معلولیت؛ محدودیت همراه با محرومیت
گلی ماندگار|
وقتی صحبت از بیتوجهی دولت به بهداشت و درمان میشود قشر قابل توجهی که در این جمع قرار میگیرند همواره فراموش شدهاند. همیشه در مورد بیماران خاص، صعب العلاج و ... گزارشهایی داده میشود اما کسی سراغ بیماران معلول را نمیگیرد. بیمارانی که هم مشکل معلولیت دارند و هم باید هزینههای هنگفت درمانی را پرداخت کنند. کسانی که هیچ کدام از قوانین تصویب شده در مورد آنها به درستی رعایت نمیشود و هیچ مسوولی هم در این بین کاری برای ضمانت اجرایی این قوانین انجام نمیدهد.
بماند که در برنامه توسعه هفتم هم کلا معلولان نادیده گرفته شدهاند و بودجهای در این رابطه به بهزیستی تعلق نگرفته است. اما ماجرا جایی تلختر میشود که بدانیم مبلغی که از سوی بهزیستی به این افراد پرداخت میشود بین ۵۴۶ هزار تومان تا یک میلیون و ۷۲۰ هزار تومان بسته به خانوار است. حال سوال اینجاست برای این افراد با وجود خط فقر بالای ۲۰ میلیون تومان در جامعه این مبالغ چقدر میتواند چاره ساز باشد و چقدر قرار است هزینههای درمانی این افراد و هزینههای توانبخشی آنها را پوشش بدهد.
بسیاری از معلولان شغل ندارند با اینکه طبق قانون دستگاهها و نهادهای دولتی و غیر دولتی سالانه باید درصد از این افراد به استخدام خود در بیاورند اما از آنجایی که هیچ کدام از قوانین در مورد آنها به درستی اجرا نمیشود دستگاههای دولتی از زیر بار این مسوولیت شانه خالی کرده و میکنند. همانطور که وزارت بهداشت و درمان با اینکه طبق قانون موظف است هزینههای درمانی این افراد را رایگان کند اما به دلیل بودجه اندکی که از سوی دولت به بیمه سلامت در این رابطه پرداخت شده است این کار عملا سالهاست به تعویق افتاده و کسی هم پاسخگو نیست.
زمانی که از بیمارانی حرف میزنیم که هم باید رنج بیماری را تحمل کنند و هم رنج تامین هزینههای درمان را وقتی به بیماران معلول میرسیم این رنج سه برابر میشود چرا که آنها علاوه بر رنج بیماری و هزینههای درمان رنج معلولیت را هم تحمل میکنند در حالی که اگر بخواهیم به شعار سازمان بهداشت جهانی در رابطه با این افراد اشاره کنیم که «معلولیت محدودیت نیست» باید بسیاری از امکاناتی را که معلولان در سراسر دنیا دارند برای معلولان ایران هم در نظر بگیریم و از آنجا که این افراد در ایران حتی از ابتداییترین حقوق خود یعنی همان حمل و نقل عمومی، مناسبسازی خیابانها و کوچه و ... محرومند باید بگوییم که در ایران «معلولیت محدودیت است».
مقایسه هزینهها و عایدیها
اگر بخواهیم در مورد هزینههای افراد معلول و عایدی آنها صحبت کنیم در واقع به قطرهای در دریا اشاره کردهایم. در حالی که به گفته مسوولان بهزیستی پرداختی این سازمان به معلولان مبلغی تا سقف یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است که تنها یک جلسه توانبخشی برای هر فرد در مراکز دولتی ۶۰۰ هزار تومان و در مراکز خصوصی بالای یک میلیون تومان هزینه دارد. در بسیاری از موارد خانوادههای این افراد هم از قشر کم بضاعت جامعه هستند که توان پرداخت هزینههای سرسام آور توانبخشی را ندارند و همین مساله میتواند بر سلامت این افراد تاثیرات منفی بسیاری بگذارد.
