دعوت به خردگرایی در حکمرانی

۱۴۰۲/۰۷/۰۹ - ۰۰:۴۵:۵۶
کد خبر: ۲۱۶۳۵۸

در سال 1401 نسبت به 1400  بدهی دولت 30درصد و بدهی شرکت‌های دولتی 90درصد رشد یافت

فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اهمیت «عدالت» در حکمرانی و به ویژه در حکومت اسلامی، نسبت به انحراف «اصولگرایان» از این اصل اساسی هشدار داد.

این اقتصاددان به نقل از میشل فوکو، فیلسوف غربی اظهار کرد: عدالت و بی‌عدالتی نقطه‌های بسیار حساسی هستند. جایی که انقلاب‌ها اغلب به بهانه آن شکل می‌گیرند و عموما وقتی از آن منحرف می‌شوند، فرو می‌ریزند. او سپس در همین چهارچوب، به فروپاشی شوروی اشاره کرد و «حکومت یکدست» را قله غفلت از عدالت‌محوری خواند.

مومنی با بیان اینکه شاخص فلاکت در سال 1401 به قله تاریخی 10 ساله خود رسید، اظهار کرد: به تک‌تک اعضای این دولت، مشفقانه می‌گویم اگر فرصت ندارند از تاریخ چند صد ساله گذشته ایران عبرت بگیرند، حداقل از عملکرد دوره احمدی‌نژاد عبرت بگیرند!

به گفته این اقتصاددان، در شیوه عملی دولت سیزدهم، شایسته‌سالاری و عدالت‌محوری جایگاهی ندارد و روزانه ما با میان تهی‌سازی فراگیر روبرو می‌شویم. دولت و بنگاهای تولیدی ما در حال توخالی شدن هستند. خانوارها دچار فلاکت و افلاس بیشتر می‌شوند. در نهایت شفقت و از موضع امر به معروف و نهی از منکر، می‌گویم به عقل‌گرایی برگردید.

به گزارش جماران، مومنی که در نشست بررسی عقلانیت توسعه در موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد، سخنرانی می‌کرد، با بیان اینکه شهیدان بهشتی و مطهری، اساس و بقای جامعه را بر عدالت استوار می‌دیدند، خاطرنشان کرد: در واقع عدالت، شاقولی بود که میزان خرد، دانایی، اعتبار و صحت ادعاها و وعده‌ها را با آن می‌سنجیدند و اکنون این بزرگ‌ترین گمشده ما است.

وی پشت کردن به عدالت و فخرفروشی به آن را جزو حیرت‌انگیزترین مسائلی دانست که در دوره بعد از جنگ تحمیلی و از دریچه اجرای برنامه تعدیل ساختاری شاهد بوده‌ایم و افزود: در فرایندهای تصمیم‌گیری، تخصیص منابع و طراحی غایات متعالی اجتماعی برای کشور، در 10ساله اول بعد از پیروزی انقلاب، به‌طور نسبی، بیش از هر چیز عدالت معیار بود.

اگر می‌بینید که می‌توانیم معجزه دفاع مقدس را شکل دهیم و آنقدر شرافتمندانه و افتخارآمیز در مناسبات به غایت نابرابر، خود را حفظ کنیم و شاید این اولین جنگ طولانی بعد از 400 سال بود که ایرانی‌ها در آن، به دلیل عدالت‌محوری و پایبندی نسبی به موازین عدالت، حتی یک سانتی‌متر زمین هم از دست ندادند.

بزرگ‌ترین نقص فقیهان  در تاریخ اسلام از دید شهید مطهری

این استاد دانشگاه با بیان اینکه دراین مساله، عبرت‌های بزرگی است که به ما می‌گوید قله عقلانیت عملی در استقرار مناسبات عادلانه مشاهده می‌شود، گفت: آقای مطهری در کتاب مبانی اجمالی اقتصاد اسلامی می‌گوید، بزرگ‌ترین نقص فقیهان در تاریخ اسلام، این است که اکثر قریب به اتفاق آنها، چون از عدالت غفلت کرده‌اند قادر به صورتبندی نظری از یک نظم اجتماعی مبتنی بر اسلام نبوده‌اند.

