رنج درمان با رواداری فقر
تعادل|
مشکلات دارویی و درمانی بازنشستگان سالهای سال است که باعث شده آنها علاوه بر تحمل رنج درمان بیماریهایی که به آن مبتلا هستند، همیشه سایه سنگین فقر را هم بالای سر خود داشته باشند. سایه سنگینی که باعث میشود گاهی درمان را نیمه کاره رها کنند یا اینکه مجبور باشند برای هزینههای سرسام آور درمان دست به سوی دیگران دراز کنند و از آنها درخواست کمک داشته باشند.
طی سالهای گذشته علیرغم تمامی وعدههایی که داده شده است باز هم این مردم هستند که بار سنگین هزینههای دارویی و درمانی را به دوش میکشند و در این بین آنها که از بضاعت کمتری برخوردارند درد بیشتری را تحمل میکنند. این در حالی است که دیگر کار خاصی هم از دست بیمهها بر نمیآید. وقتی حتی داروهای ساده از شمول بیمه خارج میشوند یعنی قرار است تعداد بیشتری از افراد برای تهیه داروی مورد نیاز خود با مشکلات زیادی مواجه شوند.
افراد سالمند یا همان بازنشستگان افرادی هستند که به دلیل کهولت سن ممکن است به انواع و اقسام بیماریها مبتلا باشند، این افراد نیاز دارند تا از بیمه درمانی قوی برخوردار بوده تا بتوانند با خیال راحت دوران بازنشستگی و البته بیماری خود را طی کنند، اما آنچه این روزها بیشتر از همه به برای این قشر به چشم میآید فقری است که به واسطه بیماری به آن مبتلا میشوند. وقتی قرار باشد هزینههای درمان تا این اندازه کمر شکن بوده و از سوی دیگر بیمهها هم به هر بهانهای بخشی از این هزینهها را پرداخت نکنند بسیاری از این افراد همیشه باید برای تهیه داروی مورد نیاز یا انجام درمان خود با مشکلات مالی سر و کار داشته باشند.
پولسازی مراکز درمانی در طرح تحول سلامت
مساله مهم اینجاست که وقتی ماجرای پول به میان میآید دیگر فرقی نمیکند در حوزه سلامت باشد یا حقوق کارگران و.... مسوولان طرفی قرار میگیرند که جریان پولساز قرار دارد. سال 68 وقتی قانون الزام تامین تامین اجتماعی به تصویب رسید گامی بسیار مهم در جهت بهبود شرایط درمانی کشور بود اما این طرح عظیم طی سالها و با قانون شکنیها و بیتوجهیها و ... به خسرانی بزرگ تبدیل شد.
حالا دیگر بیمه تامین اجتماعی نه توانایی ارایه خدمات درمانی رایگان را دارد و نه میتواند نقش موثری در تامین هزینههای داروی بیماران داشته باشد. در واقع از سال 93 که طرح تحول سلامت کلید خورد، پولسازی در حوزه درمان جای اولویت در تامین سلامت افراد را گرفت و همین رویه باعث شد تا امروز بیمارستانهای دولتی با مشکلات عدیده دست و پنجه نرم کنند، افراد برای تامین هزینههای درمانی خود مشکلات زیادی داشته باشند و از سوی دیگر بیمهها به هر بهانهای از زیر بار تعهدات خود شانه خالی کنند.
دیگر باید منتظر مرگ باشیم
هدی ارجمندی، بیمار 65 سالهای است که برای تحویل داروهای خود به داروخانه آمده است. او درباره هزینههای درمانی و بیمه تامین اجتماعی به «تعادل» میگوید: من در شهر قدس زندگی میکنم. اگر بخواهم برای بیماری که به آن مبتلا هستم خدمات تخصصی دریافت کنم مجبورم به تهران بیایم. بیمارستانهای دولتی آنقدر شلوغ است که برای نوبت گرفتن باید از 5 صبح حضور داشته باشی. بیمارستانهای خصوصی هم بیمه تامین اجتماعی را قبول ندارند یا فقط 10 درصد هزینهها را با بیمه حساب میکنند. هدی که مبتلا به اماس است میافزاید: برای ما رنج بیماری یک طرف است و تحمل فقر و نداری طرف دیگر. تامین هر باره دارو و ویزیت پزشک متخصص آنقدر زیاد است که ترجیح میدهم درد بکشم تا اینکه بخواهم این همه هزینه کنم. اما بعضی وقتها هم درد امانم را میبرد و مجبورم به دکتر مراجعه کنم.
این بیمار مبتلا به اماس در پایان میگوید: نه بیمه تامین اجتماعی و نه بیمه تکمیلی آتیهسازان حافظ برای ما بازنشستگان هیچ فایدهای ندارد. باید برای هزینههایی که هر بار برای دارو و درمان پرداخت میکنیم به بیمه تکمیلی مراجعه کنیم. همین رفت و آمد برای من که بیمار هستم و کسی را ندارم بسیار سخت است. تازه مساله اینجاست که تمام هزینهها هم پوشش داده نمیشود و در بسیاری از موارد با گفتن این جمله که میزان قرارداد شما به پایان رسیده از پرداخت هزینهها سر باز میزنند.
