تا ریال آخر به پیش

۱۳۹۴/۰۳/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۵۹۵

 

دلسوزان و کارشناسان و اقتصاددانانی که تجربه تلخ اداره بانکداری به روش دستوری را می‌دیدند و می‌بینند، سال‌هاست یادآوری می‌کنند که اجازه دهید این فعالیت دور از قیدوبندها، سیاسی‌کاری‌ها، آرزوهای دور و دراز و غیرواقعی اداره شود و این میزان بار اضافی بر پیکر این پدیده اضافه نکنید. اما دست‌کم از سال1368 به این طرف داستان تلخ و تکراری اداره دستوری بانک‌ها توسط 4 دولت با 4 چشم‌انداز و علاقه ادامه دارد. در فضایی که دولت‌ها به درآمد حاصل از صادرات نفت و رشدهای تولید ناخالص داخلی حتی در سطح میانگین 3درصد در سال وجود داشت، دولت و سپرده‌گذاران جیب بانک‌ها را پرمی‌کرد و بانک‌هایی که همه دولتی بودند، این سیستم را پیش آورده‌اند. اما این روزها در حالی که دارایی بانک‌ها تبدیل به آجر و سیمان و گچ شده و ساختمان‌ها فروش نمی‌روند و درحالی که دولت، شرکت‌های دولتی و دریافت‌کنندگان وام و اعتبار در بخش خصوصی هزاران میلیارد تومان از دارایی بانک‌ها را مسدود کرده‌اند، هنوز قرار است این پدیده نیمه‌جان برای تولید پول فراهم کند. آنگونه که معاون اول رییس‌جمهور تاکید می‌کند از 3 راهی که می‌توان انتظار داشت از آن مسیرها منابع مالی تامین شود. دو راه هزینه‌های دولتی و سرمایه‌های خارجی کاملا مسدود شده‌اند و روزنه باریکی از بانک‌ها باقی مانده است. آیا راهی برای جلوگیری از منهدم شدن کامل سیستم بانکی وجود ندارد؟ آیا می‌توان از سپرده‌گذارانی که درآمدشان در دهه1390 رشد واقعی نداشته و قدرت پس‌اندازشان روندی کاهنده را تجربه می‌کند، انتظار داشته باشیم باز هم برای اقتصاد پول تامین کنند؟ به نظر می‌رسد نباید قطار فرسوده شده نظام بانکی را به سمت دره مرگ پیش برد و در انتهای کار جسد بی‌جان آن را نظاره کرد. تا دیر نشده است فکری باید کرد که این پدیده آسیب‌ساز و دردسرساز بانکی که بنا به تعبیر مشاور اقتصادی رییس‌جمهوری پس از مساله هسته‌یی پیچیده‌ترین مساله و معضل ایران است تا ریال آخر در مسیر مرگ پیش نرود.

این کدام منطق اقتصادی است که فرمان می‌دهد آخرین ریال‌های موجود در بانک‌ها را مطابق دستورهای گوناگون در جاهایی خرج کرد که بازدهی کافی ندارد، به برگشت وام منجر نمی‌شود و سوخت می‌شود و دودش در هوا پراکنده می‌شود.

آیا باید چشم‌ها را بست و گوش‌ها را گرفت و سیما و صدایی از زاری و ناله بانکداری را ندید و نشنید و تا ریال آخر را خرج کرد؟

مشاهده صفحات روزنامه