آتش به جان سرمایه ملی

۱۴۰۲/۰۲/۱۸ - ۰۳:۱۸:۵۶
کد خبر: ۲۰۵۲۶۰
آتش به جان  سرمایه ملی

سجاد بهزادی

مدیرعامل یکی از شرکت‌های پتروشیمی به تازگی اعلام کرده است «اگر مقدار سوزاندن گازهای مشعل در ایران را حدود ۱۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب در سال ۲۰۲۱ در نظر بگیریم و بر اساس داده‌های BP با فرض قیمت میانگین گاز صادراتی ۲۰ سنت به ازای هر مترمکعب، هم‌اکنون سالانه حدود ۵ میلیارد دلار عدم‌النفع مستقیم از این محل وجود دارد.» آتشی که این روزها به جان سرمایه‌های کشور افتاده است، کم نیستند.

یکی از مهاجرت نخبگان به عنوان مهم‌ترین سرمایه اجتماعی سخن می‌گوید که حالا به طبقه متوسط نیز سرایت کرده است و دیگری مهاجرت پزشکان و آن یکی هم سرمایه‌های ارزی و خرید خانه در کشورهای همسایه را مثال می‌زند. رقم زیان‌ها و آمار خسران‌هایی که به خاطر از دست رفتن هر کدام از این سرمایه‌ها منتشر می‌شود، برای هر نظام حکمرانی می‌بایست خجل‌کننده و مایه سرافکندگی باشد. 

حالا خبر می‌رسد ایران سالانه ۵ میلیارد دلار نیز به خاطر فلرینگ و مشعل سوزی و ناتوانی در کنترل آن ضرر می‌کند. آسیب‌های اجتماعی، زیست محیطی و سلامت جامعه میزبان که فلرهای گازی در آن منطقه زبانه می‌کشد هم می‌بایست به این آمار اضافه کرد. ما تحریم هستیم و بدون شک یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه سرمایه ملی، جلو دیدگان ما روزانه در آتش می‌سوزد، نداشتن اراده، دانش کافی و مشکل نقدینگی است.

مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران به تازگی گفته است «صادرات نفت ایران ۲ برابر شده است.» اما معلوم نیست حتی اگر هم این آمار دقیق باشد، صادرات بیشتر نفت ایران، به معنای ارز آوری بیشترآن باشد. سال‌هاست ما بسیار پایین‌تر از قیمت‌های جهانی نفت خود را می‌فروشیم و حتی نمی‌توانیم درآمد حاصل از آن را به شکل نقدینگی وارد کشور کنیم. عموما کالا در برابر کالاست.

بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی ایران به زودی آغاز به کار می‌کند.به عنوان کسی که سال‌ها در این نمایشگاه شرکت می‌کنم همواره یک سوال ذهنم را مشغول می‌کند. چرا در حاشیه این نمایشگاه که به عنوان بزرگ‌ترین رخداد صنعتی و تجاری ایران در حوزه نفت شناخته می‌شود، قراردادی امضا نمی‌شود که مشعل سوزی پالایشگاه‌های نفت و گاز را به حداقل ممکن کاهش دهد؟ چرا کسی نگران از دست رفتن این سرمایه عظیم ملی نیست. چرا فرصت‌ها یکی پس از دیگری می‌سوزد و و ده‌ها پرسش دیگر...؟ چرا امارات می‌تواند از بندر جبل علی با ۸۳ میلیارد دلار درآمد ۳ برابر نفت ایران درآمد داشته باشد؛ اما بنادر نفت وگازی ما در محاصره فلرها، دودها و آلایندگی‌ها قرار دارد واز ظرفیت‌های دیگر بنادر هم کمترین استفاده می‌شود؟  

گفته می‌شود در ایران، نیمی از ظرفیت کل بنادر تعطیل است و بنا به اعلام انجمن بنادر ایران از ۲۵۰ میلیون تن ظرفیت بنادر ایران فقط ۱۵۰ میلیون تن فعال بوده و در سواحل شمالی وضعیت وخیم‌تر است و ۸۰ درصد ظرفیت بنادر تعطیل است. از ۳۰ میلیون تن ظرفیت بنادر شمالی تنها ۵ یا ۶ میلیون تن فعال است. سرمایه ملی می‌سوزد و به نظر نمی‌رسد نظام حکمرانی برنامه ملموسی برای رهایی از این بحران داشته باشد.

صاحبان سرمایه از قطعی گاز زمستان در صنایع می‌نالند و میلیاردها دلار ارزآوری کشور در زمستان به خاطر قطعی گاز صنایع و پتروشیمی‌ها بر باد می‌رود، از طرفی هم، سالانه حدود ۵ میلیارد دلار ضرر و زیان مملکت به خاطر مشعل سوزی است. این طنز تلخ را تا کی باید همراه خود داشته باشیم؟ عموم کارشناسان بر این باورند جمع‌آوری گازهای مشعل برای کشور بسیار ضروری است و منافع مستقیم اقتصادی وغیر اقتصادی مانندکاهش آلودگی‌های زیست‌محیطی نیز به همراه دارد. ما برای ثبات و امنیت پایدار در حوزه انرژی، راهی جزو کاهش فلرینگ (یا سوزاندن گازها توسط مشعل) نداریم. باید اراده کافی برای این مهم وجود داشته باشد.

یک بار این اراده وجود داشت اما به دیگر فلر‌ها سرایت نکرد. در میان انبوه فلرهایی که شعله‌هایشان تمام شهر عسلویه را در شب روشن نگه می‌دارد، یک فلر خاموش است. یادگار یکی از مدیران وقت مجتمع عظیم پارس جنوبی است. او اراده داشت و اولین فلر صنعت گاز کشور را در اردیبهشت سال ۱۳۹۶ در پارس جنوبی خاموش کرد. این کار نه‌تنها سود وصرفه اقتصادی برای صنعت گاز کشور داشت، بلکه کاهش آلودگی به دنبال اجرای این پروژه، جامعه میزبان را نیز غرق در شادی و رضایت کرد. این سیاست ادامه نیافت و فلرینگ همچنان آرزوی بر زمین مانده صنعت گاز کشور، سرمایه‌گذاران در صنایع، پتروشیمی‌ها و دوستداران محیط زیست است.