نه توانسته‌اند نسبت خردورزانه‌ای با جامعه خود، به معنای اعتلابخشش، برقرار کنند و نه نسبت خردورزانه‌ای با دنیای خارج شکل دهند. این گزاره از یک فیلسوف بزرگ و دقیق مانند مطهری به معنای صفر و صد کردن مساله نیست و به معنای نشان دادن وجه غالب است. اینکه ما دائما در حال افراط و تفریط در قضاوت راجع به خودمان و دنیای خارج هستیم، به این علت است که شاقول عدالت گم شده است.

وی ادامه داد: در کتاب «کوچک زیباست»، با عنوان فرعی «اقتصاد در ابعاد انسانی»، صرف‌نظر از درست بودن یا غلط بودن آن از منظر توسعه، «شوماخر» در شرایطی که شوروی در قله قدرت و محبویت در دنیا قرارداشت نشان می‌دهد این رژیم سقوط خواهد کرد؛ چراکه مشروعیت رژیم‌های مدعی سوسیالیسم، با عدالت‌ورزی تعریف می‌شود، اما اتحاد شوروی عدالت‌ورزی را کنار گذاشته و سراغ رشد محوری رفته است. می‌گوید این تعارض میان قول و فعل، آنها را فروخواهد پاشید و پاشید.

مومنی یادآورشد: حداقل 20کتاب به زبان فارسی در رمزگشایی علل فروپاشی شوروی نوشته یا ترجمه شده که درخشان‌ترین و عمیق‌ترین توصیف از آن در کتاب «یکی بدون دیگری» نوشته «آندره فونتن» آمده که برجسته‌ترین استراتژیست دنیا در دوران جنگ سرد بود و عمیق‌ترین تحلیل نهادی از چرایی فروپاشی نیز در کتاب «فهم فرایند تحول اقتصادی» نوشته «داگلاس نورث» بررسی شده است.

وجه مشترک هر دوی آنها این است که می‌گویند اتحاد جماهیر شوروی می‌خواست از طریق تمسک به اندیشه بازارگرایی مبتذل و شوک درمانی، جامعه خود را اداره کند و فروریخت. نورث، به صورت تلویحی می‌گوید تمسک به این بازارگرایی مبتذل تعدیل ساختاری محور، میخ‌هایی بود که بر تابوت حکومت اتحاد شوروی کوبیده شد.

 اساس تعدیل ساختاری، مبتنی بر کوته‌نگری است

رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، توضیح داد: اساس تعدیل ساختاری، مبتنی بر کوته‌نگری از نظر افق تحلیل و سرمایه سالاری غیرمولد به جای تولید محوری و عدالت‌محوری است. مومنی با اشاره به انتشار نامه کامل «میشل فوکو» به مهندس «مهدی بازرگان» در کتاب «دولت، فساد و فرصت‌های اجتماعی»، که توسط دکتر «حسین راغفر» ترجمه شده است، گفت: در آن نامه، اوج بحث فوکو این است که عدالت و بی‌عدالتی نقطه‌های بسیار حساسی هستند.

جایی که انقلاب‌ها اغلب به بهانه آن شکل می‌گیرند و عموما وقتی از آن منحرف می‌شوند، فرومی‌ریزند. این استاد دانشگاه تاکید کرد: چقدر قبیح‌تر است به حاشیه رفتن عدالت، در جامعه‌ای که از نظر اعتقادی افتخار خود می‌داند که عدل را جزو اصول دینش آورده است. آقای مطهری می‌گفت وقتی به عدالت پشت می‌کنید، جامعه‌ای می‌سازید که در آن علم، اخلاق و عقل رشد نمی‌کند. صورت‌بندی نظری شهید بهشتی، از مساله عدالت که گام‌های بزرگی نسبت به کار سترگ شهید مطهری هم جلوتر است این است که می‌فرمایند اگر بخواهیم از دیدگاه اسلامی به ادراک مورد رضایت خداوند دست یابیم، در اسلوب روش شناختی‌مان باید عدالت‌محوری حاکم باشد.

