دو سه ماه یک بار برای خرید یا تعویض طلاهایشان میآمدند. اما دیگر شرایط عوض شده. قدرت خرید خیلی پایین آمده. قبلاً حتی کسی که قشر ضعیف بود میتوانست یک تکه طلا بخرد. خانمهای خانهدار وقتی پولی دستشان میرسید، میآمدند طلا میخریدند. الان بیشتر برای فروش میآیند. آن هم بیشتر وقتها برای اینکه اموراتشان بگذرد. نسبت به دهه هفتاد، فروش ما حتی یک دهم آن سالها هم نیست.
رویاهایی که به واقعیت تبدیل نمیشوند
تفاوت قیمت هر گرم نقره با طلا به قدری زیاد است که میتوان به راحتی فهمید چرا این روزها بازار خرید سرویس و حلقه نقره از سوی عروس و دامادها گرم است و کسی سراغ خرید طلا نمیرود. وقتی شما هر گرم طلا را باید با قیمت بیش از 2 میلیون و 800 هزار تومان بخری اما هر گرم نقره را میتوانی باقیمت بین 45 تا 50 هزار تومان خریداری کنی قطعا خرید نقره را ترجیح میدهی.
گلنوش که برای خرید سرویس عروسی به بازار آمده در این باره به «تعادل» میگوید: از اول هم قصد خرید سرویس طلا را نداشتم بودجهای که ما برای عروسی مان در نظر گرفتهایم کفاف خرید سرویس طلا را نمیدهد، فقط توانستیم دو حلقه رینگی تو خالی و سبک بخریم. سرویسهای طلایی که اینجا بیش از 30 تا 40 میلیون قیمت دارند، اگر نقره باشند نهایتا با 6 یا 7 میلیون تومان میتوان خرید.
او میافزاید: البته مادر و خواهرم با این مساله موافق نبودند اما وقتی شرایط را برایشان توضیح دادم موافقت کردند. به هر حال نباید اول زندگی سنگهای بزرگ سر راه خود بگذاریم. اما مساله اینجاست وقتی مسوولان این همه در مورد ازدواج و فرزند آوری جوانان اصرار دارند، بهتر نیست حداقلها را برای آنها فراهم کنند. حداقلهایی که شاید رویاهای یک دختر جوان باشند و به این ترتیب حتی این رویاها هم به واقعیت تبدیل نمیشوند.
وقتی جوانان در بحران اقتصادی اسیر میشوند
امانالله قرایی، جامعهشناس درباره مشکلات اقتصادی و مواجه جوانان با این مشکلات به تعادل میگوید: جوان یعنی شور زندگی، یعنی نشاط و پویایی، یعنی حرکت رو به جلو اما متاسفانه در کشور ما با توجه به شرایط حاکم بر جامعه از اقتصادی و اجتماعی گرفته تا سیاسی و ... جوانان بیشتر به افرادی افسرده، پر از استرس و اضطراب و البته ناامید نسبت به آینده تبدیل شدهاند. یعنی فراهم بودن تمامی شرایط برای بروز آسیبهای اجتماعی در سطح کلان.
او میافزاید: وقتی مسوولان به جوانان در مورد هر چیزی امر و نهی میکنند، از آنها میخواهند، ازدواج کنند، فرزند آوری کنند و... اما شرایط اقتصادی و ... باعث میشود تا جوانان حداقلهای ناچیز را هم برای تشکیل زندگی به دست نیاورند، این جز سرخوردگی عایدی دیگری نخواهد داشت. جوان این روزها در بحران اقتصادی که مسوولان آن را به وجود آوردهاند اسیر شدهاند. نه راه پس دارند و نه راه پیش.
مسوولان بیمسوولیتی میکنند
این جامعهشناس در بخش دیگری از سخنان خود میافزاید: مسوولان کدام شرایط رفاهی را برای جوانان فراهم کردهاند، کدام نشاط در جامعه امروز ما جریان دارد، چقدر به شادی جوانان اهمیت داده میشود، تا چه اندازه به فراهم آوردن شرایط یک زندگی بیدغدغه برای آنها کمک شده است. کدام امنیت شغلی برای جوانان فراهم شده اگر قرار باشد شرایط را مورد بررسی قرار دهیم میبینیم که در شرایط بدی به سر میبریم. هر چه هست نشان از بیمسوولیتی مسوولانی است که مدام سعی میکنند تقصیر کوتاهیهای خود را به گردن دیگران بیندازند.
قرایی میگوید: به جای اینکه مدام به فکر سرخورده کردن جوانان و برخوردهای قهری با آنها باشیم باید شرایط را برای رفاه و شادی آنها فراهم کنیم، ما باید جامعه را به جوانانی تحویل بدهیم که سرزنده و پویا باشند نه افرادی خموده و افسرده که توان مقابله با هیچ مشکلی را ندارند چرا که زیر با مشکلات خم شدهاند. بیتوجهی به روحیه جوانان جامعه ما را به سمت و سوی خمودگی و پژمردگی میبرد. یک بار برای همیشه باید از این سیاست یک بام و دو هوا جلوگیری شود، باید کاری کنیم که جوانان نسبت به مسوولان اطمینان پیدا کنند و جامعه را به سمت پویایی ببرند.