محرک جدیدی برای ادامه رشد بازار فراهم نشد
بورسنیوز| مرتضی زمانی امیرزکریا، کارشناس بازارسرمایه خصوص دلایل اقتصادی نوسانات بازار سرمایه در شرایط کنونی که از ارزش معاملات کمفروغی بهره برده گفت: بخش بزرگی از اتفاقاتی که در بازار رخ میدهد به خصوص در قسمت معاملات نسبت به اتفاقات و اخبار سیاسی و سیاستگذاریهای دولت و مجلس بسیار حساستر از اتفاقات اقتصادی و تحلیل بنیادی شرکتها هستند. به این علت که اتفاقات و اخبار سیاسی در بسیاری از موارد نتایج اقتصادی به بار میآورند. ما این تأثیرگذاری را در اتفاقات و اخبار اقتصادی نمیبینیم.
به عنوانمثال گزارشهای سود بسیار مناسبی که شرکتها ارایه دادند چند روز توانست روند بازار را مثبت کند؟ مورد دیگر اینکه کارگزاران اقتصادی ما که اخبار و محرکهای اقتصادی را به بازار پمپ میکنند هم کاملاً وجهه سیاسی دارند، مانند رییس بانک مرکزی و اخبار متعدد دلارهای بلوکه شده است. آنچه به نظر میآید این است که بعد از بهبود وضعیت بازار در فروردین و اوایل اردیبهشتماه و رفع ابهام از شدت تأثیرگذاری تمام پارامترهای سیاسی و اقتصادی تا آن زمان، بازار به محرک جدیدی برای ادامه روند نیاز داشت که نه تنها فراهم نشد؛ بلکه اخبار رانتی کدهای خاص و فشار فروش شدید آنها که خروج پول عجیبی را به وجود آورد بازار را در شوک فرو برد.
در آن هنگام سازمان بورس باید اقدامی در جهت شفافسازی انجام میداد که خب مدتهای طولانی است خود را از این مسوولیت معاف کرده است. وی بیان کرد: در حال حاضر سازمان به بنگاهی تبدیل شده که تنها به کارمزد گرفتن مشغول شده است. منظور این است که نهاد اقتصادی باید حقوق سهامداران را با استفاده از اصول حاکمیت شرکتی نمایندگی تضمین کند.
در مواقع حساس هیچ تمایلی برای ابراز واکنش نشان نمیدهد و لذا من ترجیح میدهم سازمان بورس را یک نهاد انتفاعی که ناگزیرم به او کارمزد بدهم تعریف کنم. درکل به نظرم ما نباید دنبال اقتصادی بگردیم. این کارشناس بازار در خصوص اینکه پتروشیمیها برای رقابت در بازار خارجی برنامهریزی شدهاند به چه علت باید به یک باره نرخها دچار تغییرات شود تا این صنعت شاهد چالشهایی شود بیان کرد: ما به هیچوجه در کوران رقابت با کشورهای همسایه و غیرهمسایه نیستیم، ما به وضوح رقابت با رقبا را باختهایم منتها زمین را ترک نمیکنیم.
همین تغییرات ناگهانی خود نشان باخت است. تایید، تکذیب و واکنش مسوولان و مدیران به این تغییرات و برخورد اغلب نامناسب و مبهمشان با این مسائل چه معنایی دارد؟ جز اینکه سیاستگذار یا اقتصاد را نمیشناسد یا میخواهد آن را تخریب کند؟ نرخ ۵۰۰۰ تومانی خوراک و ۲۰۰۰ تومانی گاز سوخت طبق فرمول نسبت به نرخهای جهانی گران بود، در یک جلسه مخفی دولت تصمیم گرفت که همین نرخ گران را بالا ببرند.
مزیت رقابتی صنایع ما دسترسی ارزان و آسان به منابع انرژی است و نه تولید؛ چون ما به دلیل عدم دسترسی به دانش فنی و تکنولوژیهای روز دنیا، بهای تمام شده و استهلاک نسبتا بالایی داریم.حال اگر قرار است همین انرژی زیر پای خودمان را گرانتر از سایر نقاط دنیا بخریم چگونه میخواهیم رقابت کنیم؟ اگر بعضی پتروشیمیهای حاشیه خلیج فارس از کشورهای همسایه خوراک و سوخت وارد کنند برایشان بهصرفهتر است؛ لذا من قبول ندارم که اصلا سیستم ما قابلیت رقابت داشته باشد و مدیر این سیستم اصلا بداند رقابت یعنی چه؟