نه واقعی و نه پایدار!
سخنگوی دولت اخیرا از «تمرکز دولت بر بهبود وضعیت اقتصادی مردم» سخن گفته و مصادیقی را نیز در این ارتباط برشمرده است. اینکه دولت در سال گذشته توانست صددرصد وعده خود را در تولید خودرو محقق و یک میلیون و 330 هزار خودرو تولید کند. همچنین دولت «با شجاعت ساخت سالانه یک میلیون مسکن را هدفگذاری کرده در حالی که این رقم در سال 99 تنها 450 هزار واحد بوده است.»
«توسعه شبکه اینترنت ملی از 25 درصد به 60 درصد» و «آبرسانی به روستاها و شهرها» و از همه مهمتر «سر و سامان دادن به ناترازی 530 هزار میلیارد تومانی بودجه دولت» از دیگر دستاوردهای دولت به گفته سخنگوی آن در مدت سکانداری امور بوده است. (خبرگزاری تسنیم- 31/4/1402)
اینکه هر دولتی حق دارد اقدامات و فعالیتهای خود را تبلیغ و در این تبلیغ حتی تا حدودی بزرگنمایی کند و عملکرد خود را موفقتر از دولتهای قبل از خود جلوه بدهد، امر غریبی نیست و در همه کشورها و دولتها معمول و مرسوم است. تفاوت شاید در دو نکته باشد؛ یکی حد و مرز این تبلیغات و میزان انطباق آنها با واقعیات است و دیگری ثبات و پایداری این اقدامات و موفقیتها.
در مورد اول به نظر این ادعاها کمتر نسبتی با واقعیت دارد. چنانکه در مورد ادعای تولید یک میلیون 300 هزار خودرو، در جلسه استیضاح وزیر سابق صمت یکی از نمایندگان مخالف، با عدد و رقم تعداد خودروهای تولیدی مورد ادعای وزیر سابق را زیر سوال برد و نشان داد مجموع تولیدات ایران خودرو و سایپا در سال 1401، بالغ بر 901 هزار خودرو بوده است (رسولینژاد - 10/2/1402)
در مورد تولید مسکن که عدم موفقیت دولت واضح و آشکار است و حتی سخنگوی دولت نیز از «هدفگذاری» و نه «ساخت» یک میلیون مسکن سخن گفته و به آن افتخار میکند! در مورد وضعیت اینترنت نیز که اوضاع فاجعهبار است. چنانکه افزایش میزان توسعه «اینترنت ملی» که به معنای محدودیت بیشتر است اصولا جای افتخار ندارد چرا که در تضاد با جهان هر روز رو به پیچیدهتر و مرتبط شدن با هم دارد . افزون بر آنکه «انجمن تجارت الکترونیک تهران» در گزارشی از وضعیت اینترنت در کشورمان نشان میدهد که ایران از نظر اختلالات اینترنتی پس از میانمار در جایگاه 99 از 100، از نظر محدودیتها پس از چین جایگاه 99 از 100 و از نظر سرعت بالاتر از سودان و کامرون و کوبا در جایگاه 97 از 100 به عنوان بیکیفیتترین اینترنت جهان قرار دارد.
در مورد وضعیت آب و آبرسانی به روستاها که فاصله ادعای جناب سخنگو با واقعیت بسیار است. اکنون نه فقط روستاها و شهرکها و... دچار تنش آبیاند بلکه حتی در شهرهای بزرگ و محلات به قول معروف عیان نشین پایتخت نیز به خاطر کاهش فشار آب اقدام به نصب پمپ و منبع آب شده است. شاید منظور سخنگوی محترم از آبرسانی به روستاها، لولهکشی بوده است، لولههایی که جز ساعاتی محدود، آبی در آنها نیست .
آخرین ادعای موفقیت دولت یعنی رفع ناترازی 530 هزار میلیارد تومانی بودجه نیز چندان حظی از واقعیت ندارد. چنانکه معاون سازمان برنامه و بودجه دو ماه قبل از کسری بودجه 800 هزار میلیارد تومانی دولت در سال گذشته سخن گفت. (رحیم ممبینی- 31/2)
اما بر فرض که این ادعاها همه واقعیت داشته و دولت سیزدهم موفق به این کارها شده است مساله اما همچنان باقی است. چرا که همه این اقدامات میتواند از طرقی در یک دوره زمانی خاص به واسطه وجود منابعی (افزایش درآمدهای نفتی به واسطه کاهش فشار تحریمهای بینالمللی) انجام شده باشد و با تغییر شرایط و از بین رفتن تاثیر این مسکنها، مشکلات و دردها دوباره و با شدتی بیشتر بر جامعه آوار شود.
یادمان نرفته است سالهای 84 تا 89 و دوران دولت مهرورز را که به واسطه افزایش تاریخی قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اقتصاد با انواع میوههای عجیب و غریب خارجی در بساط میوهفروشیها و فراوانی گوشت و مرغ و نان و برنج و هجوم ایرانیها به سواحل آنتالیا، کوشآداسی و... کلنگ زدن هر روزه طرحها و پروژههای فاقد توجیه اقتصادی و... روبرو بودیم.
واقعیت آن است که نه فقط آن ادعاهای سحنگوی دولت سیزدهم با واقعیت عینی وکف خیابان نسبتی ندارد به نحوی که حتی یک گزارشگر بامزه فوتبال را هم دچار خشم و عصبانیت میکند و به طغیان وا میدارد («آقای رییسی، شما رییس من نیستی، بلکه منتخب مردم هستی، چه کار کردهای برای این مردم»- جواد خیابانی) بلکه برخلاف آنچه ادعا میکند «دولت سیزدهم با برنامه و راهبرد به سراغ چالشها میرود» (بهادری جهرمی- 31/4) به واسطه فقدان تئوری و گفتار اقتصادی، صرفا نگاه پروژهای به امر توسعه دارد و افق روشنی را در منظر جامعه نمیگشاید.
بهخصوص آنکه به مهمترین مولفه بهبودی و توسعه اقتصادی که رضایت و سرمایه اجتماعی است کمتر اعتقاد و باوری دارد. آنجا که در همین سخنرانی خواست و مطالبات اجتماعی مردم در سال گذشته را نیز جز آشوب نمیخواند؛ در حالی که بالاترین مقامات کشور نیز اینچنین یکسره به نفی کامل ان حوادث نپرداخته و کاهش شکاف دولت و مردم را ضرورتی اساسی برای برونرفت از بحرانهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دانستند.