محیط بازار بورس و شروط موفقیت در آن
ساختار بازار بورس به نحوی است که از آن یک بازار با محیطی نامحدود ایجاد کرده است. در بازار بورس قیمتها همیشه در حال حرکت هستند و حتی زمانی که بازار تعطیل است اخبار و اتفاقات باعث میشود قیمتهای گشایش روز بعد تحت تاثیر قرار بگیرند.
در چنین بازاری برای موفقیت نیازمند یک سری قواعد و قوانین خاص خود هستیم تا بتوانیم بر اساس آن موقعیت خرید یا فروش یا نگهداری سهام را انتخاب کنیم. یک معاملهگر موفق باید سعی کند تا با کنترل هیجانات و احساسات روانی و با کمک از باورها و اطلاعات آگاهانه خود و کنترل عکسالعملهای غیرارادیاش بر مبنای استراتژی معاملاتی که از قبل برای خود تدوین کرده است در کمال آرامش در بازار فعالیت کند.
باید توجه داشت بازار بورس نقطه ورود و خروج ندارد و این معاملهگر است که تصمیم میگیرد چه موقع وارد و چه موقع خارج شود. فرد فعال در بازار باید سعی کند با یک دیدگاه بیطرف در جهت بازار حرکت کند. او نباید بازار را مقصر زیانهایش بداند و با یک نگاه خصمانه به آن به دنبال آن باشد تا حق خود را از بازار بگیرد. معاملهگر باید با کنترل ذهن خود و در عین بیطرفی سعی کند تا اطلاعات خود را تکمیل کند و به دور از احساسات و علایق شخصی خود تصمیمگیری کند. به عبارتی اگر با بازار همبسته شویم خود بازار به ما میگوید چگونه رفتاری را انجام بدهیم.
کسی که در بازار فعالیت میکند نباید معاملاتی بر مبنی تصادف و شانس انجام بدهد به عبارتی نباید معاملاتش حالت بختآزمایی و بدون استراتژی مشخص باشد. بازار به معاملهگری که کاملا به خود اعتماد دارد و میداند در هر شرایطی چه عکس العملی انجام بدهد، آسیب نمیزند. باید سعی کنیم در محیط بازار مسوولیت پذیر باشیم و حس خویشتنداری را در خود فعال کنیم. فرد معاملهگر هر چه خویشتندارتر باشد در شکستها و پیروزیها کمتر ناراحت و خوشحال میشود.
افراد خویشتندار معمولا روحیه مسوولیتپذیری بیشتری هم دارند و سعی میکنند از شکستها تجربهآموزی کنند و به دنبال ارتقای اطلاعات و آگاهی خود هستند تا ضریب اشتباهات خود را کاهش بدهند. یکی دیگر از شروط موفقیت در محیط بازار خودشناسی است.
اگر شناخت خود را مهمتر از شناخت بازار به شمار آوریم حرف بدون منطقی نزدهایم. شخصی که نمیتواند خود را بشناسد نمیتواند در محیطی بیپایان و با پویایی بالا به نام بازار بورس فعالیت کند. باید توجه داشت جمیع حرکات و تصمیمات فعالان بازار است که منجر به یک حرکت گروهی در بازار شده و موجبات رشد و نزول بورس را فراهم میکند. معاملهگر هر چه در شناخت خود موفقتر باشد و بتواند احساسات و روحیات خود را بهتر شناسایی کند به همان اندازه میتواند تحرکات جمعی بازار را نیز پیشبینی کند.
متاسفانه اغلب معاملهگران به علت عدم شناخت کافی از خود نمیتوانند دلایلی منطقی برای معاملات خود مطرح کنند.
این گروه از افراد که دنبالهرو هستند بدون داشتن استراتژی خاص به صورت گلهوار و بدون آگاهی از اهداف بازیگرها و بر اساس شایعات نه چندان معتبر در محیط بازار فعالیت میکنند.
گروه تقلیدگر معمولا افرادی کمحوصله، هیجانی و کاملا احساساتی هستند.
افرادی که در میان نوسانات قیمتی بازار زیانهای زیادی را متحمل میشوند. البته باید توجه داشت نوسان قیمتها ذاتا چیز بدی نیست.
نوسان قیمتها حاصل قانون عرضه و تقاضا و بر اساس ایجاد حس ترس و طمع شکل میگیرد و تا زمانی که توافقی بر اساس قیمتها و ارزشها شکل نگیرد، نوسانات وجود خواهد داشت. نوسانات بازار فرصتی است برای افراد ریسکپذیر که حاضر هستند با قبول ریسک معاملات کسب سود کنند.
باید توجه داشت در بازار بورس هیچ کس به دنبال زیان نیست و عرضه و تقاضا به دلیل تفاوت دیدگاهها حاصل میشود.
در واقع در یک قیمت مشخص گروهی بر اساس دیدگاه خود اقدام به خرید و گروهی با دیدگاه متفاوت اقدام به فروش میکنند. ممکن است فردی بر مبنای دید کوتاهمدتی پوزیشن فروش بگیرد و فرد دیگر در همان قیمت با دید بلندمدتی و بر اساس اخبار و پیشبینیهای خود موقعیت خرید.
این اختلاف دیدگاهها باعث معاملات و نوسانات بازار میشود و محیط بازار بورس را بیپایان و بدون حد میکند.
در پایان لازم است دوباره متذکر شوم محیط بازار بورس محل تقلای ترس و طمع است. این معاملهگران هستند با تصمیمات خود روند بازار تشکیل میدهند.
اگر معاملات فعالان بازار بر اساس دلایل منطقی باشد بازار کارا است ولی اگر احساسات و فرضیات موقتی و شایعات بیاساس در نحوه معاملات فعالان بازار پررنگ باشد آنگاه محیط بازار به یک بازار تصادفی و با کارایی پایین تغییر خواهد کرد.
شایان ذکر است محیط بازار بورس معمولا در کوتاهمدت تصادفی و در بلندمدت به صورت کارا است.