مشکلات با دستور حل نمیشوند
هنوز فراموش نکردهایم که قرار بود بر اساس دستور رییس دولت در ماه پایانی سال 1400 فقر از میان برود، دستوری که بر اساس آن تا قبل از شروع سال جدید باید فقر مطلق از میان میرفت و زندگی افراد رنگ و بوی رفاه نسبی میگرفت. از آن تا تاریخ تاکنون بیش از یک سال و اندی گذشته است، اما نه تنها فقر مطلق از میان نرفته که گرانی و تورم به شکل سرسامآوری افزایش پیدا کرده و دیگر معلوم نیست آنهایی که دچار فقر مطلق در سال 1400 بودند با وضعیت کنونی در کجای خط کشیهای فقر و فقر مطلق و... قرار گرفتهاند.
مساله اینجاست که طی یک هفته گذشته قیمت مرغ از کیلویی 74 هزار تومان به کیلویی 78 تا 80 هزار تومان رسید مساله اینجاست که قیمتها دیگر به شکل تصاعدی بالا میروند و مسوولان هم به شکل تصاعدی وعده میدهند و شعارها هم دیگر آن حس و حال سابق را ندارد کسی حال و هوایش با شنیدن آنها تغییر نمیکند، نه امیدوار میشود و نه ناامیدتر از اینکه هست.
همین رویه اشتباه که مسوولان فکر میکنند با دستور میتوانند مشکلات را حل و فصل کنند باعث شده تا یک بار دیگر دستور رییس دولت برای پرداخت حقابه از سوی کشور افغانستان به چالشی تازه برای ما بدل شود، با دیدن فیلمی در فضای مجازی که یکی از اعضای طالبان با خیالی آسوده آنچه به زندگی و آینده مردم یک استان در کشورما بستگی دارد، به سخره میگیرد و با آن شوخی میکند اگر قرار بود مشکلات حقابه هامون و هیرمند و... با دستور حل شود که باید تا الان حل و فصل میشد، مساله اینجاست که اولویتهای مردم با اولویتهای مسوولان در حوزههای مهم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... کاملا فرق میکند.
مردم به دنبال راهی برای کاهش تورم و پایین آمدن قیمتها هستند، آنها دلشان میخواهد ارتباط درست و منطقی با کشورهای مختلف داشته باشند، از سوی دیگر مردم خواهان برخورداری از رفاه نسبی در سطح اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هستند اما آنچه که مسوولان به آن توجه میکنند، مسائل حاشیهای است که اتفاقا بار مسوولیتی سنگینی برای آنها ندارد. این تضاد منافع و اولویتها باعث میشود تا هر روز شکاف بین عامه مردم با مسوولان بیشتر شود.
وقتی مسوولان خبر از معیشت مردم ندارند، وقتی فکر میکنند با قناعت کردن میتوان هزینههای سرسام آور زندگی را تامین کرد، وقتی حتی قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را به درستی نمیدانند و اما مدعی تلاش برای رفع مشکلات هستند، کار به جایی میرسد که همسایه شرقی ما هم با خیال راحت به جای اینکه خود را موظف به رعایت قوانین بینالمللی کند بیآبی و خشکسالی سرزمین ما را که یکی از دلایلش قانون شکنی سران کشور او هستند به سخره میگیرد و با آن ویدیوی طنز میسازد. حالا بسیاری از مردم چشم دوختهاند به دهان مسوولان تا ببینند جواب این بیادبی طالبان را چگونه خواهند داد.
اما قطعا جوابی در کار نخواهد بود، مساله اینجاست تا زمانی که مسوولان ما به این باور نرسندکه با دستور دادن نمیتوانند مشکلات را حل و فصل کنند در بر همین پاشنه خواهد چرخید فرقی نمیکند این دستور خطاب به مردم داخل باشد یا خطاب به همسایگان شرقی و غربی در مورد مساله مهم مانند حق آبه. رویکرد دولت و دولتمردان اشتباه است، در تمامی زمینهها این رویکرد اشتباه را بارها و بارها امتحان کردهاند اما همچنان بر اجرای آن اصرار دارند، کدام مشکل اقتصادی با دستوراتی که رییس دولت و دیگر دولتمردان دادند حل شد، آیا واقعا فقر مطلق در اسفند ماه 1400 از بین رفت. از آن روز تاکنون هزینه معیشت خانواده چقدر افزایش پیدا کرده است. یک بار برای همیشه دست از دستور دادن بردارید و کار کنید!