درونگرایی و خلوت‌های شادی‌بخش

۱۴۰۲/۰۵/۱۷ - ۰۳:۰۳:۲۱
کد خبر: ۲۱۲۴۱۸
درونگرایی و خلوت‌های شادی‌بخش

فاطمه قاسمی‌فر

خیلی از افراد برای اینکه بتوانند اتفاقات بد زندگی‌شان را پشت سر بگذارند نیاز دارند تا در جمع دوستان یا خانواده حاضر شوند. بسیاری از افراد با بودن در کنار کسانی که دوستشان دارند می‌توانند انرژی از دست رفته خود را بازیابند و به زندگی عادی بازگردند.

برای خیلی از ما اتفاق افتاده که دل‌شکسته، غمگین و ناراحت باشیم. اما اگر این حس‌ها را بخواهیم به تنهایی پشت سر بگذاریم ممکن است مدت زمان بیشتری طول بکشد یا حتی ممکن است ما را به دام افسردگی بکشاند. اما این ماجرا برای تمام افراد به یک شکل رقم نمی‌خورد. عموما افراد به دو دسته برون‌گرا و درون‌گرا تقسیم می‌شوند. افراد درونگرا کسانی هستند که برای پشت سر گذاشتن ناراحتی‌ها یا به قول معروف برای شارژ شدن دوباره نیاز به تنهایی دارند. متاسفانه بسیاری از ما سعی می‌کنیم با قضاوت یا برچسب زدن بر روی افراد آنها را دسته‌بندی کنیم مثلا بسیاری افراد درونگرا را خجالتی، گوشه گیر یا 

بی احساس می‌دانند در حالی که چنین برداشت‌هایی از این افراد اصلا درست نیست. آنها به دلیل خلق و خویی که دارند در نشان دادن احساسات خود خیلی راحت نیستند. ممکن است ما هم در اطرافمان کسانی را داشته باشیم که درون گرا باشند. در بسیاری از مواقع دیگران فکر می‌کنند که افراد درونگرا افرادی غمگین و افسرده هستند.

این برداشت‌های اشتباه باعث می‌شود تا این افراد به جای اینکه بیشتر در جمع قرار بگیرند از آن فاصله گرفته و به خلوت خود پناه ببرند در حالی که درک درست از این افراد می‌تواند از آنها دوستان خوب برای ما بسازد. افراد درونگرا عموما ناراحت، افسرده و غمگین نیستند. آنها نمی‌توانند مانند افراد برونگرا  احساسات خود را به راحتی بروز بدهند. قبل از هر چیز ما باید این خلق و خوی افراد درونگرا را بپذیریم و از قضاوت یا سرزنش کردن آنها دست ‌برداریم.  از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که چیزی به اسم درون‌گرا یا برونگرای محض وجود ندارد بلکه بیشتر گرایش به درون‌گرایی یا برونگرایی وجود دارد. تفاوت اصلی درون‌گرایی و برونگرایی به فعالیت‌های مغزی مربوط می‌شود؛ مثلاً افراد درون‌گرا، فعالیت مغزی‌شان بالا است و برای عملکرد بهینه خیلی به تحریک خارجی نیاز ندارند.

این افراد در تنهایی و گوشه‌گیری اتفاقاً عملکردشان بهتر خواهد بود. برعکس، برونگراها فعالیت مغزی پایینی دارند و برای عملکرد بهینه بیشتر به تحریک خارجی، در جمع بودن و شوخ‌طبعی نیاز دارند. بنابراین، تفاوت برونگرایی و درون‌گرایی بیشتر درونی و مربوط به فعالیت مغزی می‌شود. همچنین علاوه بر اینکه خلق‌وخو، سرشت و فعالیت‌های مغزی می‌تواند در درون‌گرایی و برونگرایی اثرگذار باشند، موقعیت‌های بیرونی نیز اثرگذار است؛ لذا درون‌گرایی می‌تواند در تعامل خلق‌وخو با محیط و سبک فرزندپروری اثر داشته باشد؛ مثلاً اگر تعاملات اجتماعی خانواده با فرزند درون‌گرا زیاد باشد، این مساله می‌تواند شدت درون‌گرایی فرزند را کاهش داده و در اجتماعی‌تر شدن او اثر بگذارد. در واقع افراد درون‌گرا و برونگرا برای شاد شدن نیاز به شارژ شدن دارند.

درست مثل باتری موبایل که باید شارژ شود، افراد برونگرا نیز برای شاد و پرانرژی شدن باید در جمع قرار بگیرند چون تحریک درونی این افراد کم است و با تحریکات بیرونی شارژ می‌شوند. افراد درون‌گرا نیز برای شاد شدن نیاز به‌تنهایی و خلوت دارند؛ لذا اگرچه در ظاهر افراد برونگرا شادتر و پرانرژی‌تر هستند اما درون‌گراها نیز به‌اندازه برونگراها احساس شادی می‌کنند ولی شادی آنها زمانی است که تنها باشند و بتوانند مسائل ذهنی‌شان را حل کنند بیشتر نمود پیدا می‌کند.  بر اساس نظریه شخصیت یونگ، هر یک از دو شخصیت بنیادین درون‌گرا و برونگرا دریکی از تیپ‌های شخصیتی اجتماعی، متفکر، مضطرب و محافظه‌کار قرار می‌گیرد.

این افراد بیشتر ترجیح می‌دهند که زمانشان را در تنهایی سپری کنند و هر وقت می‌خواهند کاری را انجام دهند، مطمئن می‌شوند که زمان کافی برای انجام آن کار را داشته باشند. آنها ترجیح می‌دهند در جمع‌های آشنا و گروه‌های کوچک دوستی قرار بگیرند. این افراد دوست دارند درباره هر چیزی که می‌بینند و هر چیزی که می‌شنوند، فکر کنند. این افراد جامعه گریزتر هستند چون بیشتر اهل تحقیق‌اند و گاهی در دنیای فانتزی خودشان گم می‌شوند. این افراد فوق‌العاده خویشتن‌دار و خودآگاه هستند و معمولاً در جواب دادن مکث می‌کنند و بعد از کمی تأمل پاسخ می‌دهند یا تصمیمی می‌گیرند.