معیشت سخت کارگران و دیوار بلند حاشا
مریم شاهسمندی
روزی نیست که اخباری از وضعیت بد معیشتی کارگران منتشر نشود. در واقع تورم شیرازه زندگی این افراد را از هم پاشیده و در این بین آنها جز تحمل کار دیگری نمیتوانند انجام دهند.
از سوی دیگر مسوولان تنها با ارایه راهکارهایی که اجرایی کردن آنها غیرممکن به نظر میرسد سعی دارند برای کاری که معلوم نیست کی و چه زمانی انجام خواهند داد وقت بخرند و در این بین قشر کارگر هر روز بیشتر از روز قبل به سوی فقیر شدن پیش میرود. افزایش قیمت اقلام خوراکی
برخلاف آن چیزی که دولتمردان مدعی کنترل آن هستند همچنان ادامه دارد. کافی است سری به سوپرمارکتها و بازارهای شهری بزنید تا از قیمتهایی که سر به فلک کشیدهاند مطلع شوید. از طرف دیگر بیش از ۵ ماه است که دولت به بهانه افزایش تورم از ترمیم دستمزد کارگران سر باز میزند و در نهایت وزیر کار به این نتیجه رسیده است که بهتر است کارگران برای افزایش دستمزد خود وارد عمل شده و در کارگاهها با کارفرما چانهزنی کنند.
راهکاری ایده آل برای کارفرمایانی که به دنبال بهانههای واهی اخراج و تعدیل نیرو هستند. دولت تاکنون نتوانسته در کنترل قیمتها و کاهش تورم موفق عمل کند از سوی دیگر به بهانه جلوگیری از افزایش تورم دستمزد کارگران را فریز کرده از افزایش دستمزد خبری نیست اما این سوال مطرح است که اگر فریز دستمزد قرار بود تاثیری بر کنترل تورم داشته باشد که باید تا به حال کارگران شاهد تاثیر این اتفاق میبودند نه اینکه هر روز بیشتر از روز قبل به دلیل فاصله گرفتن حقوقشان با قیمتها فقر را تجربه کنند.
اگر قرار بود که دستمزد کارگران و افزایش آن تاثیری بر روند تورم کشور داشته باشد قطعا این ۵ ماه که چنین اتفاقی رخ نداده باید تورم کنترل یا حتی نرخ کاهشی پیدا میکرد اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد. این تعلل دولت در ترمیم دستمزد کارگران تنها به فقیرتر شدن قشر زحمتکش جامعه انجامیده و نرخ تورم هم بدون توجه این فاکتورها در حال طی کردن روند صعودی خود است و هیچ اتفاق دیگری رخ نخواهد داد. وقتی قرار است کارگران حتی برای خرید نان که در برخی استانها قیمت آن تا ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده دیگر چه فرقی میکند دولت مدعی کاهش تورم باشد یا کنترل آن.
مساله اینجاست که واقعیت جامعه با آن چیزی که در آمارهای دولتی دیده میشود چندان همخوانی ندارد و این فاصله و خلأ را حالا قرار است کارگران با چانهزنی پر کنند. کارگری که این روزها به دلیل مشکلات مالی حتی حاضر است پای قراردادهای یک ماهه کارفرما را هم امضا کند تا حداقل از دریافت حقوق آخر ماه خود مطمئن باشد. کارگری که به محض هر گونه اعتراض در لیست تعدیل نیرو قرار میگیرد و البته به دلیل وضعیت بد معیشتی هستند افرادی که با دستمزدی کمتر حاضر به کار کردن برای کارفرما باشند. در واقع نمیتوان با حاشا کردن شرایط تغییری در آن ایجاد کرد. مساله این است که ما اول باید واقعیتها را بپذیریم و بعد برای بهبود وضعیت تلاش کنیم.
تا زمانی که بین واقعیت جاری در جامعه با واقعیتی که دولتمردان به آن میپردازند تفاوت فاحشی وجود داشته باشد امیدی به بهبود نیست. ابتدا باید مسوولان بپذیرند که سیاستهای کنونی اقتصادی کشور نهتنها باعث کاهش تورم و بالا رفتن قدرت خرید مردم نشده است که باعث شده جمعیت فقیر کشور به رقم غیرقابل باور ۲۸ میلیون نفر برسد و قطعا اگر شرایط به همین شکل پیش برود در این زمینه رکوردهای جدیدی شکسته خواهد شد.