 قله غفلت از عدالت‌محوری 

به گفته مومنی، قله غفلت از عدالت‌محوری را در چارچوب شیطنت‌ها، فسادها و فریبکاری‌هایی می‌بینیم که در ذهن برخی حکومتگران ایجاد شده که براساس آن رفتن به سمت حکومت یکدست افتخار تلقی می‌شود و آنها به همه ابزارهای مشروع و نامشروع متمسک می‌شوند که به صورت غیرخردورزانه و غیرعادلانه، شایسته‌ها و صاحب صلاحیت‌ها را از کانون‌های قدرت حذف کنند.

حکومت یکدست، به معنای حذف غیرمطیعان و چاپلوسان است و وقتی این به بازارگرایی مبتذل پیوند بخورد، در چارچوب این اندیشه، حق، با «آرای دلاری» و برحسب «آرای دلاری» تعریف می‌شود و انسان بماهو انسان صاحب حق تلقی نمی‌شود و هر کس به اندازه سرمایه‌ای که دارد صاحب حق تلقی می‌شود.

 

  شاقول اصولگرایی 

 وی اضافه کرد: آنها چون به عدالت پشت کرده‌اند، برای سنجش خود شاقول ندارند. باید گفت مگر اسم خود را اصولگرا نگذاشته‌اید، از نظر دینی، آنکه داعیه اصولگرایی دارد، باید عدالت شاقول شاقول‌هایش باشد! در این چارچوب، خشن‌ترین مذمت‌ها مربوط به این می‌شود که پول، زایندگی پیدا کند و ربا موتور خلق ارزش شود. 

مومنی پرسید: چطور برانگیخته نمی‌شوید که مناسباتی در حیطه اقتصاد ایجاد کرده‌اید که در آن، ربا موتور خلق ارزش است، چیزی که درباره آن نص صریح وجود دارد. مناسباتی ایجاد کرده‌اید که در سه دهه گذشته، بهای پول برای تامین مالی سرمایه در گردش تولیدکنندگان، همواره بین 5 تا 10برابر نرخ بهره در استاندارد میانگین جهانی بوده است. کاری کرده‌اند که ما بگوییم لطفا «مرحمت کرده و ما را مس کنید»! و به همان مناسباتی برگردانید که اسم آن را سرمایه‌داری می‌گذارید و مذمتش می‌کنید.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه آقایی و سروری که شما برای پول و رباخوری ایجاد کردید به گونه‌ای است که باید بگوییم هزار رحمت به آنها که چنین ادعاهایی ندارند و می‌گویند در چارچوب نظام سرمایه‌داری کار می‌کنیم، تصریح کرد: وقتی ماجرا اینگونه شد، از نظر اصولی، در حیطه اندیشه، می‌گوییم چرا این دولت قادر نیست برای هیچ کدام از جهت‌گیری‌های سیاست اقتصادی- اجتماعی خود، مبنای نظری ارایه دهد. آنها به نام عقل نظری، عقل عملی را منکوب کردند و بعد همان عقل نظری را هم زیر پا گذاشتند و منفعت‌گرایی افراطی کوته‌نگرانه و مبتذل و غیرمردمی را جایگزین کردند. برای سیستم‌های اقتصادی- اجتماعی‌شان، نمی‌توانند هیچ مبنای نظری قابل دفاعی ارایه ‌دهند.

