تالار شیشهای روی مدار اصلاح
بورس تهران در هفتهای که گذشت سومین ریزش تاریخی خود را ثبت کرد و بازدهی منفی سنگینی به سهامداران داد. شاخص کل برای سومین بار ریزش تاریخی خود را ثبت کرد و یک روز بازدهی منفی پنج درصدی را ثبت کرد و در نهایت روزهای آینده نیز شاخص کل نزولی شد و در نهایت شاخص کل بورس این هفته بازدهی منفی 10 درصدی به سهامداران داد.
شاخص کل بورس در سومین هفته اردیبهشتماه بازدهی منفی 9 درصدی را ثبت کرد. شاخص کل هفته گذشته روی محدوده دو میلیون و 514 هزار واحدی به کار خود پایان داده بود و در پایان معاملات چهارشنبه نیز به عدد دو میلیون و 227 هزار واحدی رسید. نکته مهم اینجاست که شاخص کل بورس این هفته ریزش تاریخی خود را ثبت کرد و در یک روز افت بیش از 5.15 درصدی را ثبت کرد.
شاخص هموزن همانند شاخص کل وضعیت بدی را تجربه کرد و در این هفته بازدهی منفی 10.6 درصدی را در کارنامه خود ثبت کرد. بر همین اساس شاخص هموزن از تراز 855 هزار و 877 واحدی در هفته گذشته به 764 هزار و 755 واحدی رسید. شاخص کل فرابورس نیز هفته نزولی را پشت سر گذاشت؛ شاخص کل این بازار از سطح 31 هزار و 966 هزار واحدی در هفته گذشته به تراز 28 هزار و 824 واحدی در این هفته رسید. در نهایت شاخص کل فرابورس در دومین هفته اردیبهشتماه افت 9.8 درصدی را تجربه کرد.
شاخص دوباره نزولی میشود؟
اکوایران نوشت که ناظران خوشبین از تعدیل و اصلاح صحبت میکنند و معتقدند پس از چند جهش بزرگ شاخص، انتظار تعدیلات چند هزار واحدی میرفت. این گروه معتقدند ارزش ذاتی سهام شرکتها و ارزندگی آنها در سطحی است که مانع ریزش بیشتر شاخص میشوند. این گروه معتقدند شاخص ممکن است تا کانال 2.1 میلیونی ریزش کند اما پس از آن بار دیگر بالا خواهد آمد. در مقابل بدبینها به موج بزرگ عرضه در بازار و خروج پول توجه دارند و معتقدند معامله گران رفتار هیجانی دارند و با ریزشهای هفته پیش، گروه دیگری نیز به فروشندگان اضافه خواهند شد.
در این میان، سوال این است که چرا به یکباره بازار با موج فروش مواجه شد. برخی از انتظارات منفی صحبت میکنند و برخی نیز معتقدند صرف تشکیل صفهای فروش، معامله گران را به پیوستن به صفها متمایل میکند. به نظر میرسد سهامداران در هراس هستند و همین هراس آنها را به رفتار هیجانی میکشاند. به عبارت دیگر ریشه رفتار هیجانی معاملهگران در واقعیتهای اقتصادی است. اگر اقتصاد ایران در وضعیت باثباتی قرار داشت، اگر انتظارات تورمی به صورت روزافزون افزایش نمییافت و اگر فعالان اقتصادی به سیاستگذار اعتماد داشتند، در بازارهایی مانند بازار سهام شاهد رفتار هیجانی و شکل گرفتن صفهای فروش نبودیم.
بنابراین میتوان ادعا کرد، ریشه مشکل در ساختار اقتصاد ایران است. برای تشخیص وضعیت اقتصاد ایران، استناد به شاخصهای بازار سهام کارآمد نیست. رفتار فعالان اقتصادی و جابهجایی سرمایه در میان بازارها دماسنجهای بهتری برای کارشناسان هستند. اما سیاستگذار بدون توجه به فاکتورهای مهمی مانند اعتماد فعالان اقتصادی و سرمایه اجتماعی، تنها به درمان مقطعی و نگه داشتن شاخصهای اصلی در ارقام بالا روی آورده است.
