چه کسی پای نیروهای حشدالشعبی را به دانشگاه تهران باز کرد؟
معاون تعلیم و تربیت گروه نظامی عراقی حشدالشعبی از انعقاد یک توافق با دانشگاه تهران برای اعزام دانشجو به این دانشگاه خبر داده است. «حسین موسوی بخاتی» مقام حشدالشعبی در یک نشست با حضور رئیس دانشگاه تهران گفته «در سفری که به تهران داشته توافق همکاری با دانشگاه تهران را منعقد کرده است.»
به گزارش رویداد 24، «مصطفی رستمی» نماینده رهبری در دانشگاهها در این نشست از حضور نیروهای حشدالشعبی در دانشگاههای ایران استقبال کرده و گفت: «ما ضمن استقبال از مراودات علمی و فرهنگی با کشور دوست و برادر عراق و برادران مجاهدمان در حشدالشعبی، آمادگی خود را برای هرگونه همکاری و همیاری اعلام میداریم.»
«محمد مقیمی» رئیس دانشگاه تهران که طرف توافق حشدالشعبی بوده هم در توضیح گفته هدفگذاری اصلی این دانشگاه را «روی دوستانمان در حشدالشعبی» قرار دادیم و «بسترسازی برای پذیرش دانشجویان کشورهای محور مقاومت» را با همین دیدگاه با جدیت دنبال میکنیم.
امضای توافقی برای جذب دانشجو از یک گروه نظامی، بدون در نظر گرفتن معیارهای علمی غیر منطقی به نظر میرسد. برخی منتقدان میگویند ورود نیروهای حشد الشعبی عراق به دانشگاهی نظیر دانشگاه تهران به معنای نشستن آنها بر کرسی داوطلبان ایرانی است که بعضا سالها منتظر چنین فرصتی بودهاند؛ از آن سو برخی معتقدند موضوع جذب دانشجوی خارجی را باید در چهارچوب «قدرت نَرم» ایران بررسی کرد و اساسا سهمیه دانشجویان خارجی ارتباطی به سهمیه ورودی دانشجویان ایرانی ندارد.
سابقه جذب دانشجو بر اساس معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک
برای روشن شدن مطلب باید به تاریخچه اعطای بورسیه و جذب دانشجوی خارجی در ایران بعد از انقلاب و عملکرد دولت ابراهیم رئیسی در امتداد این سابقه اشاره کرد. سابقه جمهوری اسلامی نشان میدهد این اولین بار نیست که نهاد آموزش عالی کشور بدون در نظر گرفتن ضوابط علمی و با اهداف سیاسی اقدام به پذیرش دانشجوی خارجی میکند.
پیشینه اختصاص اولین بورسیههای تحصیلی ایران به سال ۱۳۷۶ برمیگردد. دراین سال «شورای فلسطین و دانشگاه» با ابتکار مصطفی معین وزیر وقت وزارت فرهنگ و آموزش عالی و در راستای «قانون حمایت از انقلاب مردم فلسطین» تشکیل شد. این شورا به ریاست مصطفی معین علاوه بر تصویب آئیننامۀ حمایت از پژوهشها و پایاننامههای مرتبط با مسئلۀ فلسطین، فعالیتهای دیگری از جمله راهراندازی مرکز مطالعات عالی و دبیرخانۀ دائمی فلسطین، برگزاری جشنوارههای مرتبط با مسئلۀ فلسطین و اعطای فرصت تحصیل به دانشجویان فلسطینی، اردنی، سوری و لبنانی را هم در دستور کار داشت.
اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۰ شورای فلسطین و دانشگاه، ۵۰ بورسیه تحصیلی به دانشجویان فلسطینی به مناسبت پنجاهمین سال اشغال فلسطین اعطا کرد. در همین سال به سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان دکترای افتخاری دانشگاه تربیت مدرس به دلیل نقش وی در پیروزی مقاومت لبنان در برابر رژیم صهیونیستی داده شد و بین دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه الخلیل فلسطین هم اعلام خواهرخواندگی شد.