تعیین‌کننده مقدرات کشور ما 

مومنی  خاطرنشان کرد: چقدر اینها تلاش کردند بگویند کل ماجرای تورم در ایران، به نقدینگی مربوط می‌شود، اما همان‌ها که چنین ادعایی دارند، راجع به اینکه چرا نقدینگی در دوره پس از جنگ، این همه افراطی رشد کرد، که واقعا عظمت امثال آقای عالی‌نسب و مهندس موسوی و همکاران‌شان حیرت می‌کند که چگونه توانستند این قدر شرافتمندانه اقتصاد را اداره کنند، سکوت می‌کنند.

آنها راجع به اینکه نقدینگی جهش یافته، تابع چه متغیرهایی است، چیزی نمی‌گویند و بعد آقایان شاکری، راغفر و افراد عالم، عامل، دردمند، دلسوز و پاکدامن، با مستندات غیرقابل انکار تاکید می‌کنند که این نقدینگی افسارگسیخته، در درجه اول، معلول تمایل افراطی به شوک درمانی است. بعد همان‌ها که می‌گویند باید فکری برای نقدینگی کنیم، بزرگ‌ترین نیروی محرک شوک درمانی در این مملکت شدند! این همه فاجعه آفریدند و حتی یک وعده از وعده‌هایشان محقق نشده، باز هم دست برنمی‌دارند. پس اینجا علم مبنا نیست. آیا اکنون منافع کوته‌نگرانه شبه‌مافیایی، مقدرات کشور ما را تعیین می‌کند، نه مصالح ملت، دین و کشور؟ این مثل روز روشن است.

  اولین کار در شرایط بحرانی  ملی‌کردن بانک‌ها 

این اقتصاددان، ضمن تشریح روندها و پیامدهای «انقلاب کینزی» اظهار داشت: کینز توانست با واقعیت‌های محرز شده، بازارگراها را از توهم بیرون بیاورد. اکنون واقعیت‌های محرز شده، می‌گوید شاگرد اول جهش نقدینگی، شوک درمانی است و شاگرد دوم آن، جولان سوداگرانه فاجعه‌ساز بانک‌ها و به ویژه بانک‌های خصوصی است. اگر واقعا عقل عملی مبنا قرار داشت، صدها بار گفته شده که حتی در کشورهای صنعتی پیشرفته نیز اولین کاری که در شرایط بحرانی می‌کنند، ملی کردن بانک‌ها است. وقتی این مساله را درک می‌کنید و به آن تن نمی‌دهید، روشن می‌شود مساله، منافع ملی و خرد و دانایی علمی برای اداره کشور نیست.

مومنی تاکید کرد: وقتی برای شما محرز شد شوک‌درمانی و عملکرد بانک‌های خصوصی، تولیدکنندگان ایران را به فلاکت، ورشکستگی و افلاس کشانده، وضعیت بدهی‌های دولت را به آستانه‌های خطرناک برده و کارد را به استخوان مردم رسانده، با چه معیاری می‌توان هشدار داد که ادامه این شیوه حکمرانی که در حوزه‌های سیاست و اقتصاد، به عدالت پشت کرده، دستاوردی نخواهد داشت و تنها می‌تواند فاجعه تشدید کند.

  عزیزان روی ترمز بزنند

این اقتصاددان پرسید: کی زمان آن می‌رسد که عزیزان روی ترمز بزنند و اعلام کنند شواهد، از حدود متعارف در این زمینه فراتر رفته است. اما متاسفانه آنچه بسیار غم‌انگیز است، این است که به جای اینکه علم، قانون و برنامه، محور باشد و لوازم آن سنجیده شود، محدودیت در دسترسی به اطلاعات بیشتر وجهه همت قرارگرفته است و به هر شیوه ممکن علیه شفافیت اقدام می‌کنند.

