رکود و اصلاح؛ حال و هوای این روزهای بازار بورس
علیرضا قاسمی
همهچیز از آن 17 اردیبهشت ماه لعنتی شروع شد و پس از آن تاریخ تا به امروز بازار روی خوش به خود ندیده است و در رکود کامل به سر میبریم و بازار بورس در همه عرصهها قافیه را به بازارهای رقیب باخته است.
بررسی برخی شاخصههای بازار بورس به ما دید بهتری نسبت به شرایط کنونی میدهد از 17 اردیبهشت تا به اکنون خروج 26 همت نقدینگی حقیقی را از بازار داشتهایم و ارزش معاملات خرد از محدوده 20 همت به کمتر از 7 همت تنزل کرده است و سرانه حقیقیهای بازار از محدوده 30 میلیون تومان به حدود 22 میلیون تومان به ازای هر نفر کاهش یافته است. پس از تمام این شواهد نتیجه میگیریم تمام پولی که از طرف حقیقیها در اسفند و فروردین، در زمان خوشخوشان بازار به بورس تزریق شده بود از بازار خارج شده است و در حال حاضر ارزش معاملات فعلی احتمالا با پول اهالی بازار و نوسانگیرها زده میشود و از افت سرانه حقیقیها میتوانیم به تحرک کمتر نهنگها پی ببریم.
در این بازه دو ماهه بسیاری از اخبار منفی و مثبت زیادی همچون اخبار برجام، افزایش نرخ گاز، اخبار خودروییها در خصوص نحوه قیمتگذاری، واردات خودروی کارکرده و ماجراهای شورای رقابت و بورس کالا، اخبار افزایش تسعیر ارز بانک، پالایشی و پتروشیمیهای بالادست به بازار مخابره شد که موجب نوسانات منفی و مثبت مقطعی در قیمت سهام شدند اما آنچه از نظر ما دلیل اصلی به وجود آمدن شرایط فعلی در بازار است حول دو مبحث اصلی و بنیادین میچرخد مبحث اول که شاید مهمترین عامل رونق و رکود در بازار بورس کشور در یک دهه اخیر بوده است وضعیت نرخ ارز و انتظارات اهالی بازار در خصوص افزایشی یا کاهشی بودن آن در میانمدت است.
نرخ دلار آزاد پس از افزایش تا محدوده 60 هزارتومان در اسفندماه سال گذشته روند کاهشی به خود گرفته و درحال حاضر در محدوده 50 هزار تومان آرام گرفته است و جالبتر اینکه تحلیل ارزش ذاتی دلار بر مبنای PPP تا انتهای 1402 محدوده 50 الی 55 هزار تومانی را ناحیه تعادلی میداند.
اما فارق از انواع تحلیلهایی که در خصوص ارزش دلار و روند آن در بازار آزاد میشود اخبار برجامی و آزادسازی داراییهای ارزی کشور تا حدود زیادی دست دولت را در مدیریت بازار ارز کشور باز گذاشته است از اینرو قیمت سهام در بازار بورس که خودشان را برای دلار 70 الی 80 هزارتومانی تا پایان امسال آماده کرده بودند؛ با کاهش توقعات و قیمتگذاری سهام با دلار 55 هزار تومانی برای انتهای امسال، سود شرکتها را با لحاظ اختلاف دلار حواله با این دلار محاسبه میکنند و بسیاری از سهام با نگاه از این دریچه همچنان گران به نظر میرسند.
دومین مبحث مهم که بازار به آن وزن میدهد و از لحاظ بنیادی شرکتهای بزرگ صادراتمحور کشور به خصوص فلزیها را با خود درگیر کرده است افت قابل توجه قیمتهای جهانی کامودیتی است. بهطور مثال فولادیهای کشور در حالی که در اسفند ماه فولاد صادراتی خود را با نرخ هر تن 550 دلار و بالاتر بهطور میانگین به فروش میرساندند مجبورند در حال حاضر با نرخهای محدوده 470 دلار و کمتر فولاد خود را صادر کنند. افت قیمتهای جهانی سبب شده معاملهگران ترجیح دهند دست به عصا و با احتیاط در خرید سهام صادراتمحور که بخش عمده بازار ما را تشکیل میدهند عمل کنند و منتظر اصلاح قیمتها تا سطوح ارزندهتر بمانند. به نظر میرسد دست به دست هم دادن این دو عامل در کنار نیمه تعطیل بودن بازار به جهت فصل برگزاری مجامع و بسته بودن نماد شرکتهای بزرگ فضای رکودی را در کلیت بازار ایجاد کرده است و دستکم در کوتاهمدت نمیتوان انتظار خلق بازدهی قابل توجه را از بازار داشت و شاید برای بازار نیز بد نباشد که با اصلاح قیمتی کمی از زیر بار توقعات بیرون بیاید و در هوای ارزندگی نفسی تازه کند.