ما فراموششدگانیم
حوریه یکی از معلولانی است که برای هزینههای توانبخشی خود ماهانه بیش از ۱۰ میلیون تومان پرداخت میکند. او در خانه کار حروفچینی و کارهای کامپیوتری انجام میدهد که دستمزدش به زحمت به ماهی ۵ میلیون تومان میرسد و باقی این هزینه را پدرش تقبل میکند در حالی که او دو خواهر دانشجو هم دارد و هزینههای آنها هم چندان کم نیست. او به «تعادل» میگوید: هر چند خانواده افراد معلول تمام تلاش خود را میکنند تا آنها در دام افسردگی ناشی از معلولیت نیفتند و خود را بار اضافی تصور نکنند اما جامعه تلاش خانوادهها را از هم بین میبرد. هر ماه وقتی قرار است هزینههای درمانی و توانبخشی خود را پرداخت کنم فکر میکنم اگر من نبودم پدرم میتوانست شرایط بهتری برای خواهرانم فراهم کند. او که به بیماری
ام اس هم مبتلاست میافزاید: هزینههای درمانی نیز خودش یک بار دیگر بر دوش خانواده است. داروها هر روز گران میشود و در این بین هیچ کمکی از طرف دولت به افراد معلول صورت نمیگیرد. حالا که میگویند بودجه معلولان در بهزیستی را هم حذف کردهاند و نمیدانیم قرار است ما تا کجا و کی بتوانیم از پس هزینههای خود بربیاییم و بار اضافی بر دوش خانواده هایمان نباشیم. هر چه بیشتر میگذرد بیشتر به این نتیجه میرسم که ما فراموششدگانیم و قرار نیست کسی شرایط را برای ما کمی آسانتر کند.
آمارهای رسمی و غیررسمی با هم همخوانی ندارند
وقتی به آمارهای رسمی سازمان بهزیستی در مورد خانوارهای معلول تحت پوشش این سازمان نگاه میکنیم به عددی حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار خانوار میرسیم که در این بین آمارهای غیر رسمی از وجود بیش از ۳ میلیون معلول در کشور خبر میدهند. مساله اینجاست که معلولیت هیچوقت خبر نمیکند. هر لحظه ممکن است یک خانوار به جمع این خانوادههای تحت پوشش اضافه شود. با توجه به آمار بالای تصادفات جادهای در کشور و معلولیتهای ناشی از این تصادفات نمیتوانیم امیدوار باشیم که تعداد افراد معلول در جامعه افزایش چشمگیری نداشته باشد. از سوی دیگر حوادث کار نیز خود دلیل دیگری برای معلولیت افراد است.
عدم ایمنی لازم در کارگاهها خود مساله مهم دیگری است که باید به آن توجه شود. اما سوال اینجاست در کشوری که هم جادهها و هم خودروهایش ایمن نیستند، کارگاهها از شرایط ایمنی مطلوبی برخوردار نیستند و ... چطور میتوان نسبت به جمعیت معلولان بیتفاوت بود و حتی حداقلها برای زندگی بهتر آنها را در نظر نگرفت. سالهاست قرار است وسایل حمل و نقل عمومی به گونهای باشند که استفاده افراد معلول از آن راحت باشد. سالهاست قرار است معابر شهری به گونهای که مورد استفاده معلولان هم قرار بگیرند ساماندهی شوند. این در حالی است که حتی اکثر ساختمانهای دولتی امکان ورود افراد معلول را ندارند.