تحلیل کارشناسی که سایتی با آن نشان می‌دهد در این چارچوب حکمرانی، سیاست خارجی شما هم با شکست‌های پی در پی روبه‌رو شده، اگر منطق دارید کارشناسانی که قادر هستند از این جهت‌گیری‌های سیاست خارجی دفاع کنند را بیاورید و با شاخص‌های معقولی نشان دهید آن تحلیل غلط بوده؛ اما وقتی با استفاده از زور می‌خواهید صدای آن تحلیلگران را ببندید، هیچ نشانه خوبی نیست. این تصریح معجزه‌آسای شهید بهشتی است که می‌گوید آن جامعه‌ای که با شفافیت مشکل پیدا می‌کند در آن، به اسلام و عدالت پشت می‌شود.

  کوچک‌ترین ردی از ملموس بودن برخی آمارها وجود ندارد

مومنی اضافه کرد: در چنین جامعه‌ای، پول‌پاشی، مبنای کسب مشروعیت می‌شود به جای اینکه راه را برای میدان خلاقیت، تولید، بالندگی و مشارکت فعال مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادی‌شان تعریف کنند.

آدم خجالت می‌کشد از حکومتگری که رشته‌اش اقتصاد است و فخر می‌فروشد به اینکه ما پول‌پاشی بیشتری کردیم و بعد استناد می‌کند به اینکه با این کار ما، «ضریب جینی» هم بهبود پیدا کرد! باید گفت شما متوجه نمی‌شوید احمدی‌نژاد هم این کار را کرد و اوضاع و احوال را به کجا کشاند! صمیمانه و مشفقانه به آنها می‌گویم فکر نکنید اینکه در هفته دولت با دادن آمارهایی که نه مبنای منطقی دارد و نه کوچک‌ترین ردی از ملموس بودن در آن وجود دارد، حرف‌های عجیب و غریب می‌زنید، مسائل حل می‌شود.

  از عملکرد دوره احمدی‌نژاد عبرت بگیرید

رییس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد یادآور شد: متاسفانه در دوره احمدی‌نژاد هم همین شیوه حاکم بود؛ مرتب حرفهای بی‌ضابطه می‌زد و بعد که داده‌های رسمی با همه آن کنترل‌هایی که بر روی آن اعمال می‌شد بیرون می‌آمد، روشن می‌شد که واقعیت هیچ نسبتی با حرف‌هایی که گفته می‌شد، ندارد. به تک تک اعضای این دولت، مشفقانه می‌گویم اگر فرصت ندارند از تاریخ چند صد ساله گذشته ایران عبرت بگیرند، حداقل از عملکرد دوره احمدی‌نژاد عبرت بگیرند!

  شاخص فلاکت  در سال 1401، به قله تاریخی رسید

وی درعین حال گفت: احمدی‌نژاد در مقایسه با اینها، ادعای عدالت هم می‌کرد! هر چند فلاکت را به جای عدالت نشاند و در ماه‌های پایانی مسوولیتش شاخص فلاکت به دو برابر اندازه‌ای که تحویل گرفته بود رساند. شماها که از آن شعارها می‌دهید، نمی‌خواهید از این عبرت بگیرید که مرکز آمار اکنون گزارش داده که به‌رغم همه آن حرف‌های بی‌ضابطه توخالی که برخی مقامات اقتصادی زدند که چقدر شاهکار کردند و چقدر جور دولت قبلی را کشیدند و نوآوری داشته‌اند، شاخص فلاکت در سال 1401، به قله تاریخی 10 ساله گذشته خود رسیده است.

