کارگران مشاغل سخت و حقی که پایمال میشود
برنامه توسعه هفتم بر خلاف اسمی که دارد برای برخی از اقشار جامعه نه تنها
پیام آور توسعه نیست که بیش از هر چیز نشان از بیتوجهی دولت به خواستها و نیازهای آنها دارد. از جامعه معلولان گرفته تا کارگران. به هر حال مساله اینجاست که وقتی برنامه هفتم توسعه توان برآورده کردن نیازهای افراد و اقشار مختلف جامعه را ندارد چطور میتواند باعث توسعه و پیشرفت در جامعه شود. آنچه باید به آن توجه کرد این است که همهچیز زیر سایه اقتصاد تورمی و وضع بد معیشتی نمیتواند آنگونه که باید باشد، اینکه حالا طبق لایحه برنامه توسعه هفتم، زمانِ رسیدن به سن بازنشستگی کارگران مشاغل سخت زیانآور، هم به دلیل کاهش سقف سنوات ارفاقی و هم به دلیلِ قیدِ سنِ بازنشستگی، افزایش خواهد یافت. مسالهای است که بسیاری از کارگران با آن مخالفند، در واقع این امر را تعدی به حقوق کارگر میدانند. بسیاری از آنها معتقدند برنامه هفتم توسعه، یک برنامه ضد کارگری است.
همه موارد طرد شده قانون کار یکجا جمع شده است
دولت، قوانین کار و تأمین اجتماعی را هدف گرفته و تقریبا تمامِ آنچه که پیش از این به دلیلِ مقاومتهای اجتماعی کنار گذاشته شده یکجا در این برنامه آورده است! از احیای نظام استاد شاگردی و دادنِ مجوز به کارفرما برای به کار گرفتنِ نیروی کارِ جوان با حقوق پایین گرفته تا افزایش سن و سابقه بازنشستگی و تغییر مبنای محاسبه مستمری؛ بهطوریکه به جای مبنا قرار گرفتنِ حقوق دو سال آخر، حقوق ۵ سال آخر ملاک قرار بگیرد. در این برنامه آمده که کارفرمایان حق دارند هر زمانی که اراده کردند نیروی کارِ جوانشان را اخراج کنند. آنها همچنین اجازه دارند با افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی با حقوقی کمتر از حداقل دستمزد و بدونِ پرداختِ مزایای مزدی قرارداد ببندند. کاهش حق بیمه دولت و کارفرما و در مقابل، افزایش حق بیمه کارگران نیز یکی دیگر از مواردِ این برنامه است!
کاهش معافیتهای قانونی مشاغل سخت و زیانآور
در کنارِ این مواد، کارگرانِ مشاغلِ سخت و زیانآور - همان کارگرانی که جانِ خود را در ازای دریافتِ مزدی ناچیز خرج میکنند – نیز بینصیب نمانده و در تبصرههای ۳ و ۵ ماده ۶۶ برنامه توسعه هفتم، معافیتهای قانونی آنها را کاهش داده است. طبق تبصره ۳ ماده ۶۶ لایحه برنامه توسعه «سقف سنوات ارفاقی مشمولان قانون اصلاح تبصره (۲) الحاقی به ماده (۷۶) قانون تأمین اجتماعی (مصوب ۱۳۸۰/۰۷/۱۳) «حداکثر هفت سال خواهد بود». این تبصره در واقع سقفِ سنواتِ ارفاقی کارگران مشاغل سخت و زیانآور را از ۱۰ سال به ۷ سال کاهش داده است. با این اوصاف، کارگران مشاغل سخت و زیانآور، سه سال بیش از آنچه تا امروز مقرر بوده، باید بر سر کار خود بمانند.
