شانگهای، بریکس و انتظارات تورمی

۱۴۰۲/۰۶/۱۱ - ۰۲:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۴۳۸۷
شانگهای، بریکس و انتظارات تورمی

دستاوردهای اقتصادی ایران از عضویت در بریکس و شانگهای چیست؟ آیا ایران می‌تواند بدون احیای برجام، لغو تحریم‌های اقتصادی و پیوستن به کنوانسیون‌های بین‌المللی مانند FATF دستاوردی از عضویت در این سازمان‌ها و بلوک‌های اقتصادی برداشت کند؟ پاسخ به این پرسش سهل و ممتنع است؛ چرا که موضوع عضویت ایران از سازمان‌های منطقه‌ای و اقتصادی دارای لایه‌های متفاوت تحلیلی است. بخشی از این لایه‌های تحلیلی اقتصادی و برخی از لایه‌ها، امنیتی و سیاسی است که تلاش می‌کنم به این گزاره‌ها در این یادداشت اشاره کنم.

1) در مورد عضویت ایران در شانگهای، بسیار امیدوار بودیم، مانورهای زیادی هم درباره آن داده و به عنوان یک فتح از آن نام بردیم. در حالی که جدا از مسائل سیاسی که لازم است ایران خود را به عنوان کشوری پیشرو در برابر دشمنان معرفی کند در حوزه داخلی و اقتصادی مشخص است که ایران به حل مشکلات خود به شکل بنیادین نیاز است. ایران امروز با مشکلات اقتصادی زیادی مواجه بوده و لازم است فرصت‌های سرمایه‌گذاری و رشد تازه‌ای برای خود ایجاد کند.

به جز کشورهای فقیر آسیای مرکزی که در شانگهای عضویت دارند، کشور دیگری وجود ندارد که ایران بتواند روی آن حساب جدی باز کند. می‌ماند کشوری مانند چین، هند و روسیه و... که توانایی اقتصادی و راهبردی بالاتری دارند. اما برخی از این کشورها مانند روسیه درگیر جنگ و تحریم و نبردهای راهبردی با غرب هستند و نمی‌توانند کمکی به ایران کنند. کشوری مانند چین و هند و برزیل هم رسما اعلا کرده‌اند، هر گونه رشد روابط اقتصادی شان با ایران در گروی حل مشکل تحریم‌هاست. بنابراین تا آن زمان ایران نمی‌تواند دستور کار مشخصی با این کشورها تعریف کند.

2) چین و هند به جز خرید نفت از ایران که آن هم با مجوز امریکا صورت گرفته، مراوده خاص اقتصادی با ایران نداشته‌اند. چین که با بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس روابط راهبردی اقتصادی تعریف کرده، هیچ نوع سرمایه‌گذاری خاصی در ایران نداشته است؛ خرید نفت از ایران هم بیشتر از اینکه به نفع ایران باشد به نفع چینی‌ها و هندی‌هاست. چون ایران نفت خود را با تخفیف قابل توجهی به این کشورها می‌فروشد. هند قرارداد خرید نفت و گاز خود با ایران را به دلیل ترس از امریکا لغو کرد و رسما از بازارهای ایران عقب‌نشینی کرد. نشانه‌هایی که بیانگر آن است که کشورهای عضو شانگهای عملا قادر نیستند در زمینه‌های اقتصادی کمکی به ایران کنند.

در مورد بریکس هم ابهامات زیادی وجود دارد؛ هر چند از سال 2005 با عضویت 5 عضو اصلی شکل گرفته است، اما هنوز این سازمان پایه و اساس محکمی ندارد. ایران جزو نخستین کشورهایی است که تقاضای عضویت در این سازمان را مطرح کرده و معتقد است که این عضویت می‌تواند ارزش افزوده سیاسی بسیاری برایش ایجاد کند.

3) مهم‌ترین دستاورد ایران از یک چنین عضویت‌هایی، ارسال این پیام به غرب است که سیاست انزوای ایران شکست خورده و ایران به هر شکل توانسته است مراودات ارتباطی تنگاتنگی را با کشورهای مختلف شکل بدهد. این عضویت به نفع چین و روسیه خواهد بود؛ چرا که آرای ایران از این پس در مجامع جهانی به نفع طرح‌های این دو کشور ریخته می‌شود. اما اینکه آیا ایران می‌تواند در حوزه اقتصادی و سرمایه‌گذاری برداشتی از این عضویت داشته باشد، قطعا فعلا خیر؛ چرا که بسیاری از این کشورها مانند برزیل، آفریقای جنوبی، چین و... با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه هستند. چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی‌ رشدش  از 9 درصد به 2 درصد رسیده است. روندی که برخی تحلیلگران را بر آن داشته که چشم‌انداز پیش روی این کشور را با مشکلات عدیده تصویرسازی کنند. هر نوع رشد اقتصادی برای چین زیر 5 الی 6 درصد شکست محص برای این کشور است و تبعات زیان باری برای شرکای چین هم خواهد داشت.

4) اگر ایران تصور می‌کند از طریق عضویت در این سازمان‌ها می‌تواند نیازهای اقتصادی و معیشتی خود را تامین کند، اشتباه استراتژیک محض است. اما این عضویت‌ها از منظر سیاسی و روابط بین‌الملل برای ایران دستاوردهایی به همراه خواهد داشت. ایران با انتظارات تومی فزاینده روبه‌روست؛ عضویت در سازمان‌های بین‌المللی، فضای خبری خاصی را حول محور ایران شکل می‌دهد. این اتمسفر خوش‌بینانه باعث کاهش انتظارات تورمی و ثبات بیشتر در بازارها خواهد شد.