این را می‌خواستید! این استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: آنقدر به دولت حسن روحانی، بد و بیراه می‌گویید، ما هم نقدهای اصولی به آن وارد می‌دانستیم و نقد می‌کردیم، اما اتهام نمی‌زدیم و آنجا که کار درستی انجام شده بود هم ذکر می‌کردیم، اما این دولت کی می‌خواهد این بازی را که «هر چه فریاد دارید، بر سردولت قبلی بکشید» را متوقف کند؟ این دولتی که شما همه آن سیئات را به آن نسبت می‌دهد و ما هم در بخش‌هایی با شما موافق هستیم، در سال 1395، شاخص فلاکت را به 19.2رسانده بودند اکنون شما این رقم را در پایان سال 1401 به 54.8 رسانده‌اید. خدا شاهد است همان ماه‌های اولی که اینها روی کار آمدند، ناصحانه گفتم با جهت‌گیری‌هایی که به لحاظ سیاسی و اقتصادی می‌بینم کار را به جایی خواهند رساند، که قبل از پایان دوره مسوولیت آنها، مردم بگویند هزاران رحمت بر دولت حسن روحانی. اکنون این جلوه‌اش را ببینید!

  رشد 30 درصدی بدهی دولت  و 90 درصدی شرکت‌های دولتی

مومنی با بیان اینکه همین چند روز پیش، مرکز پژوهش‌های مجلس، در گزارشی اعلام کرد در سال 1401، نسبت به سال 1400، اندازه بدهی دولت 30درصد رشد کرده و اندازه بدهی شرکت‌های دولتی 90 درصد رشد داشته است، اظهار داشت: حالا ببینید چقدر حرف‌های بی‌ضابطه زدند که ما دست در کیسه بانک مرکزی نکردیم و از طریق انتشار اوراق با نقدینگی چنین و چنان کردیم و پول پرقدرت چاپ نکردیم! ما چقدر به اینها گفتیم این تبلیغات را که هیچ پایه‌ علمی هم ندارد در دولت روحانی نیز مطرح می‌کردند و ما با مستندات نشان دادیم که در آخرالامر ماجرای انتشار اوراق نیز در نهایت به انتشار پول پرقدرت منجر می‌شود. برای کسی که خدا و قیامت را قبول دارد، قبیح است که اینقدر بی‌پروا خلاف‌گویی کند. هم قبیح است از نظر اخلاقی و هم فاجعه‌ساز است از نظر عملی.

رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد هشدار داد: وقتی با مالیه خود دولت و شرکت‌های دولتی این بساط را به پا کرده باشند، ببینید اوضاع و احوال خانوارها و تولیدکننده‌ها چه می‌شود. چرا باید سرمایه‌گذاری در ایران دچار بحران شود. به این دلیل که شما با سیاست‌های مبتذل شوک درمانی و سرمایه سالار رباخوار و نه سرمایه سالار مبتنی بر نوآوری فناورانه، بساطی را برپا کرده‌اید که اکنون نه خانوارها  پس انداز چندانی دارند و نه بنگاهای تولیدی انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری دارند و نه چیزی از توان مالی برای حکومت مانده است.

از کجا می‌خواهد بیاید! چقدر ما به شما هشدار دادیم که وقتی در قاجاریه این اتفاق افتاد، سرآغاز بدبختی شد. چون مرحله بعدی این است که شما یأس فراگیر از اینکه از طریق ظرفیت‌های دانایی موجود در کشور بشود کشور را اداره کرد پدیدار می‌کنید و همه را متوجه خارج می‌کنید.

  روزانه ما با میان تهی‌سازی فراگیر  روبرو می‌شویم

به گفته مومنی، ژست‌تان خیلی ضدخارجی است، اما شیوه عمل‌تان این گونه نیست؛ چون در آن تقریبا شایسته‌سالاری و عدالت‌محوری جایگاهی ندارد و روزانه ما با میان تهی‌سازی فراگیر روبرو می‌شویم. دولت و بنگاهای تولیدی ما در حال توخالی شدن هستند. خانوارها دچار فلاکت و افلاس بیشتر می‌شوند اما این طبل تبلیغات گوش کر کن استمرار دارد. بله، هر چه میان تهی‌تر باشد، آن تبلیغات گوش‌خراش‌تر، مشمئزکننده‌تر و آزاردهنده‌تر می‌شود. در نهایت شفقت و از موضع امر به معروف و نهی از منکر، می‌گویم به عقل‌گرایی برگردید. این استاد دانشگاه توضیح داد: در منطق شهید بهشتی، برخلاف منطق روحانیون اهل کلیسای قرون وسطی که بهشت ‌فروشی می‌کردند، و قیامت را به ابزاری برای کاسبی تبدیل کرده بودند، قیامت هم تجلی‌گاه عمل انسان‌ها است.