همچنین مطابق با تبصره ۵ ماده ۶۶ «حداقل سن لازم برای بازنشستگی مشاغل سخت و زیانآور برای زنان ۴۵ و مردان ۵۰ سال» تعیین شده است. این در حالی است که تا به امروز کارگرانِ مشاغل سخت و زیانآور، در صورتِ اشتغالِ متوالی بعد از بیست سال کار بازنشسته میشدند و سن، هیچ دخالتی در بازنشستگی آنها نداشت. در این برنامه اما، کارگران حتی با پُر کردنِ سابقه کاری باید تا رسیدنِ به سنِ بازنشستگی صبر کنند. بنابراین در صورتِ تصویب و ابلاغ این برنامه، زمانِ رسیدن به سن بازنشستگی کارگران مشاغل سخت زیانآور، هم به دلیل کاهش سقف سنوات ارفاقی و هم به دلیلِ قیدِ سنِ بازنشستگی، افزایشِ خواهد یافت. بهطور مثال، اگر کارگرِ مردی در سن 20 سالگی در شغلی سخت و زیانآور مشغول به کار شود، در سن ۴۳ سالگی، سقف کاری خود را پُر میکند اما باید تا سنِ ۵۰ سالگی برای بازنشستگی صبر کند.
دست گذاشتن روی حقوق کارگران
نویسندگان برنامه در حالی دست روی این حقوقِ نیمبندِ کارگرانِ مشاغل سخت و زیانآور گذاشتهاند که آنها از خیلی سالِ پیش با موانعِ بسیاری برای دستیابی به این حقوق مواجه بودهاند. کارفرمایان سالهاست که به راحتی و برای آنکه از زیر بارِ پرداختِ ۴ درصد حق بیمه مشاغل سخت و زیانآور خارج شوند، عناوین شغلی کارگران را تغییر میدهند یا کارگاهها را به شکل صوری و با زدوبند از شمول قانون مشاغل سخت و زیانآور بیرون میآورند. تأمین اجتماعی نیز، هممسیر با کارفرمایان، موانع بسیاری بر سرِ راه پذیرش پروندههای کارگران این مشاغل قرار میدهد، تا با کاهش تعداد بازنشستگیهای پیش از موعد، بخشی از بحرانِعدم تعادل بین منابع و مصارف صندوق خود را جبران کند. دولت در چنین شرایطی قصد دارد با تغییرِ قوانین، این کارگران را از حقوقِ خود محروم کند؛ حقوقی که سالها پیش قانونگذار در ازای انجامِ کار سخت و البته زیانآور برای کارگران در نظر گرفته تا بخشی از آسیبِ وارد شده به این کارگران را جبران کند. اگرچه آسیبی که به جانِ این کارگران میرسد، حتی با ده سال ارفاقِ سنواتِ بازنشستگی هم قابلِ جبران نبوده و نیست. مکالمه کوتاه ما با دوتن از کارگران مشاغل سخت و زیانآور به خوبی گویای این وضعیت است.
تصمیمگیری از پشت میز برای کارگری در عمق ۱۷۰ متری زمین
یکی از کارگران معادن استان کرمان به ایلنا گفت: کارگران معدن معمولا خیری از بازنشستگی نمیبینند. آنها ۴ – ۵ سال بعد از بازنشستگی با بیماریهای ریوی فوت میکنند. از این موارد زیاد داشتهایم. در واقع بسیاری از این افراد خیلی زود از چرخه دریافت حقوق بازنشستگی با مرگ خود حذف میشوند. مساله اینجاست کسانی که پشتِ میزشان نشستهاند و این تصمیمات را میگیرند یک روز نه، یک ساعت با ما تا عمقِ ۱۷۰ متری زمین بیایند و بنشینند، دست به کاری نزنند، فقط باشند و ببینند و بعد بروند و هر تصمیمی که خواستند بگیرند…
از او خواسته شد تا یک روز کاریاش را شرح دهد و این کارگر افزود: ساعت ۴ و نیم صبح از خواب بلند شده و ساعت پنج، سوار مینیبوس میشویم. ساعت ۶ ورودمان را ثبت میکنیم و بعد از خوردنِ صبحانه، وارد تونل میشویم. تا ساعتِ ۱۲ که برای استراحتِ یکساعته از تونل خارج میشویم، نه از نور خبری هست، نه استراحت، نه میز و نه کولر. اینجا بیل و کلنگ است و وسایلی که با آن تونل را بشکافیم. چشم، چشم را نمیبیند. فضا تنگ است و سرمان به کار. شش ساعتی را با گرد و خاک و مواد معدنی و سیمان سر میکنیم، بعد برای خوردنِ ناهار از تونل بیرون میآییم.
