مشارکت دولت در انتقال تکنولوژی

۱۴۰۲/۰۳/۲۴ - ۰۴:۱۱:۵۱
کد خبر: ۲۰۸۲۱۶
مشارکت دولت در انتقال تکنولوژی

عموما مهندسان چه در زمان دوران تحصیل در دانشگاه و چه در دوران زندگی کاری خود در حوزه مسائل اجتماعی، فرهنگی و اثرات آن در حرفه مهندسی نگاه نمی‌کنند و توفیق کارهای مهندسی را تنها در حوزه مسائل فنی و ضوابط اینچنینی می‌بینند. متاسفانه این نگاه رفع اختلاف تاکنون در مراکز مهندسی مورد توجه قرار نگرفته و به آن بها داده نشده است.  در نیم قرن گذشته که حضور کامپیوتر در انجام کارهای مهندسی وجود نداشت مهندسان به پروژه‌های مهندسی با تفاوت چشمگیر با شرایط امروز نگاه می‌کردند. اولا با علوم انسانی اشنا نبودند و بسط علوم انسانی که از یک قرن بیش در حوزه تحول کسب و کار و زندگی فردی در غرب حاکم بود در ایران به آن یا توجه نمی‌شد یا کمتر توجه می‌شد. 

اعتقاد نگارنده پس از تجربه نیم قرن آشنایی با فضای حرفه مهندسی در کشورمان به این نتیجه رسیده است که عدم وجود توجه به فضای مسائل اجتماعی و فرهنگی تاکنون غفلت کامل بوده است و به قطع یقین این امر در توفیق هر چه بیشتر فعالیت‌های مهندسی ما اثرگذار بوده است. گرچه با پیشرفت تکنولوژی کامپیوتری در فضای کسب و کار و تولید، در فضای فکر مهندسان به جهت تفکر در انجام و اجرای کار تفاوت‌های بسیار به وجود آمده و در پی آن ما را از فکر کردن برای حل مسائل اطراف خود به واقع به دور داشته ولی به انجام کارها سرعت بخشیده است. سه نگاه متفاوت هم‌اکنون در فضای کارهای مهندسی جاری است.

نگاه اول: ورود کامپیوتر به فضای کار و گرفتن اختیار فکر کردن از مهندس به عنوان طراح و تولید‌کننده در ساختار انواع پروژه‌های مختلف. این دیدگاه تا چه میزان درست است؟  نگاه دوم: نگاه به اینکه ارزش کار زمانی برای مهندس بسیار بالاست و سیستم‌های نرم افزاری و کامپیوتری زمان کار مهندس را به حداقل ممکن رسانده و در صرفه جویی وقت با ارزش موثر بوده و موضوع فکر کردن را از مهندس گرفته است؟ این مطلب تا چه اندازه صحیح است؟ نگاه سوم: ترکیبی از دو روش فوق‌الذکر می‌باشد. در شرایط موجود سیستم آموزشی در دانشگاه‌های جهانی و به تبع آن در دانشگاه‌های کشور، به کدام صورت انجام می‌شود ؟ و نگاه‌های دراز مدت مطلوب در این زمینه برای ما چگونه است؟  توجه به مباحث فرارشته‌ای از ویژگی‌های روزگار ما است.

فناوری دیگر به صورت اختصاصی تنها در حوزه علوم مهندسی و مهندسان قرار ندارد و توجه به جنبه‌های علوم انسانی و اثرات آن در حوزه مهندسی قابل ذکر و توجه است. برای مدت‌ها کارشناسان مختلفی به‌کارگیری علوم انسانی را به عنوان حوزه‌ای که باید در طرح درس‌های رشته‌های مهندسی مورد توجه قرار گیرند، مطرح کرده‌اند. این تاکید به اندازه‌ای است که بررسی پیامد‌های فناوری در علوم اجتماعی به عنوان دیده بانی برای یافتن اثرات اهمیت این مفاهیم در اجتماع و در پی آن یک مهندسی موفق شناخته شده است.  آیا دولت‌ها بایستی رد انتقال تکنولوژی نقشی ایفا نماید ؟ دو نگاه بازار ازاد و سرمایه‌گذاری و دیگری سیستم‌های دولتی یا به زعمی سوسیالیستی در دنیا حاکم است.