آنچه اصل است، عمل است؛ خیلی‌ها هستند که نیت‌های خوب دارند، جنایت‌های بزرگ هم می‌کنند، این مساله چند بار باید در تاریخ تکرار شود. صمیمانه و خاضعانه می‌گویم به آن اندیشه‌هایی که انقلاب اسلامی ‌در سایه آن، بالندگی و فراگیری پیدا کرد و اعتماد به دین خدا ایجاد کرد، برگردید. با اندیشه‌هایی که استبداد و ناچیز شمردن مردم و حذف مردم از مشارکت در سرنوشت سیاسی و اقتصادی‌شان را بزک علمی و دینی می‌کند، ما فقط فاجعه‌ای بزرگ‌تر تجربه خواهیم کرد. این مساله‌ای بسیار خطیر است.

مومنی با بیان اینکه شهید بهشتی در اسلوب روش شناختی خود، بسیار بر اینکه از دیدگاه قرآن، حیاتی‌ترین مسوولیت انسان مسلمان این است که به آرمان‌هایی که خداوند که در کادر جامعه نمونه مورد نظرش آورده عینیت ببخشند، تاکید داشته است، منتقدانه گفت: شما می‌خواهید با ربوی کردن این سیستم و قطبی کردن سیاست و اقتصاد، آرمان محقق کنید! این شدنی نیست؛ چرا از قرآن عبرت نمی‌گیرید که می‌گوید حتی پیامبران هم در غیاب مشارکت مردم نمی‌توانند سراپرده عدل برقرار کنند! اینها آنقدر صریح و شفاف است که نمی‌توان در آن دست برد و بزک‌شان کرد. نمی‌شود داده‌هایش را پنهان کرد، مساله‌ای که اکنون حتی از دوره احمدی‌نژاد هم رواج بیشتری پیدا کرده است.رییس موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد ادامه داد: چقدر تکان‌دهنده است که بالاترین سقوط‌ها در استاندارد بین‌المللی، در زمینه کیفیت محیط زیست ایران دقیقا در دوره حکومت یک دست اتفاق افتاده است. در دوره احمدی‌نژاد، تقریبا در فاصله پنج، شش ساله، بیش از 60 رتبه سقوط به سمت کشورهایی با بدترین وضعیت محیط زیست تجربه کردیم. در دولت آقای رییسی هم سقوط بیش از 50 رتبه‌ای در فاصله سال 2020 تا 2022 رخ داده است.

  در رتبه پاکدامنی اقتصادی در جهان، دوباره سقوط داریم

مومنی توضیح داد: متفکران بزرگ توسعه می‌گویند نابرابری‌های ناموجه، سرمنشا همه عدم تعادل‌ها است. همه تعادل‌های حیات جمعی را بی‌عدالتی برهم می‌زند و علت‌العلل همه بی‌عدالتی‌ها این است که در ساختار قدرت، راه بر شایستگان، تحت عنوان خودی بازی و نصب خودی‌ها بسته شود. در همین دوره کوتاه دو، سه ساله، باز هم این به اصطلاح خودی‌ها، چند بار غربال شدند! شدت تغییرات را در دولت آقای رییسی ببینید؟ نگاه کنید چه خبر است! تحولاتی که از نظر رتبه ایران به لحاظ پاکدامنی اقتصادی در جهان رخ داده، نشان می‌دهد ما دوباره سقوط داریم و حتی نسبت به سال 1400، پسرفت داشته‌ایم. این استاد دانشگاه تمام این شاخص‌ها را به هم مرتبط دانست و تاکید کرد: وقتی باب خلاقیت، تولید فناورانه و شایسته محوری بسته شود، گزینه بدیل آن ناکارآمدی، فساد، انحطاط و سقوط در کیفیت زندگی و محیط زیست مردم می‌شود.

