از یکدستی در حکومت، عدالت و توسعه بیرون نمیآید
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: ما شرایطی را تجربه میکنیم که براساس دادههای رسمی، به تقریب از هر سه ایرانی، یک نفر به معنای مطلق، فقیر است.
فرشاد مومنی اظهار کرد: با استانداردهایی که امروز به نام دین، ارایه و تحمیل میشود، میتوان گفت همه اندیشههای حکیمی، افقگشا است و گویی که مرور تکتک صفحات آثار او، این فاصله شگرف، میان آنچه به نام دین، مایه کاسبی سیاسی و اقتصادی عدهای شده، با آنچه از مبدا وحی صادر شده و با استانداردها و ضوابطی که در اختیار ما هست، چقدر فاصلههای بزرگ دارد.
وی که در نشست بزرگداشت علامه حکیمی سخنرانی میکرد، با بیان اینکه حکیمی همه لوازم بزرگی را در خود تدارک دیده بود، ادامه داد: نیوتن، اسلوبی برای اندیشهورزی ارایه کرد که نزدیک به 200 سال متر و معیار تفکیک علم از غیر علم بود. چه در علوم دقیق و چه در علوم انسانی، اگر کسی نیوتنی فکر نمیکرد، او را عالم نمیدانستند. از نیوتن پرسیده بودند که چه چیزی تو را به بزرگی رساند؟ پاسخ او، این بود که من در هر حیطهای که وارد میشدم، چه در ساحت نظر و چه در ساحت عمل؛ سعی نمیکردم از نو آتش را کشف یا چرخ چاه اختراع کنم.
من ابتدا خود را بر بلندای اندیشههای پیشینیان میرساندم. او این را بزرگترین رمز موفقیت خود دانسته بود. این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: مروری بر کوششهای فکری و قلمی حکیمی، نشان میدهند که اکنون چه صاحبان اندیشه بزرگی را که عموما افتخار تمدن اسلامی محسوب میشوند و آن زمان ناشناخته بودند، به مسلمانان و به دنیا معرفی کرد.
این یکی از مسائل بسیار حیاتی است که میتواند به عنوان درس بسیار بزرگ برای هر کسی که میخواهد در ساحت اندیشه به بزرگی برسد، بدرخشد. حکیمی یکی از نمونههای اعلای موفقیت در این زمینه است. مومنی افزود: حکیمی پیشینیان را رقبای خود نمیدانست، بلکه با معرفی آنها، روی شانههایشان قرار میگرفت و خود و مخاطبانش را با گامهایی به جلو میبرد و برمیانگیخت.
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان اینکه در ساحت اندیشه و عمل، به واسطه پدیده ذاتی نقص اطلاعات انسانها، دایما در معرض سردرگمی، سرگیجه و فریب یا در معرض نمونههای تقلبی و دروغین چیزهای خوب قرار داریم، اظهار کرد: چه کسی میتواند در چنین شرایطی ما را نجات دهد؟ در ساحت اندیشه، شاهد هستیم تمام فیلسوفان علم معتقدند ما با یک واقعیت در دنیای بیرونی روبرو هستیم اما برای صورتبندی مفهومی و نظری این یک واقعیت، بیشمار نظریه وجود دارد و هر کدام هم بخشی از واقعیت را منعکس میکنند. رقابت میان نظریهها، رقابت بر سر حق و باطل نیست؛ بلکه رقابت بر سر قدرت واقعنمایی آنها است.
لازمه اعتلای نظری، تعهدها و التزامات عملی است
به گفته این استاد دانشگاه؛ در ساحت عمل هم ما دایما در طول تاریخ بشر و در شرایط فعلی هم در بیسابقهترین سطح، در اسارت آدرسهای غلط هستیم. ما فکر میکنیم آنها تقلبی است، برای آنها که فریب میخوردند، آبی درست نمیکند اما برای کسانی که این فریب کاریها و آدرسهای غلط را میدهند، نان فراهم میکند. مومنی با تاکید بر توجه به اهمیت قدرت تشخیص برای رهنمون کردن به سمت مساله اصلی، اضافه کرد: این مساله، لوازم معرفتی و عملی دارد.