وزارت بهداشت مکلف است حقوق معلولان را پیگیری کند
فاطمه عباسی معاون توانبخشی سازمان بهزیستی در پاسخ به این سوال که چرا هزینههای درمانی و توانبخشی معلولان رایگان نمیشود؛ به مهر میگوید: وزارت بهداشت مکلف است این هزینهها را به رایگان برای معلولان انجام دهد اما متأسفانه در سال گذشته بودجهای که برای معلولان به بیمه سلامت داده شد؛ بیمه سلامت این مبلغ را به خزانه بازگرداند. عباسی خاطرنشان کرد: البته بیمه سلامت در وبسایت خود اعلان کرده که با منابع خود هزینههایی را برای معلولان انجام داده است اما ما پیگیر مطالبات گروههای هدفمان هستیم.
هزینه زیر یک میلیارد، بودجه ۱۰۰ میلیارد
معاون توانبخشی سازمان بهزیستی میافزاید: سال گذشته زیر یک میلیارد تومان برای درمان معلولان هزینه شد. در حالی که ۱۰۰ میلیارد تومان بودجه اختصاص داده شده بود. او با بیان اینکه بر اساس ماده ۶ قانون حمایت از معلولان، وزارت بهداشت باید مطالبهگری کند؛ میگوید: وزارت بهداشت باید بودجه این افراد را از سازمان برنامه و بودجه بگیرد. ما در بهزیستی هم گروههای هدف را به آنها اعلام میکنیم که سال گذشته هم این اقدام صورت گرفت سال گذشته به همه مراکز استانها و کلینیکهای وزارت بهداشت اعلان کردیم اما چندان خدمترسانی انجام نشد.عباسی در بخش دیگری از سخنان خود میافزاید: متأسفانه سال گذشته زیر یک میلیارد تومان برای درمان معلولان هزینه شد.
در حالی که ۱۰۰ میلیارد تومان برای این مساله بودجه اختصاص داده شده بود. در برنامه هفتم توسعه یکی از موارد جدی که در حال پیگیری آن هستیم بحث بیمههاست بیمههای پایه حتی به دنبال بیمههای پایه برای افراد سالمند هستیم تا بتوانند در زمانی که مسن میشوند آن بیمه را هم به عنوان یک کمک داشته باشند. معاون توانبخشی سازمان بهزیستی با تاکید بر اینکه ماده ۶ وزارت بهداشت را مکلف کرده که حقوق معلولان را پیگیری کند؛ میگوید: متأسفانه گاهی در نامهنگاریها گفته میشود که سازمان بهزیستی باید پیگیر این بودجه باشد در حالی که هیچ جای قانون اعلام نکرده است که سازمان بهزیستی باید این بودجه را بگیرد. قانون وزارت بهداشت مکلف کرده است که آنها باید دنبال منابع بروند و در اختیار گروههای هدف سازمان بهزیستی قرار دهند.
هزینههای سنگین توانبخشی برای معلولان
این در حالی است که خدماتی همچون کاردرمانی، تخصصی فرسایشی است و مراکز توانبخشی معتقدند نمیتوان از آنها انتظار داشت هزینهها را پایین بیاورند. هزینههای توانبخشی بسیار بالا است؛ بیمهها هزینههای کاردرمانی را حمایت نمیکنند و گاهی تنها خدمت فیزیوتراپی تحت پوشش بیمه قرار میگیرد که آن هم معمولاً بیمهها بین ۱۰ تا ۲۰ جلسه در سال را قبول میکنند. کاردرمانی، فیزیوتراپی و گفتاردرمانی هم هرکدام هزینههای خودشان را دارند و معلولانی که نیازمند این خدمات هستند باید در هفته کلاسهای متعددی بروند. انجمنهایی همچون کار درمانی یا گفتار درمانی نرخهایی را اعلام میکنند اما در عمل هزینههای بسیار بیشتری از معلولان گرفته میشود و معلوم نیست خانوادههای افراد دارای معلولیت چگونه توانایی پرداخت هزینههای توانبخشی را دارند. به نظر میرسد تا زمانی که بیمه، مداخله مستقیم نداشته باشد، مشکلات هزینههای توانبخشی روزبهروز معیشت این خانوادهها را سختتر خواهد کرد.