مومنی خاطرنشان کرد: صمیمانه و مشفقانه به نهادهای فرادست در ساختار قدرت ایران عرض می‌کنم که با این بساطی که تحت عنوان برنامه هفتم تدارک دیده شده و با این بودجه‌هایی که در سال‌های 1401 و 1402 جنبه قانونی پیدا کرده، روند پیشروی در باتلاق را سرعت خواهیم بخشید. مسیر بازگشت هم براساس موازین دینی و علمی کاملا روشن است و اینجا به معنای دقیق کلمه؛ هر آنچه علم بگوید دین هم می‌گوید و برعکس. مسیر کاملا روشن است، شفافیت، مشارکت و عدالت. از درون اینها ما می‌توانیم از چنبره همه این بحران‌هایی که دچار هستیم خود را خلاص کنیم و راهی به سمت اوضاعی بهتر باز کنیم.

  هزینه‌های غیرقابل جبران تاخیر در اصلاح رویه‌های حکمرانی

مومنی گفت: دلیل اینکه به‌رغم همه بی‌مهری‌هایی که به جامعه علمی‌ می‌شود، و برخی تریبون‌ها با وقاحت تمام بدترین اهانت‌ها را در تایخ ایران به اهل علم این کشور روا می‌دارند، ما بازهم انگیزه داریم و از دریچه علم نصیحت می‌کنیم، این است که ذخیره دانایی موجود در کشور ما هنوز در حدی است که بشود کشور را نجات داد و از چنبره این همه بحران‌ها به سلامت عبور داد.

اما ماجرا این است که هر لحظه تاخیر در اصلاح رویه‌های کنونی حکمرانی، می‌تواند برای کشور ما هزینه‌های غیرقابل جبران و فزاینده‌ای را پدید آورد. وی ادامه داد: مهندس بحرینیان دوست عزیز من؛ مکرر راه‌حلی را برای اصلاح نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور مطرح کردند، این راه‌حل را من هم به گونه‌ای از آن روزی که اختیارات غیرعادی و دور زننده قانون اساسی به سران قوا داده شد، گوشزد کردم. گفتم حتی اگر اینکه ما سران قوا را قله حسن‌نیت بدانیم.

در شرایطی که حادترین بحران‌های کشورمان بحران اقتصادی است، ویژگی مشترک هر سه این بزرگواران این است که هیچ تخصصی در این زمینه ندارند. ولو اینکه برای آنها حسن‌نیت و پاکدامنی قائل باشیم، آنها لازم هستند، اما کافی نیستند. مومنی با بیان اینکه ما به صلاحیت و اهلیت حرفه‌ای علمی نیاز داریم، تاکید کرد: عزیزان آنهایی که تحت عنوان کارشناس دور خود جمع کردند و نام‌شان را کارشناس خودی گذاشتند، چند نمونه از کارنامه‌شان را در پرتو گزارش‌های رسمی که از عملکرد 1402 درآمده، مشاهده کردید. نمی‌شود با حذف اهل علم، و هتاکی به آنها انتظار بهبود وضعیت داشت. در ابتدای سال تحصیلی جدید، از مسوولان کلیدی کشور می‌خواهم با مداخله خود، اجازه این همه حریم شکنی نسبت به اهل علم و این همه جفا و تعرض به همه ساحت‌های نهاد دانشگاه را متوقف کنند.

وی هشدار داد: با این شیوه و با پشت کردن به علم، اخلاق، عقل و عدالت، همه زیان خواهیم دید.