  در گروه اول عموما دولت‌ها به بازار ازاد وارد نمی‌شوند و بخش خصوصی با اختیار و با قبول رقابت و بااخلاق حرفه‌ای بر اساس قوانین موضوعه در ان کشور عمل می‌نمایند. البته در سیستم سرمایه داری غرب تفاوت‌هایی فی المثل در کنترل‌هایی که در قوانین انگلیس برای بخش خصوصی جاری است ممکن است در امریکا جاری نباشد.

دولت باید یک« برنامه استراتژیک بلندمدت » برای توسعه تکنولوژی کشور داشته باشد و با توجه به ارتباط مستقیم توسعه تکنولوژی و توسعه اقتصادی، برنامه توسعه تکنولوژیکی را در برنامه‌های توسعه اقتصادی بلندمدت خود ادغام کند. همچنین دولت باید سرمایه‌گذاری‌های لازم را برای ایجاد یک نظام مناسب مدیریتی در کشور و تربیت نیروهای مدیریت آگاه و توانا انجام دهد.  متاسفانه بایستی اذعان نماییم ارتباط بین دانشگاه‌ها برای تولید و خلق صنعت با صنعتگران ما به‌طور اعم یا ضعیف است یا اصلا صورت نمی‌گیرد لذا این دو سازمان بایستی تنگاتنگ با یکدیگر در بسط و گسترش صنعت کشور و انتقال و اوردن تکنولوژی‌های نو عمل نمایند.  شکی نیست بخش فناوری در زمان حاضر در توسعه همه کشورها نقشی بسیار اساسی دارد، و حلّ مسائل انسانها و دغدغه‌های آنها باید هدف آن باشد.

یک مهندس باید کارهای مختلفی بکند که مستلزم داشتن مهارتهای گوناگون مانند نظارت فنی، اداره کردن کارکنان، شکل دادن به پروژه‌ها، تشخیص مشکلات فنی و مشکلات محیط کار و داشتن ارتباط خردمندانه با همکاران و جامعه خویش است.  نگرش فعلی به علوم انسانی باید در جامعه ما تغییر اساسی کند و اگر بخواهد تغییر کند، باید نگاه به شأن علوم انسانی در کشور توسط هم دولت و خصوصا بخش خصوصی تغییر کند. برای تأمین این منظور لازم است در دانشگاه‌ها درباره رابطه فناوری و علم، فناوری و جامعه و فناوری (در نگاه به مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) و دین و اخلاق مطالعه شود. برای این منظور، باید دانشکده‌های علوم و مهندسی به دروس تخصصی خود اکتفا نکنند، بلکه به ابعاد فلسفی، جامعه شناختی و علوم اجتماعی و مردم شناختی حوزه‌های تخصصی نیز بپردازند. در واقع، در شرایط فعلی جهانی مهندسان نه تنها باید مسائل حوزه تخصصی خود را حل کنند، بلکه باید منابع را اداره و برای آنها سیاست‌گذاری کنند و استفاده بهینه از فناوری در جوامع انسانی را مد نظر داشته باشند. این موضوع به تخصصی بیش از دروس صرف مهندسی نیاز دارد.

رویکرد کلنگرانه مهندسان را قادر میسازد تا در استفاده از دانش تخصصی شان انتقادی‌تر عمل کنند و در خصوص مسائل انسانی محیطی که در آن کار می‌کنند، حساس‌تر باشند. متاسفانه باید اذعان شود که تاکنون مهندسانی که در زمان‌های بسیار طولانی در پروژه‌های صنعت احداث کشور فعال بودند و اثرات مسائل اجتماعی، فرهنگی، شرایط آب و هوایی، مسائل مذهبی و مهم‌تر اثرات فضای ژئوپلیتک کشور توجه یا نشده یا بسیار کم رنگ بوده است. در شرایط کنونی نگارنده تلاش دارد که این فرهنگ را به جامعه مهندسی کشور چه در بخش پیمانکار و چه در بخش مهندسین مشاور توسعه دهد و پیشنهاد مشخص این است که مسوولان ذیربط دانشگاهی در دورس دانشگاهی از روش‌های به‌کارگرفته شده در 100 سال گذشته در فرهنگ مهندسی غرب استفاده شود.