نمایش عامهپسند افزایش یارانه
بر اساس اعلام مسوولان دولتی، نظام پرداخت یارانهای کشور دچار تغییراتی شده و از این پس، دولت از کالابرگ یا کوپن هم استفاده میکند تا به زعم خود از مردم در برابر گرانیهای افسارگسیخته حمایت کند. بر اساس اعلام دولت، قرار است 120هزار تومان در قالب کالابرگ به 5دهک محروم جامعه تخصیص پیدا کند. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که این رقم پرداخت یارانه، کمکی حدودا 2دلار و 40سنتی است. بدون تردید، مشکلات ایرانیان با دریافت 2دلار و 40سنت یارانه، حل و فصل نخواهد شد. اما این پرداخت چه معنا و مفهومی میتواند داشته باشد؟
1) واقع آن است آندسته از دولتهایی که نمیتوانند از راه درست و اصولی، اقتصاد را به سمت بهبود هدایت کنند، تلاش میکنند از بیراههها رفته و اقداماتی سطحی برای بهبود تدارک ببینند. دولت سیزدهم وقتی میبیند، نمیتواند رشد اقتصادی مستمر ایجاد کند، تورم را مهار کرده و قدرت خرید را افزایش دهد، برای دلخوش کردن مردم و فضاسازی، برخی اقدامات صوری مانند توزیع کوپن را برنامهریزی میکند.
در واقع دولت از یک طرف، با تورم بالا، کاهش ارزش پول ملی و رشد نقدینگی، مردم را فقیرتر کرده و از سوی دیگر با پرداخت یارانههای حداقلی، فکر میکند میتواند ذرهای از معضلات مردم را پوشش دهد!!! در همه اقتصادها، دولتها و حاکمیتهایی که از ایجاد رشد و توسعه ناتوان میشوند به سمت پرداخت یارانه (نقدی و غیرنقدی) میروند. دولتهای ناتوان در رشد و توسعه اقتصادی یک چنین مسیرهایی را پی میگیرند.
2) این اعداد و ارقامی که دولت سیزدهم، سعی میکند در قالب یارانه به مردم ایران دهد در برابر نیاز مردم به اندازهای ناچیز است که اثر قابل توجهی نخواهد داشت. شما تصور کنید در شرایط اقتصادی امروز کشور، 120هزار تومان، قرار است چه دردی از خانوادهها درمان کند؟ مدتی قبل در خبرها آمده بود که دولت سوییس، برنامهای برای پرداخت یارانهای حدودا 5هزار یورویی به همه شهروندان این کشور را برنامهریزی میکند. برای این منظور نظرسنجی و رفراندومی برگزار کرده و نظر مردم را جویا میشود. اکثریت قریب به اتفاق مردم این کشور از دریافت یارانهای در این حجم و عدد، انصراف داده و صرفنظر میکنند. در واقع در یک چنین جامعهای، توسعه به اندازهای محقق شده که مردم حاضر نیستند، یارانهای 5هزار یورویی دریافت کنند. اما در ایران به ازای همه شهروندان یارانه پرداخت میشود، بدون اینکه اساسا، تاثیری در معیشت مردم داشته باشد.
3) اما این عدد اندک یارانه برای چه توزیع میشود؟ دولتها در ایران به دنبال برگزاری نمایش و شویی هستند تا سبد خالی دستاوردهای خود را اندکی سنگین نشان دهند. دولتها این نمایشهای عامهپسند و عوامفریبانه را انجام میدهند تا به مردم بگویند که کاری انجام دادهاند. دولتها در ایران از تحقق رشد اقتصادی و ثبات اقتصادی عاجز هستند، بعد تلاش میکنند در قالب پرداخت یارانه، سوءمدیریتهای خود را پوشش دهند. در حالی که پرداخت یارانه به همه ایرانیان نه عادلانه است و نه گِرهی از هزار توی مشکلات اقتصادی و معیشتی خانوادههای ایرانی باز میکند. کشورهای دیگر از این ثروتهای خدادادی استفاده میکنند تا سرمایههای میاننسلی شکل داده و ثروتی برای آیندگان ایجاد کنند.
بسیاری از کشورهای نفتی، صندوقهای سرمایهگذاری تریلیون دلاری دارند اما در ایران با کسری بودجه مواجیهم و موجودی حساب صندوق توسعه ملی به زیر 10میلیارد دلار رسیده است. اما کشوری مانند نروژ از طریق درآمدهای نفتی، بیش از 1تریلیون و 200میلیارد دلار در سایر کشورها و شرکتهای بینالمللی سرمایهگذاری کرده است. این روند در خصوص عربستان، قطر، امارات و... به همین شکل است. در ایران اما توجهی به اصول اقتصادی نشده و سرمایههای کشور را صرف پرداخت یارانه و توزیع ناعادلانه ثروت میکنند.
4) فقط حدفاصل سالهای 84 تا 92 در این کشور بیش از 800میلیارد دلار درآمدهای نفتی وجود داشته، اما به جای سرمایهگذاریهای مولد پایدار این ثروت صرف اجرای پروژههایی چون یارانههای نقدی به همه ایرانیان، مسکن مهر و... شده است. تاسفآور اینکه نه تنها از این اشتباهات، تجربهای اندوخته نشده، بلکه هر زمان که فرصت کسب درآمدهای نفتی برای ایران فراهم شود، دوباره همان خبطهای قبلی، تکرار خواهند شد. اینگونه است که دولت با آب و تاب از پرداخت 120هزار تومان یارانه نقدی خبر میدهد و انتظار دارد که مردم برای این تصمیم، کف و هورا بزنند. اما مردم در درون خویش فرو رفته و آیندهای متفاوت را انتظار میکشند.