به عالیترین و جامعترین شکل، استاد شهید، دکتر بهشتی درس مبسوطی راجع به دیالکتیک نظر و عمل در عرصه اندیشه انسان دارند که در آن توضیح میدهند که لازمه اعتلای نظری، یک سری تعهدها و التزامات عملی هم هست. این مساله وجوه پر شماری دارد که باید در جای خود مورد بحث قرار گیرد. وی با اشاره به این دیدگاه دکتر عالینسب مبنیبر اینکه انسانی که صادق باشد و بخواهد واقعیت را همانگونه که هست بفهمد، ابتدا باید دردآشنا باشد، ادامه داد: از این زاویه، به زندگی حکیمی نگاه کنید. ببینید، مفهوم فقر خودخواسته که بسیاری در وصف ایشان در زندگی عملی به کار بردهاند که علیرغم تمکن چنین انتخابی داشته، چگونه بوده است.
او در دوره طلبگی خود، مکانهای خاصی را برای مطالعه انتخاب میکرد، سراغ زاغهنشینها و بیغولهها میرفت. درک این مسائل، روشن میکند کسی که این خودساختگیها را مورد توجه قرار داده، به چه بزرگی رسیده است. بنابر گزارش جماران؛ این استاد دانشگاه با بیان اینکه حکیمی برای ائمه تعابیری مانند «آموزگاران عقیده و عدالت» و «سرچشمههای عدل و عقل» و تعابیر بسیار درخشان دیگری انتخاب کرد، گفت: حکیمی در عین حال که متفکر ژرف اندیش بود، به دنیای واقعی هم اهتمام جدی داشت. از این زوایه میتوان به این مساله هم پرداخت که چرا امثال بهشتی، تا حدودی مطهری یا صدرها و دیگران در میان علمای دینی استثنا میشوند.
رییس موسسه مطالعات دین و اندیشه، با تاکید براینکه چگونگی عملیاتی کردن آرمانها مسالهای حیاتی است، خاطرنشان کرد: این عرصه است که افراد را روزآمد و آگاه به اقتضائات زمانه میکند، مسالهای که غیبت آن اکنون به نام دین، در ایران در حال فاجعه برانگیزی است. حکیمی را نیز باید از این دریچه دید. او که آن خودساختگیها و قدرت تشخیص را دارد، عدالت را در ساحت نظر و عمل و مرزبندیهای اجتماعی و سیاسی خود، محور قرار میدهد.
به نام عدالت، بین برخی مقامات برای دادن آدرسهای غلط به مردم، مسابقه است
مومنی با بیان اینکه باید بررسی کرد که چرا اکنون به نام عدالت، این میزان آدرسهای غلط و ادعاهای پوچ ارایه میشود، افزود: به نام عدالت، برای ارایه دادههای دست کاری شده در سطح برخی مقامات کشور، مسابقه برگزار شده است. در حرف های بیپایه زدن در این زمینه مسابقه است. فردی میگوید دستور میدهم 14روزه فقر مطلق کاهش یابد، دیگری میگوید، شد و ادعا را از نفر اول هم فراتر میبرد. متاسفانه در این زمینه بخشهایی از ساختار قدرت، گوی سبقت را در بیان سخنان بیپایه، از یکدیگر میربایند.
خیانت به مملکت با ادعاهای نادرست رفع فقر و ایجاد اشتغال
وی تاکید کرد: با کمال تاسف، ادعاهایی که با عنوان رفع فقر و ایجاد اشتغال و از این قبیل مسائل مطرح میشود، جزو بزرگترین خطاها و خیانتهایی است که به دین خدا، مملکت، مردم و به ویژه محرومان و مستضعفان صورت میگیرد! این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که برای اولینبار در تاریخ اقتصادی 100ساله گذشته ایران، دوره زمانی 2 برابر شدن اندازه جمعیت فقیر در ایران، به کمتر از 3 سال رسیده است.
این استاد اقتصاد دانشگاه گفت: چقدر قبیح است و چه میزان باید آدم از همه نظر سقوط کرده باشد که با این گزافه گوییها و پوچ گوییها، بخواهد از شرایط فعلی ایران حساسیتزدایی کند! ما شرایطی را تجربه میکنیم که بر اساس دادههای رسمی، به تقریب از هر سه ایرانی، یک نفر به معنای مطلق، فقیر است. اینها چه میگویند؟! چه میکنند؟! چه وضعیتی از درون این ماجرا قرار است بیرون بیاید؟! حتی اگر آنها قادر به فهم مصلحت خودشان بودند و حتی اگر به حیثیت خود اهمیت میدادند، نباید چنین حرفهایی تا این میزان بیضابطه، مطرح شود.