در واقع شورای فلسطین و دانشگاه زمینه تشکیل ادارهای تحت عنوان دانشجویان غیر ایرانی را در معاونت دانشجویی فراهم ساخت و به تدریج جذب دانشجو، با اولویت کشورهای ذکر شده، آغاز شد. در نهایت مصوبه مربوط به جذب دانشجویان خارجی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شده هرچند بر اساس همین مصوبه، به دانشگاههای تراز اول کشور اجازه اقدام مستقل در این زمینه داده شده است.
بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از مهمترین اهداف جذب و آموزش دانشجویان خارجی در دانشگاههای کشور، «تربیت سفیر فرهنگی» و «برقراری تعاملات علمی-فرهنگی و اجرایی پس از فراغت از تحصیل» آنان است.
تاکید این شورا بر مقوله فرهنگ و تعریف سیاسی که حاکمیت از این مفهوم دارد نشان میدهد جمهوری اسلامی در حوزه جذب دانشجوی خارجی، نگران ایماژی است که از سیاست ایران در ذهن فارغالتحصیلان خارجی باقی میماند و ممکن است مانند یک شمشیر دولبه عمل کند و آنها را یه اپوزیسیون یا به سفیر فرهنگی تبدیل کند.
«سعیده سعیدی» استادیار موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در مهرماه ۱۴۰۰ گزارشی با عنوان «فرصتها و تهدیدهای حضور اتباع خارجی در استان تهران» تهیه کرده و در نشریه این موسسه وابسته به وزارت علوم و همچنین اداره کل اتباع و مهاجران خارجی منتشر کرده است. او در این گزارش چالشهای جذب دانشجویان خارجی به ویژه افغانستانیها را بررسی کرده و در بخشی از آن به «اولویت منافع سیاسی به جای شایستگی علمی بورسیهشوندگان» اشاره کرده است.
با استناد به گزارش موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، ظاهرا نهادهای مختلف غیر رسمی و غیر عرفی در جذب دانشجویان خارجی دخالت دارند. از جمله این نهادها که سعیدی هم در گزارش خود به آن اشاره کرده میتوان به «موسسه خردورزان» که تحت عنوان «پایگاه فرهنگی سپاه قدس» از آن یاد کرده اشاره کرد. سعیدی معتقد است نهادهای تصمیمگیر در این حوزه با هم تضاد منافع و اهداف دارند و همین امر به تشتت سیاستگذاری در جذب دانشجوی خارجی منجر شده است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در وزارت علوم، رایزنیهای فرهنگی ایران در خارج از کشور که نهاد وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامیاند، جامعه المصطفی العالمیه و حتی حزبالله لبنان و جنبش امل هم در گزینش دانشجویان خارجی در ایران نقش بازی میکنند.
نقش این نهادها در شکلدهی ایماژ دانشجویان از جامعه ایران بعد از ورود آنها به دانشگاههای کشور تمام نمیشود. نهاد رهبری کارگروهی فرهنگی به این منظور تشکیل داده که وظیفه آن برگزاری نشستها و فعالیتهای مناسبتی در ایامی نظیر ماه رمضان یا دهه فجر است.
همین نهاد سالانه تورهای نفریخی برای دانشجویان منتخب خارجی برگزار میکند. «موسسه خردورزان» هم فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی مشابهی برای دانشجویان دارد و سالانه ضیافتهایی نظیر افطار برای دانشجویان کشورهای مسلمان ترتیب میدهد.
با وجود پیشینه نظام آموزش عالی کشور در جذب دانشجو با دلایل سیاسی و ایدئولوژیک و شروع این نهضت در دولت اصلاحات، شاید بتوان گفت این اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که همه تعارفات کنار گذاشته شده و به طور رسمی با یک نیروی غیرعلمی و شبهنظامی توافقی برای پذیرش دانشجو امضا شده است.