چالش تامین نقدینگی
در اقتصاد ایران برای دورهای طولانی بانکها تنها و اصلیترین بازیگر بودهاند و برای هر مدل از تامین مالی در صف نخست بودهاند. این در حالی است که در دورههای مختلف با توجه به شرایط اقتصادی، بارها این اتفاق رخ داده که بانکها با مشکل مالی مواجه شدهاند و این موضوع در نهایت خود را در بدنه اقتصاد کشور نشان داده است.
از سوی دیگر، اصرار بر تامین مالی برای سود سپرده سبب شده که بانکها خود وارد بنگاهداری شوند و این موضوع نیز خود عاملی برای بر هم خوردن نظم اقتصادی کشور شده است. این در حالی است که اقتصاد ایران با بحران نقدینگی مواجه است و این یعنی ما مسیر درستی را پیدا نکردهایم.
یکی از اصلیترین چالشهای اقتصاد ایران قطعا تورم خواهد بود که این موضوع رفتار اقتصادی مردم را نیز تغییر داده است. ما در ایران از سویی با مشکل رشد دایمی و خطرناک نقدینگی مواجه هستیم، یعنی هرچه کارشناسان سخن از لزوم کنترل نقدینگی گفتهاند، همچنان شاهد آن هستیم که روزانه میلیاردها تومان نقدینگی جدید در اقتصاد ایران به جریان میافتد. در چنین شرایطی تنها فرصت موجود، ایجاد بسترهایی برای حرکت دادن این نقدینگی به حوزههای مولد و ثروتآفرینی برای کشور است.
اگر این نقدینگی به سمت تولید و صادرات برود، لااقل بخشی از نقاط منفی آن با بهبود نسبی آمارها در حوزه تولید و درآمدزایی جبران خواهد شد. متاسفانه آنچه که در عمل اتفاق افتاده اما سرگردانی نقدینگی در بازارهای مختلف است. این خود عاملی برای ایجاد تورم است و البته در بلندمدت، خود از تورم تاثیر میگیرد. وقتی به جای حوزههای مولد، سرمایه به بازارهای زودبازده مانند ارز، طلا، مسکن و خودرو حرکت میکند، در عمل نظم تمامی این بازارها را بر هم میریزد و صاحبان پول تنها به دنبال سود شخصی در کمترین زمان و بدون انجام کمترین کار هستند.
برای عبور از چنین فضایی یکی از اصلیترین گزینهها متنوعسازی بستر تامین مالی و استفاده از سایر ابزارهاست. اگر تنها بخشی از این تمرکز از شبکه بانکی به بورس و بازار سرمایه انجام میشد، امروز وضع ما اینگونه نبود. بازار سرمایه در بسیاری از کشورها، منبع اصلی جذب منابع مالی برای شرکتها و موسسات اقتصادی است. این رویه از یکسو باعث میشود که منابع خرد مالی در اختیار جامعه به این بخشها تزریق شود و از سوی دیگر، با حرکت مثبت در اقتصاد، موتور محرک بورس نیز متحول میشود.