گسترش بیسابقه شکاف درآمد فقرا از خط فقر
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در حال تجربه ابعاد بیسابقهای از روندهای نگرانکنندهتر شکاف فقر، یعنی افزایش روز افزون فاصله درآمد فقرا با خط فقر هستیم، ادامه داد: مستندات و گزارشهای رسمی در این زمینه وجود دارد. با این شرایط، روشن نیست که چگونه افرادی به نام دستگاههایی حرفهایی میزنند که معلوم نیست این افراد با چه سیستمی گزینش میشوند و چه صلاحیتی برای آنها قائل هستند.
سقوط طبقه متوسط درآمدی
وی با بیان اینکه همچنین با روند بسیار نگرانکننده کاهش فاصله غیرفقرا از خط فقر نیز روبرو هستیم، توضیح داد: بیسابقهترین ابعاد تجربه شده از سقوط طبقه متوسط درآمدی در این سالها رخ داده است؛ اما با این حال نه فهمی از توسعه بروز داده میشود و نه دغدغهای نشان میدهند. باید توسعه را بفهمند تا منزلت طبقه متوسط درآمدی را درک کنند. در شرایطی که ما در حال تجربه این واقعیتها هستیم، بیان این سخنان تلخ و غم انگیز، شگفت انگیزتر میشود.
ادعاهای اشتغال، پوچ است
مومنی با تاکید براینکه درباره ادعاهای پوچ و گزافی که همزمان راجع به اشتغال مطرح میشود، باید درنظر داشت، در جامعه توسعهنیافته، آنچه که نجاتدهنده مردم از فقر و فلاکت است، اشتغال باکیفیت است، گفت: به آنها که با این حرفهای پوچ و توخالی، از مسائل سرنوشت ساز ملی حساسیت زدایی میکنند، میگویم به گزارشهای رسمی انتشار یافته توسط مرکز آمار ایران نگاه کنید! از آنجا که در مناسبات فاسد رانتی، پشت به کیفیت و توسعه داشتهایم، اشتغالهای ما قادر به برطرف کردن فقر نیست. گزارشهای رسمی مرکز آمار عنوان میکند که 89 درصد فقرای ایران را شاغلین سابق و لاحق، بازنشستگان سابق و شاغلین فعلی، تشکیل میدهند. این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، هشدار داد: از طریق این آرایشی که نظام تصمیمگیری و تخصیص منابع در این کشور ایجاد کرده، شغلهای مملکت، به جزو اندکی از آنها، قادر به برطرف کردن فقر نیستند. این مساله، ماجراهای زیادی برای ما ایجاد میکند.
از حکومت یکدست آزادی و عدالت و توسعه بیرون نمیآید
وی گفت: حکیمی، بهشتی، مطهری، آقامحمدباقر یا آقاموسی صدر، چون به دانش چگونگی حساس بودند، شاغولها و متغییرهای کنترلی را برای اعتبارسنجی از داعیههای عدالت خواهی مطرح کردند که آن دریچه نجات جامعه ما میتواند باشد. فراموش نشود کسانی برای اینکه به حساب خود عدالت برقرار کنند، بزرگترین ظلم را در توزیع قدرت مرتکب شدند. از حکومت یکدست، آزادی و عدالت و توسعه بیرون نمیآید.
شاغولهایی که این متفکران عنوان میکنند را بررسی کنید تا به این نکته برسید. مومنی در پایان افزود: یکی گفت میخواهم پول نفت را به سفره مردم بیاورم! اما روزی که مسوولیت دولت را تحویل داد، شاخص فلاکت را به دو برابر روزی رسانده بود که آن را تحویل گرفته بود. اکنون آن مساله به شکل تلختر و غمانگیزتری در حال پی گرفتن است. امیدوارم به مدد روح پاک و اندیشههای والای متفکران معیاری مانند علامه حکیمی بتوانیم از این بلیه هم نجات پیدا کنیم.