روسیه و ساخت پتروشیمی در شمال ایران
حسن مرادی
یکی از بحثهای اقتصادی و سیاسی اخیر در فضای عمومی کشور مرتبط با اخباری است که در خصوص سرمایهگذاری روسیه در ساخت پتروشیمی و سایر حوزههای انرژی در شهرهای شمالی کشور منتشر شده است.
بلافاصله پس از انتشار این خبر، دامنه وسیعی از دیدگاههای مخالف و موافق در خصوص این پرونده مطرح شدند؛ مخالفان حضور روسیه در حوزه انرژی ایران با اشاره به سوابق روسها در گذشته به بدقولیهای این کشور اشاره کرده و عنوان میکردند ضرورتی وجود ندارد، روسیه را وارد حوزه پرسود و منفعت پتروشیمی ایران کنیم. این دسته از منتقدان به موضوعات زیست محیطی در شمال کشور هم اشاره کرده و حضور کشورهای دیگر در یک چنین پروژههایی را مخل محیط زیست ارزیابی میکنند.
در نقطه مقابل اما موافقان حضور کشورهایی مانند روسیه در اقتصاد ایران این حضور را باعث ایجاد تنوع در سبد خالی سرمایهگذاریهای خارجی ایران دانسته و از آن دفاع میکنند. با عبور از این دیدگاههای موافق و مخالف با توجه شرایطی که کشور از نظر اقتصادی درگیر آن است باید از هر نوع سرمایهگذاری خارجی استقبال کرد. چه روسیه، چه چین، چه کشورهای غربی، کشورهای حوزه امریکای جنوبی، حاشیه خلیج فارس و... اگر به سرمایهگذاری پایدار در ایران اقبال نشان بدهند باید از آن پشتیبانی کرد و زمینه اجرای آن را فراهم ساخت. اما در عین حال باید توجه داشت که روسیه در خصوص برخی از طرحهای مشترک در ایران عملکرد و دستاورد مناسبی نداشته است.
چه در تجربه ساخت نیروگاههای هستهای بوشهر و چه در خصوص سایر طرحهای اقتصادی مشترک سابقه مناسبی از روسیه در ناخودآگاه جمعی ایرانیان وجود ندارد. اما در شرایطی که روسیه به دلیل تهاجم به اوکراین در وضعیت مناسبی قرار ندارد، تحریم شده و در یک بنبست ارتباطی قرار گرفته، ممکن است تغییری در رویکردهایش در مواجهه با ایران بدهد. باید توجه داشت روسیه به دلیل تحریمهای غرب امکان سرمایهگذاری در بسیاری از نقاط جهان را از دست داده است. نمونه برجسته این محرومیتها در ماجرای باشگاه چلسی و آبراموویچ نمایان شد، مالک این تیم به دلیل نزدیکی به کرملین از انگلیس طرد و او ناچار شد مدیریت و مالکیت این باشگاه را واگذار کند. بنابراین روسیه امکان سرمایهگذاری گسترده در بسیاری از کشورها را از دست داده است. روسها در این شرایط، تعامل با ایران را دریچهای به سمت ایجاد ارزش افزوده اقتصادی دانسته و آن را امکانی برای عبور از مشکلات میداند.
در این شرایط ایران باید با اخذ ضمانتهای لازم از ظرفیت سرمایهگذاری این کشور بهرهبرداری کند. نباید تجربه طرحهایی چون نیروگاه اتمی بوشهر و... تکرار شود. باید توجه داشت، این دو کشور رفیق و همسایه امروز و دیروز نیستند بلکه طی دههها و قرنهای آتی باید روابط پایداری را با هم تعریف کنند.
از این منظر میتوان نسبت به حضور روسیه در احداث مجتمعهای پتروشیمی در شهرهای شمالی کشور خوشبین بود و برای آن برنامهریزی کرد. در این میان اما یک پرسش مهم دیگر هم مطرح شده و آن اینکه چرا روسیه دامنه سرمایهگذاریهای خود را به حوزههای زیرساختی انرژی ایران در صنایع نفت و گاز و... امتداد نمیدهد؟ در برهههایی از زمان روسیه از تحریمهای امریکا حساب میبرد و تلاش میکرد از تقابل با امریکا خودداری کند. به همین دلیل بود که روسیه قبل از تحریمهای اخیر خود، به سرمایهگذاری در زیرساختهای ایران ورود نمیکرد. اما امروز روسیه در شرایط متفاوتی به سر میبرد؛ غرب شمشیر را برای این کشور از رو بسته و روسیه را ذیل تحریمهای شدیدی قرار داده است. در این شرایط دیگر چارهای جز همکاری برای ایران، روسیه، چین و... باقی نمانده است. روسیه علاقهمند است که با ایران بر اساس حسن همجواری و روابط سالم و اصولی مناسبات تازهای را پایهریزی کند.
موفقیت روسیه در ایران این پالس را به ایران ارسال میکند که روی این کشور به عنوان یک شریک پایدار حساب باز کند و در حوزههای عمرانی، صنعتی و... از ظرفیت روسیه استفاده کند. ضمن اینکه کشورهای حاشیه خلیجفارس را نیز برای توسعه روابط اقتصادی با روسیه مشتاق میکند. همان طور که در ابتدای یادداشت هم تاکید شد، هر نوع سرمایهگذاری خارجی در ایران باید مورد توجه قرار بگیرد و با رعایت منافع ملی از آن استقبال شود. متاسفانه در بسیاری از اوقات با موضوعات کلان اقتصادی در ایران برخوردهای سیاسی و جناحی صورت میگیرد، در حالی که لازم است حوزه منافع ملی را از تنازعات سیاسی و جناحی دور نگه داریم.