کابوس آوارهای چند تنی
این کارگر گفت: نه فقط صدا، ارتعاش، گرما، گازها و بخارات شیمیایی که کابوسِ آوار سنگهای چند تُنی و گیر کردن در انتهاییترین و غیرقابل دسترسترین نقطه تونل نیز همیشه با آنهاست. گازگرفتگی، برقگرفتگی و انفجار، حوادثی است که این کارگران بارها آن را به چشم دیدهاند و شنیدهاند؛ زیر سنگ رفتنِ همکارانمان را زیاد دیدهایم؛ همکاری داشتیم که او را به سختی از زیر سنگ دو تُنی بیرون آوردیم. انگار داشتیم تُن ماهی جمع میکردیم…
او افزود: شیفت صبح تا ساعت 12 است اما معمولان ترجیح میدهیم شیفت بعدی را هم بمانیم تا از پس مخارج زندگی خود بربیاییم. حقوقی که ما میگیریم کفاف تامین معیشتمان را نمیدهد، سال گذشته برای بیش از 150 ساعت کار در ماه 7 میلیون تومان حقوق دریافت میکردیم. این یعنی نیاز به کار در دو شیفت و اغلب کارگران این کار را انجام میدهند. وقتی قرار است برای کار به این سختی حداقل حقوق را دریافت کنی چارهای جز دو شیفت پیاپی کارکردن در عمق 170 متری زمین را نداری.
او در پاسخ به این سوال که اگر قانون کاهشِ سنواتِ ارفاقی مشاغل سخت و زیانآور تصویب شود و مجبور باشید بیش از بیست سال کار کنید چه میشود؟ گفت: حتی یک ساعت هم بعد از بیست سال زیاد است، نمیتوانیم.
کار در گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبت ۹۰ درجه
کارگر دیگری که در یکی از کارخانههای فولاد مشغول به کار است نیز در این باره به ایلنا گفت: در گرمای بالای ۵۰ درجه و رطوبتی که گاه به ۹۰ درصد میرسد، در یکی از سختترین و طاقتفرساترین مشاغل کار میکنیم. تصور کنید در خوزستان کنار کورههایی که دمای آن هزار و هفتصد درجه است بایستید و با سرعت کار کنید… حتی ده سال هم برای چنین شغلی زیاد است.
کارگر خوزستانی افزود: سوختگی دردناکترین مرگی است که گاه برای کارگران در این مکانها اتفاق میافتد. همکاری داشتیم که از بخارِ ذوب سوخت و فوت کرد. از این دست اتفاقات رخ میدهد، روحیه کارگران را خراب میکند اما برای اینکه بتوانیم معاش خود را تامین کنیم چارهای نداریم. او گفت: مساله اینجاست که اکثر کارگران مشغول در فولاد از ناحیه چشم دچار آسیب میشوند، از سوی دیگر غبار اکسیدی که در قسمت ذوب و کورهها وجود دارد به ریهها آسیب میزند و قطعی دست و پا هم داشتهایم. دیسک کمر و گردن هم که دیگر شایع است. این کارگر در پایان افزود: همین سختی کار را هم به زور به ما میدهند، با ماهها تعویق و ... دیگر چه چیزی را میخواهند از ما بگیرند، چه امکاناتی دادهاند که حالا قرار است بگیرند.
به بهانه توسعه به بهای جان…
کارگران مشاغل سخت و زیانآور به دلیلِ سختی کار و کابوس حوادثِ مرگبار و مشکلاتِ ناشی از بیماریهای شغلیشان، برای رسیدن به سنِ بازنشستگی لحظهشماری میکنند. آنها در ازای دریافتِ دستمزدی که به سختی کفافِ حداقلیترین نیازهایشان را میدهد، جان خود را گذاشتهاند و به امیدِ آنکه از معافیتهای این شغل سخت بهره ببرند، روز را شب و شب را روز میکنند، غافل از آنکه برنامهنویسانِ توسعه برایشان خوابهای جدید دیدهاند! چون کارگران مشغول کارند، متولیانِ توسعه با سرمایهدارانشان رایزنی کردهاند و بار سنگین برنامههای توسعه و پیشرفت را فقط روی دوشِ کارگران انداختهاند!