رییس دولت سیزدهم چند روز مانده به انتخابات و در شرایطی که سهامداران متضرر یکی از مهم‌ترین طیف‌های ناراضی از عملکرد دولت قبل بودند با حضور در ساختمان بورس رسیدگی به وضعیت بورس را اولویت اول دولت خود اعلام کرد اما آنچه در سال اخیر شاهد آن بودیم و اتفاقات حوزه سیاست‌گذاری اقتصاد کلان به زعم بسیاری از فعالان بازار سرمایه همراستا با منافع اولویت اول نیست! در صنایع بزرگ بورس، اتفاقات حوزه خودروسازان، نرخ خوراک پتروشیمی و گاز صنایع و عوارض صادراتی برای تولیدکنندگان، معمای عجیبی بوده که شاید همه جوانب تصمیم‌گیری آن برای فعالان بازار آشکار نشده، چرا که هر کدام از موارد یاد شده در تعارض کامل با حمایت از تولید و رقابت‌پذیری قرار دارند و عملا سودآوری شرکت‌ها را تهدید کرده و در مواردی به ورطه ورشکستگی می‌کشند . آنچه با صنعت خودروسازی و در پی مدیریت ناصحیح دولتی صورت گرفته و مرهون سال‌ها قیمتگذاری و سیاست بخشی است در صورت‌های مالی ورشکستگی این صنعت را به نمایش گذاشته .
در مورد نرخ خوراک و گاز صنایع تضاد و تعارض در قانون و حرف کاملا مشهود هست، همان‌گونه که چرایی عدد ۲۸۵۰۰ تومان برای تسعیر ارز دلار علامت سوال را در برابر دیدگان فعالان اقتصادی قرار می‌دهد نرخ ۷۰۰۰ تومانی گاز نیز همین حکم را دارد؛ چرا ۷۰۰۰ تومان ؟ با چه منطق و چه محاسبه‌ای به این نرخ رسیده‌اند وقتی که نرخ جهانی گاز و نرخ گاز در هاب خلیج فارس و سایر هاب‌ها مشخص هست و مبنای نرخ ارز دولت و بانک مرکزی همان ۲۸۵۰۰ تومان است چگونه به ۷۰۰۰ تومان می‌شود رسید؟! البته این مورد توسط کمیسیون اقتصادی مجلس نیز نقد جدی شده ولی چالش رونمایی از آن و تاثیر بزرگ آن بر صنایع و روند بازار سرمایه در کنار شعله‌ورسازی کوره پول‌سوزی بورس علامت تعجب بزرگی را در برابر دیدگان بورسی‌ها قرار داده است.
فارغ از آنچه بیان شد نقش وزیر اقتصاد به عنوان رییس شورای عالی بورس نیز قابل ارزیابی است، تردیدها در معاملات اردیبهشت ماه مبنی بر احتمال استفاده از اطلاعات نهانی و عملکرد ضعیف آقای عشقی به عنوان رییس سازمان بورس که به زعم رییس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز مورد انتقاد است از نکات منفی کابینه اقتصادی بوده است، با وجود گذشت ۳ ماه از اتفاقات اردبهشت ماه اخیر بورس مسوولان سازمان هیچ گزارش واضح و قابل دفاعی از مبارزه با رانت احتمالی اخیر از خود منتشر نکرده‌اند !
آنچه عنوان شد و نیم نگاهی به وضعیت این روزهای بورس در کنار ارزش معاملات پایین این بازار نشان از تضعیف جایگاه بورس در تامین مالی صنایع و جمع‌آوری سرمایه‌های خرد در راستای حمایت از تولید است . با این وجود بازار سرمایه در سال‌های اخیر با تغییر ماهیت عملکردی عملا به بازار بدهی تبدیل شده و عملکرد شفاف بورس کالا نیز به ابزاری برای هجمه علیه بازار سرمایه توسط طرفداران شعارهای قشنگ ولی غیر علمی و عملی تبدیل شده است.
