تداوم بازی با نرخ تورم در دولت
در نشست خبری رییسجمهور یکبار دیگر درباره عدد تورم در زمان دولت قبل و دولت سیزدهم صحبت شد؛ اعداد و ارقامی که با انتقاداتی مواجه شد و برخی تحلیلگران و رسانهها آن را نادرست تلقی کردند. وقتی درباره تورم صحبت میشود، مراکز آمار 3 عدد اصلی را ارایه میکنند. نخست، تورم ماهانه، دوم تورم نقطه به نقطه و نهایتا تورم میانگین است که مطرح میشود.
اگر قرار باشد اطلاعاتی جزئیتر درباره تورم داده شود، تورم کالا و خدمات مصرفی و تورم خدمات غیرخوراکی را هم میتوان ارایه کرد. اگر باز هم بخواهیم جزئیتر این موضوع را بررسی کنیم سبد کالاها به 12گروه تورمی (مثلا تورم مسکن و...) تقسیم میشوند. اما چیزی که عرف است و معمولا مراکز آماری منتشر میکنند همان 3 گزاره تورمی شامل تورم ماهانه، نقطه به نقطه و میانگین است که توسط بانک مرکزی منتشر میشود.
1) آنچه که از شروع دولت مطرح شده تورم نقطه به نقطهای است که بانک مرکزی اعلام کرده بود. اگر قرار باشد تنها تورم نقطه به نقطه (یا میانگین) مبنای تحلیلها گرفته شود، نمیتوان راجع به مفهوم واقعی تورم به مردم توضیح داد. معمولا تورم ماهانه و نقطه به نقطه تورمهای پیشنگری هستند که وضعیت تورم میانگین را روشن میکنند. اگر بخواهیم مانند دولت سیزدهم که تنها تورم میانگین را مورد توجه قرار داده و نرخ 59درصد را لحاظ میکند، بنابراین میتوان گفت تورم خوراکیها که از اردیبهشت سال قبل و تمام ماههای سال قبل بالای 70درصد بوده است، دستاورد نرخ تورم در این دولت است.
ممکن است دولت ادعا کند این نرخها به دلیل حذف ارز 4200 تومانی ظهور داشته، اما بنا به هر دلیلی نرخ خوراکیها با رشد 70درصدی روبهرو شده و این رشد در زمان دولت سیزدهم بروز داشته است. این تورمی است که در این دولت تجربه شده و بزرگی آن در هیچ دولت دیگری سابقه نداشته است.
اگر سال 99را به عنوان سال پایه در نظر بگیریم، گرانی که در اقتصاد ایجاد میکند، کمتر از گرانی است که تورم 56درصد امسال این دولت ایجاد کرده است. مثلا اگر در سال پایه عدد 100در نظر گرفته شود؛ تورم اگر 60 درصد باشد، 60 درصد ضرب در 100 میشود 160. حالا اگر در سال بعد، تورم 45 درصد باشد، و این 45 ضرب در 160 شود، عدد تورمی 73 به دست میآید که گرانیهایی بیشتر را شامل میشود.
2) لازم است به موضوع شوکهای تورم در دولت قبل توجه شود. اقتصاد ایران در سال 95، 96 و حتی نیمه نخست سال 97 با نرخ تورم تکرقمی مواجه بود. تنها پس از خروج ترامپ از برجام بود که نرخ تورم در ایران بالا رفت و ابتدا دو رقمی شد و بعد به بالای 30درصد رسید. به نظر میرسد دولت سیزدهم از آمارهایی که بیانگر همه وضعیت اقتصاد ایران باشد، استفاده نمیکند. تنها از یک برش در یک مقاطع خاص استفاده کرده و آن را مبنا قرار میدهد. به عنوان مثال در سال 91 رشد اقتصادی کشور منهای 8.5درصد بوده است. 1سال قبل از استقرار دولت یازدهم، نرخ رشد اقتصادی منفی بوده است؛ به عبارت دیگر موتور اقتصادی کشور خاموش بوده است. این در حالی است که در زمان استقرار دولت سیزدهم یعنی در سال 99 و 1400، رشد اقتصادی مثبت در اقتصاد ایران حاکم بوده است.
ضمن اینکه شرایطی که دولت دوازدهم پس از سال 97 تجربه کرد با 2شوک مهم همراه بود. شوک اول، موضوع خروج امریکا از برجام و شوک دوم شیوع کرونا بود. کرونا باعث شد تا رشد اقتصادی همه جهان منفی شود. در آن ایام بسیاری از اقتصادهای توسعهیافته نهتنها رشد اقتصادی منفی را تجربه کردند، بلکه تورم 2رقمی را هم تجربه کردند. اما دولت سیزدهم بدون توجه به این واقعیتها یک بار تورم ماه شهریور را اعلام کرد، بدون اینکه شرایطی که دولت قبلی در آن قرار داشته را مورد توجه قرار دهد.
3) مهمتر از همه اینکه بر اساس برنامه 5 ساله توسعه مرجع انتشار آمارها بانک مرکزی نیست و مرکز آمار ایران است. مرکز آمار ایران در مردادماه و شهریور 1400 عددی که رییس دولت سیزدهم و وزرای دولت سیزدهم اعلام میکنند را تایید و اعلام نکرده است. همین امروز اگر به مرکز آمار ایران مراجعه کنید نه در مرداد و نه در شهریور سال 1400 چنین عددی وجود ندارد و نرخ تورم 45 تا 46 درصد است.