فنر ارز چه زمانی آزاد میشود؟

کمال سیدعلی
1) چشمانداز بازار ارز کشور در افق آینده چگونه خواهد بود؟ این پرسش در شرایطی که بازار ارز کشور طی ماههای اخیر با ثبات نسبی همراه بوده، فکر و ذکر بسیاری از ایرانیان را معطوف خود کرده است.
برخی تحلیلگران با اشاره به انتظارات تورمی فزاینده در اقتصاد ایران معتقدند دولت در حال سرکوب نرخ ارز است، بنابراین کوچکترین تکانهای در آینده باعث در رفتن فنر ارزی، بروز نوسات در بازار ارز و متعاقب آن سایر بازارها خواهد شد.
اساسا یکی از وظایف مهم بانک مرکزی در ایران و هر کشور دیگری آن است که از طریق سیاستهای پولی و سیاستهای ارزی (به عنوان زیرمجموعه سیاستهای پولی) نوسانات بازار ارز و سایر بازارها را مهار کند. اینکه چرا نرخ ارز ایران بهرغم تحریمها، تورم بالا، انتظارات تورمی و... طی 6 ماه اخیر تقریبا ثابت مانده و افزایش پیدا نکرده ناشی از چند عامل درونی و بیرونی است.
2) یکی از عوامل مهم بیرونی آن است که حجم صادرات نفتی کشورمان افزایش پیدا کرده و بر اساس اظهارات دولتیها، انتقال وجوه این صادرات نفتی به داخل کشور سهلتر شده است. از سوی دیگر بخشی از داراییهای مسدودی ایران در حال آزاد شدن است.
در آخرین نمونه اعلام شد حدود 6 میلیارد دلار طلب ایران از کرهجنوبی در اختیار ایران قرار گرفته و حداقل 12 میلیارد دلار دیگر هم در راه است. مورد مهم بعدی، بهبود مناسبات ارتباطی ایران با کشورهای منطقه بهخصوص عربستان و امارات است. مجموعه این گزارههای خبری باعث شده تا رشد انتظارات تورمی در اقتصاد ایران کنترل شده و در سایر بازارها هم نشانههایی از ثبات نمایان شود. شما میبینید که صفهای طویل مقابل صرافیها جمع شده و نشانههای مناسبی ارسال شده است. این موضوعات نهایتا باعث شکلگیری ثبات در نرخ ارز طی 4 الی 5 ماه اخیر شده است.
3) پرسشی که با این توضیحات مطرح میشود آن است که با این موارد، آیا میتوان نرخ ارز را در بلندمدت کنترل کرد؟ معتقدم این گزارهها، عواملی نیستند که بتوانند نرخ ارز را در بلندمدت ثابت سازند. چرا که نقدینگی در اقتصاد ایران در حال افزایش مستمر است.
این روند باعث نوسانات تورمی به بالای 40 درصد شده و نهایتا در بازار ارز هم منشأ گرانی و افزایش قیمت میشود. وقتی کسری بودجه بالا و تورم بالای 40 درصد در اقتصادی وجود دارد، وقتی نقدینگی و پایه پولی در حال افزایش مستمر است، نرخ ارز هم بر اساس اصل همگرایی بازارها رشد پیدا میکند. البته دولت ادعا میکند رشد نقدینگی متوقف شده، اما رشد پایه پولی بسیار بیشتر شده است. در واقع مثل این است که در نقطهای ترافیک وجود داشته باشد، بعد مسوولان به جای حل ریشهای مشکل ترافیک، آن را به چند خیابان و کوچه بالاتر منتقل کنند.
در این ماجرا هم، دولت رشد نقدینگی را کمتر کرده، اما رشد پایه پولی بالاتر رفته است. در واقع بدهی دولت به سیستم بانکی و بدهی سیستم بانکی به بانک مرکزی بسیار بیشتر شده است.
بنابراین همان روند افزایش نقدینگی در رشد تورم با اسامی دیگری در حال تکرار است. بر این اساس اگر ایران در دورنمای آینده خود بالای 2.5 میلیون بشکه نفت بفروشد، امکان تداوم روند فعلی و شکلگیری ثبات وجود دارد، اما اگر قرار باشد محدودیتهای تحریمی بیشتر شده و تلاشی برای پایان دادن به تحریمها صورت نگیرد، باید منتظر آزاد شدن فنر نرخ ارز بمانیم.
4) رابطه نرخ تورم با نرخ ارز در اقتصاد ایران یک رابطه دوسویه است. ریشه افزایش نرخ ارز، تورم است؛ هرچند در ادامه افزایش نرخ ارز هم باعث ایجاد نوسانات تورمی میشود. وقتی نرخ تورم در اقتصادی بالای 40 درصد است، نرخ بهره حقیقی هم باید بالاتر برود.
اگر نرخ بهره با تورم هماهنگ نشود، گردابهای تورمی از راه میرسند. البته باید دید نرخ افزایش تورم در اقتصاد چقدر است. در حال حاضر در بازارهای موازی ایران، رکود تورمی وجود دارد. هم بورس در وضعیت کاهشی است، هم قیمت خودرو نزولی شده و هم قیمت سکه راکد است. در این شرایط فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران به دنبال دست یافتن به دورنمای پیش رو هستند.
آنها میخواهند بدانند دولت تا چه زمانی این وضعیت باثبات را تداوم میبخشد. یکی از برنامههای بانک مرکزی در این شرایط کنترل ریال است؛ این روند به رکود دامن زده و کشور را با رکود تورمی مواجه ساخته است. مجموعه این عوامل به میزان درآمدهای نفتی ایران بستگی دارد. در شرایطی که ایران بتواند بالای 2 میلیون بشکه نفت بفروشد و ارز آن را وارد کشور کند، میتوان به چشمانداز کشور امید داشت. در غیر این صورت باید منتظر نوسانات ارزی و تورمی باشیم.