چند ماه انتظار برای دریافت پول بیمه
معصومه نادری، بازنشسته و 72 ساله که برای تهیه داروی قند به داروخانه آمده نیز میگوید: فروردین ماه زانوهایم را عمل جراحی کردم، وقتی برای گرفتن هزینههایی که به بیمارستان پرداخت کردم و پروتز تهیه کردم به بیمه رفتم نوبت را برای 4 ماه کاری دیگر داد. یعنی من باید اول چند ده میلیون هزینه پروتز و جراحی را خودم بپردازم و بعد ماهها در انتظار بمانم تا بیمه بخشی از آن مبلغ را به من بازگرداند. برای کسی که با قرض زیر تیغ جراحی میرود یعنی مساله اورژانسی بوده تمام این سالها حق بیمه پرداخت کردهایم که در زمان پیری به دردمان بخورد اما...
او میافزاید: انگار بازنشستگان در این کشور مرده به حساب میآیند، آن از وضعیت حقوق و همسان سازی و این هم از وضعیت بیمه درمانی و... کسی هم نیست به داد ما برسد، هر چه اعتراض میکنیم و فریاد میزنیم تنها خودمان صدای خودمان را میشنویم و بس.
رویای درمان رایگان
خسرو ایزدی بازنشسته دیگری است که در مورد هزینههای درمان میگوید: خواهرم سالهاست که در اروپا زندگی میکند، او 70 سال سن دارد، داروهای مورد نیازش را درب منزل تحویل میگیرد. بیماری قند و فشار خون دارد. اگر تماس بگیرد و بگوید که توان بیرون رفتن از خانه را ندارد پزشک به منزلش مراجعه میکند. بابت هیچکدام از این خدمات هم پولی پرداخت نمیکند و تمام اینها به عهده بیمه است. اما ما برای هر درمان و دارویی باید ساعتها در صف انتظار بیمارستانهای دولتی بمانیم تا بتوانیم با هزینه کمتری مشکلات سلامتی خود را حل کنیم.
او میافزاید: وقتی صحبت از درمان رایگان میشود، بیشتر برای ما شبیه یک رویاست که هیچوقت به واقعیت نمیرسد. ما همیشه برای تامین داروهایمان باید با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کنیم. برای پرداخت هزینههای درمانی باید به بچه هایمان محتاج باشیم و دلمان خوش است از سالها حق بیمه پرداخت کردهایم که در شرایط پیری بتوانیم از مزایای درمانی آن استفاده کنیم.
بیمارستانهای دولتی امکانات ندارند
حسین شهسواری، بازنشسته 74 ساله نیز درباره کمبود امکانات در بیمارستانهای دولتی و افزایش هزینههای درمان به واسطه همین مساله به «تعادل» میگوید: وقتی برای امآرای به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنیم اکثر میگویند که دستگاه خراب است و ما را به مراکز آزاد معرفی میکنند. همین مساله هزینه درمان را برای بازنشستگان بهشدت افزایش میدهد.
او میافزاید: مساله اینجاست که چه کسانی مسوول رسیدگی به این وضعیت در بیمارستانهای دولتی هستند. چرا همیشه در این بیمارستانها از دستگاه سیتی اسکن گرفته تا امآرای و... خراب است و مردم باید برای انجام این آزمایشها به مراکزی بروند که طرف قرارداد با بیمه تامین اجتماعی نیست و هزینه گزافی پرداخت کنند. این بازنشسته میگوید: مگر یک بازنشسته کارگری چقدر دریافتی دارد که مجبور باشد هر ماه بخش اعظمی از آن را برای هزینههای دارویی و درمانی پرداخت کند در حالی که سالها حق بیمه داده و الان هم حق بیمه تکمیلی از حقوقش کسر میشود و در نهایت هم باید از جیبش پول پرداخت کند.
درمان دردهای ساده هم هزینه دارد
علی دهقانکیا، رییس کانون بازنشستگان کارگری تهران در این باره به ایلنا میگوید: آنچه در زمینه دارو و درمان طی ماههای گذشته اتفاق افتاده حاصل افزایش هزینههاست، از یکسو تعرفههای درمانی بالا رفته و از قراردادهای بیمه تکمیلی بیرون زده و از سوی دیگر، 500 قلم دارو که اقلام ساده و پرمصرف هستند، از شمول بیمه خارج شدهاند و این خروج، یک هزینه سنگین مازاد به بازنشستگان تحمیل کرده است. او اضافه میکند: کارگران بازنشسته در سنین پیری معمولاً درد بدن و پادرد و سرماخوردگی دارند و به دنبال قرصهای مسکن ساده هستند؛ وقتی این داروهای ساده را از شمول بیمه خارج کردهاند یعنی درمان دردهای ساده برای بازنشسته هزینه دارد؛ به همین دلیل است که بازنشستگان میگویند در خانه با درد میسازیم و دنبال درمان نمیرویم چون نه پول داریم نه امکانات هست.
دهقانکیا انتقاد بازنشستگان از پرداختهای بیمه تکمیلی را بجا میداند و میگوید: قراردادهای بیمه تکمیلی با افزایش هزینههای بیمارستانها کمرنگ شده است؛ نه اینکه قرارداد نباشد، قیمتها بالا رفته و قرارداد دیگر کارساز نیست. سقف پرداختیها پایین است؛ بازنشسته دو سه بار رفته MRI گرفته و هزینهاش ۵ میلیون شده اما بیمه تکمیلی فقط تا سه میلیون تومان میپردازد؛ این مشکلات همه جا هست حتی در تهران و حاشیههای آن و بازنشستگان با طوماری از این رنجها به کانون مراجعه میکنند.