بیاعتمادی به سیاستگذار در سطحی است که در اولین روز نزولی بورس (روز یکشنبه) به سرعت شایعهای در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که دولت بازارگردانها و حقوقیها را ملزم به فروش کرده است. انتشار وسیع و اعتراضاتی که در شبکههای اجتماعی دیده شد نشان میدهد که اعتماد معامله گران به سیاستگذار در سطح پایینی قرار دارد. از این زاویه، به نظر میرسد سیاستگذار باید به ترمیم اعتماد سهامداران بیندیشد و در پی کاهش ریسکهای بازار باشد. با روند فعلی که در روزهای گذشته شاهد آن بودهایم، به نظر میرسد در هفته پیش رو نیز نیروهای نزولی بازار قدرتمندتر باشند.
بورس تهدید میشود؟
سعید درخشانی، کارشناس بازار تاکید کرد: دلیل بنیادی خاصی برای ریزشهای اخیر وجود ندارد و بیشتر فروش هیجانی را بازار شاهد هستیم. بسیاری از نمادها با وجود ارزندگی، در روزهای اخیر بیش از ۲۰ درصد ریزش داشته و همچنان شاهد فشار فروش در این نمادها هستیم که این موضوع کاملا هیجانی است و تهدید بنیادی خاصی برای کلیت بازار سرمایه وجود ندارد.
وی در پاسخ به سوال اینکه چرا شرایط جاری بازار سهام با سال ۹۹ قابل مقایسه نیست گفت: پس از رشد بورس در ماههای اخیر شاهد مقایسه وضعیت بازار سرمایه با سال ۹۹ بودیم در حالی که وضعیت فعلی بورس کاملا متفاوت است. در سال ۹۹ به دلیل بحران کرونا ابهامات زیادی داشتیم و چشمانداز بازار سرمایه تیره بود و حتی ممکن بود سالها این وضعیت ادامه داشته باشد در این شرایط بازار همچنان در حال رشد بود و زیاندهی شرکتها در زمان انتشار صورتهای مالی در فروردین ماه آن سال نیز مانع ادامه صعود نشد تا در نهایت شاهد باشیم که برخی نمادها در شهریور ماه با دلار ۱۰۰هزار تومان معامله میشدند. اما در حال حاضر کلیت بورس تهران و به ویژه شرکتهای بزرگ شرایط بنیادی مساعدی دارند. نکته تاثیرگذار دیگر این است که در سال ۹۹ با توجه به انتخابات امریکا انتظارات تورمی کاهنده بود و الان شرایط متفاوتی را پیشرو داریم پس با توجه به شرایط تورمی فعلی قیمتهای سهام ارزنده است و ریزش اخیر بورس را نمیتوان از لحاظ منطقی توجیه کرد و روند ریزشی فعلی ادامهدار نخواهد بود.
درخشانی در ادامه به پتانسیلهای بنیادی بازار سرمایه برای عبور از بحران اشاره کرد و گفت: اگر نگاهی به وضعیت سودآوری صنایع در ۱۴۰۱ و مقایسه آن با با سال ۱۴۰۰ داشته باشیم در صنایع پتروشیمی و فلزات اساسی به دلیل ریزش قیمت کامودیتیها شاهد کاهش سودآوری بودیم و رشد دلار در فصل زمستان نیز نتوانست این کاهش قیمت در بازارهای جهانی را جبران کند اما به نظر میرسد در سال ۱۴۰۲ جهش سودآوری را در این صنایع داشته باشیم و این رشد متناسب با افزایش قیمت دلار خواهد بود. در یک سری صنایع مانند صنعت کشاورزی، سیمان، دارو رشدهای حدود ۱۰۰ درصدی را در سودآوری ثبت کرده و بانکیها نیز افزایش سودآوری ۵۰ درصدی داشتهاند و این روند در ۱۴۰۲ نیز ادامه خواهد داشت. در صنعت اوره فقط به دلیل کاهش قابل توجه قیمت اوره در بازارهای جهانی همچنان چشمانداز مثبتی نسبت به این صنعت وجود ندارد اما وضعیت سایر صنایع مناسب است و از لحاظ بنیادی پتانسیل کافی برای رشد بورس ۱۴۰۲ وجود دارد.