کارگران و دلهره آغاز سال تحصیلی جدید
در گذشتههای نه چندان دور باز شدن مدارس و شروع ماه مهر همراه با شور و اشتیاق کودکانی بود که میخواستند برای اولین بار پا به مدرسه بگذارند و تجربههای تازهای را از سر بگذرانند.
همیشه روزهای آخر شهریور شهر پر بود از هیاهوی خرید کتاب و دفتر و لوازم مدرسه. هر کسی به اندازه وسعی که داشت لوازم مدرسه را برای فرزندانشان مهیا میکرد و در این بین هیچ کودکی دست خالی نمیماند. جشن عاطفهها در همین روزها برگزار میشد و برای کودکانی که امکان خرید لوازم التحریر نداشتند کیفهای مهربانی درست میکردند و به دستشان میرساندند.
خلاصه اینکه ماه مهر ماه مهربانی و شادی بود اما ... این روزها دیگر خبری از آن هیاهو نیست. کارگرانی که مزدهایشان را با تاخیرهای چند ماهه دریافت میکنند در این روزها بیش از هر چیز نگران نرسیدن توان مالی شان به خرید لوازم مدرسه برای فرزندانشان هستند. این روزها دیگر از آن همه هیاهو و شور در بازار لوازم التحریر و کیف و کفش خبری نیست. بچهها هم دیگر انگار ذوق چندانی برای رفتن به مدرسه ندارند. خیلیها هنوز وسایل ابتدایی برای شروع سال تحصیلی جدید را هم تهیه نکردهاند.
مشکلات اقتصادی و معیشتی باعث شده تا این روزهای شاد برای بسیاری از خانوادهها به غمی گران تبدیل شود. افزایش بی رویه قیمت لوازم التحریر، وسایل مورد نیاز دانشآموزان و... عاملی است که بسیاری از خانوادهها را شرمنده فرزندانشان میکند. از هزینههای ثبت نام و ... که بگذریم این روزها تهیه لوازم مدرسه برای بسیاری از خانوادهها به معضلی تبدیل شده است و این معضل زمانی بیشتر میشود که بیش از یک فرزند دانشآموز در خانه حضور داشته باشد.
در این شرایط بسیاری از کارگران به دلیل تاخیر در پرداخت حقوق از سوی کارفرما هنوز نتوانستهاند مایحتاج فرزندانشان را تامین کنند. سوال اینجاست در چنین شرایطی دولتمردان و مسوولانی که قانون جوانی جمعیت را به تصویب رسانده و برای اجرایی شدن آن عجله دارند چه راهکاری برای مشکلاتی از این دست به مردم ارایه میدهند؟ مساله اینجاست که فرزندان به دنیا میآیند و بزرگ میشوند و هر سال بزرگ شدنشان هزینههای بیشتری برای خانوادهها به ارمغان میآورد و در شرایط کنونی اقتصادی و معیشتی دیگر کمتر خانوادهای را میتوان سراغ داشت که با فراغ بال از پس هزینههای فرزندانش بربیاید.
از وقتی اصل ۳۷ قانون اساسی به فراموشی سپرده شد و مدارس غیر دولتی با افزایش قارچ گونه باعث شدند تا تحصیل هم به تجارت تبدیل شود تا امروز که حتی مدارس دولتی هم به بهانههای مختلف از اولیا دانشآموزان پول دریافت میکنند این چرخه معیوب باعث شده تا تعداد قابل توجهی از دانشآموزان از تحصیل بازبمانند.
شاید برای خیلیها باور پذیر نباشد که کودکی به دلیل نداشتن ملزومات مدرسه از تحصیل باز بماند اما این اتفاق در شهرهای دورافتاده و روستاها بیش از پیش درجریان است. خانوادهها از پس هزینههای تحصیلی فرزندانشان بر نمیآیند و آنها را به جای مدرسه راهی بازار کار میکنند. نگاهی به تعداد کودکان کار و خیابان بیندازید.
نگاهی به وضعیت تحصیلی کودکان در ۳ سال کرونا بیندازید به خوبی متوجه وخامت اوضاع خواهید شد. در این بین اما قشر کارگر از همه آسیب پذیرتر است و حالا همین قشر دلهره بازگشایی مدارس را دارد چرا که پرداخت هزینههای تحصیلی دیگر برای این افراد کار سادهای نیست.