ذینفعان ‌بهینه‌سازی مصرف انرژی در کشور!

۱۴۰۲/۰۵/۲۵ - ۰۲:۰۹:۴۲
کد خبر: ۲۱۳۰۶۲
ذینفعان ‌بهینه‌سازی مصرف انرژی در کشور!

مشترکان باید ذینفع ‌بهینه‌سازی مصرف انرژی در کشور شوند و از همین رو باید برای هر خانواده سهمیه گاز و برق در نظر گرفته شود، بنزین باید در قالب نفر در سامانه معامله شود.

برق و گاز هم باید به یکدیگر وصل شوند. مثلاً، اگر فردی از سهمیه‌ برقش استفاده نکرده است، باید بتواند مابه التفاوتش را گاز مصرف کند. در اینجا کم مصرف‌‌ها در مصرف پایین‌تر ذینفع‌ می‌شوند و مزیت پیدا‌ می‌کنند. انگیزه‌ای هم برای خوش مصرف‌‌ها در زمینه‌ کاهش مصرف‌شان به وجود‌ می‌آید. پرمصرف‌‌ها هم بر اثر افزایش بسیار زیاد قیمت‌‌ها به صورت پلکانی مجبور به ‌بهینه‌سازی مصرف شان‌ می‌شوند.

به گزارش خبرنگار «تعادل»، نکته قابل‌توجه در خصوص پرمصرفین گاز و برق، سطح رفاهی آنان است. بررسی مشترکین پرمصرف یعنی پله‌های 8 تا 12 در فصل سرد در شهر تهران به لحاظ این شاخص نشان می‌دهد که بیش از 90 درصد از آنها در مناطق مرفه تهران ساکن هستند. 

به‌طور مشخص سهم مناطق 1 تا 3 شهری تهران از مصرف گاز خانگی به ‌تنهایی بالغ بر 66درصد است. این مهم نشان‌ می‌دهد که عمده پرمصرفین در مناطق مرفه ساکن هستند. از طرف دیگر، بررسی‌ها نشان می‌دهد که الگوی مصرف در میان مرفهین، بسیار پرمصرف‌تر از سایر دسته‌های جامعه است. 

در تهران، بررسی توزیع مصرف مشترکین مناطق 1 تا 3 نشان می‌دهد که 10درصد از کل مشترکین در این مناطق در پله‌های 8 تا 12 قرار گرفته‌اند. حال‌ آنکه تنها 1 درصد از ساکنین مناطق میانی (10تا 12) و مناطق پایینی (18 تا 20) تهران جزو پرمصرف‌‌ها هستند. در مقایسه‌ای دیگر در شهر مشهد، بررسی توزیع مشترکین نشان می‌دهد که در مناطق مرفه، بیش از 13درصد از مشترکین پرمصرف هستند، در حالی که تنها 2 درصد از ساکنین مناطق ضعیف جزو پرمصرف‌‌ها به شمار‌ می‌روند. 

بدین‌ترتیب مشخص می‌شود که مرفهین جامعه بسیار پرمصرف‌تر از سایر اقشار جامعه هستند. با توجه به این واقعیات، برخی پیشنهاد‌ می‌کنند که با اعمال سیاست‌های قیمتی برای پرمصرف‌‌ها به کنترل مصرف انرژی در بخش خانگی بپردازیم و از تعطیلی صنایع جلوگیری کنیم. 

به عقیده‌ کارشناسان، باید اصلاحات به سمتی برود که پرمصرف‌‌ها قیمت صادراتی گاز را پرداخت کنند 

و کم مصرف‌‌ها از یارانه‌ انرژی به صورت کامل بهره مند شوند.  نظرات مهدی‌‌هاشم زاده، کارشناس حوزه انرژی، را در این خصوص جویا شدیم که در ادامه‌ می‌آید. هاشم‌زاده با اشاره به این موضوع که در حوزه‌ ‌بهینه‌سازی مصرف انرژی در شرایط فعلی چند مشکل وجود دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار «تعادل»، تصریح کرد: اولین و بزرگ‌ترین مشکل این است که بازیگران ذینفع ‌بهینه‌سازی مصرف نیستند. به این معنا که مثلاً اگر خانواده‌ای بخواهد مصرفش را کم کند، هیچ پاداشی دریافت نمی‌کند. پاداش‌‌هایی که تا الان برای این منظور در نظر گرفته‌ایم، آنقدر اندک است که جذابیتی را ایجاد نمی‌کند. در حوزه‌ برق تشویق‌‌ها قابل اعتناتر هستند. اما به‌طور کلی این مشکل وجود دارد. 

وی در ادامه گفت: راهکار موثری که‌ می‌توان ارایه داد این است که در ابتدا به سمت اصلاح نظام قیمتی انرژی در کشور حرکت کنیم و تعرفه‌گذاری پلکانی را پیش ببریم و سپس اعلام کنیم که هر خانواده فلان مقدار سهمیه‌ انرژی دارد.  وی گفت: در این نظام قیمتی، کم مصرف‌‌ها از یارانه‌ کامل بهره مند‌ می‌شوند.

 خوش مصرف‌‌ها، به میزان تورم هر سال به قیمت انرژی مصرفی شان اضافه‌ می‌شود. پرمصرف‌‌ها هم باید قیمت انرژی را معادل قیمت‌‌های صادراتی پرداخت کنند. به این ترتیب، با استفاده از روش تعرفه‌گذاری پلکانی‌ می‌توانیم به احیای نظام بیمار مصرف انرژی در کشور بپردازیم. در نتیجه، سرمایه‌گذاری صنعتی اتفاقاً برای پرمصرف‌‌ها دارای صرفه خواهد شد که انرژی را به آنها بفروشیم یا صادر کنیم. 

این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: وقتی مشترکی در دسته‌ پرمصرف قرار گرفت، قیمت پلکان‌‌های پایین هم برایش تغییر‌ می‌کند. قبضش میلیونی‌تر خواهد شد. اتفاقی که در قبض‌‌های برق افتاد، در اینجا هم رخ‌ می‌دهد. اصلاح سوم، مربوط به سهمیه و کوپن انرژی است. هر خانواده در هر مکانی مجموعاً مثلاً 300 متر مکعب گاز و 200 کیلووات ساعت هم برق به صورت رایگان خواهد داشت. وقتی مصرف مشترکان از این مقدار بالاتر رفت، باید مابه التفاوت را در بازار تسویه کند. بنابراین، بازار انرژی راه‌ می‌افتد و بازار نقل و انتقال انرژی مهم‌ترین جایی است که مشترکان در ‌بهینه‌سازی انرژی ذینفع‌ می‌شوند. 

وی ادامه داد: مشترکان باید ذینفع ‌بهینه‌سازی مصرف انرژی در کشور شوند و از همین رو باید برای هر خانواده سهمیه گاز و برق در نظر گرفته شود، بنزین باید در قالب نفر در سامانه معامله شود. برق و گاز هم باید به یکدیگر وصل شوند. مثلاً، اگر فردی از سهمیه‌ برقش استفاده نکرده است، باید بتواند مابه التفاوتش را گاز مصرف کند. در اینجا کم مصرف‌‌ها در مصرف پایین‌تر ذینفع‌ می‌شوند و مزیت پیدا‌ می‌کنند. انگیزه‌ای هم برای خوش مصرف‌‌ها در زمینه‌ کاهش مصرف شان به وجود‌ می‌آید. پرمصرف‌‌ها هم بر اثر افزایش بسیار زیاد قیمت‌‌ها به صورت پلکانی مجبور به ‌بهینه‌سازی مصرف شان‌ می‌شوند.