اندازه نگه دار که اندازه نکوست
عقیله سالاری
بسیاری از ما فکر میکنیم اگر مدام از فرزندانمان تعریف و تمجید کنیم باعث میشود اعتماد به نفس آنها افزایش پیدا کند، در واقع این روشی است که در روانشناسی زد و کتابهای خودیاری بر آن تاکید شده است.
همانطور که مقایسه کردن و سرکوفت زدن به فرزندان میتواند اعتماد به نفس آنها را از بین ببرد تعریف و تمجید بیش از اندازه هم همین نتیجه را به همراه خواهد داشت.
در واقع وقتی ما در برابر هر تلاش اندکی لب به تحصین بیش از حد فرزندان خود میگشاییم قدرت ریسک کردن را از آنها میگیریم و باعث میشویم تا بسیار محتاط عمل کنند که مبادا اشتباهی از آنها سر بزند و دیگر لایق دریافت تعریفهای بیحد و حصر ما نباشند. همین از بین بردن قدرت ریسک در واقع پایین آوردن حس اعتماد به نفس در فرزندان است. اینجاست که جمله معروف «اندازه نگهدار که اندازه نکوست» کاملا به کار میآید.
در واقع والدین باید توجه داشته باشند که تعریف و تمجید بیش از حد از کودکان باعث میشود تا آنها توانایی خود برای رویارویی با شکستهای احتمالی را از دست بدهند. مساله اینجاست که این روشهای اشتباه میتواند تاثیری کاملا عکس داشته باشد.
شما وقتی میخواهید اعتماد به نفس را در فرزندتان افزایش دهید باید هم اشتباهاتی را که مرتکب شده به او گوشزد کنید و هم موفقیتهایی را که کسب کرده مورد تحسین قرار دهید. واقع گرایی در تربیت فرزندان از هر چیزی مهمتر است و میتواند باعث رشد شخصیتی آنها شود. کودکی که مدام مورد تعریف تمجید قرار میگیرد به همان اندازه اعتماد به نفس خود را از دست میدهد که کودک مورد شماتت واقع شده.
هر رفتاری که افراطی باشد نتیجهای غیرعادی به دنبال خواهد داشت. چیزی که رفتارهای افراطی به وجود میآورد در واقع اعتماد به نفس نیست بلکه مسالهای است که در روانشناسی به آن «تله اعتماد به نفس» میگویند. اگر کودک شما در این تله گرفتار شود بیرون آوردن آن بسیار مشکل خواهد شد. والدین باید توجه داشته باشند که کودکان رشد میکنند بزرگ میشوند و وارد جامعه میشوند. اجتماع قطعا به مهربانی خانواده نیست.
ممکن است اولین شکست باعث ناامیدی بزرگی در فرد شود چرا که در تمام طول دوران کودکی و سالهایی که در کنار خانواده سپری کرده مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است. مطالعاتی در این زمینه در سال ۲۰۱۷ صورت گرفت. در این مطالعه محققان مشاهداتی در درون خانه از تعاملات والدین و فرزند انجام دادند، متوجه شدند که والدین تمایل دارند که از کودکانی که اعتمادبهنفس پایینی دارند، تعریف و تمجید کنند.
این تحقیق با انتظار نتایج مثبت انجام شد اما یافتههای پژوهش نشان داد که تعریفهای بیش از حد و متورم میتواند بر کودکان با اعتمادبهنفس پایین نتیجه معکوس داشته باشد و باعث میشود کودکان با اعتمادبهنفس پایین نگران شوند که نتوانند استانداردهای ذکر شده به وسیله تحسین را رعایت کنند. در تحقیق مشخص شد که کودکان با اعتمادبهنفس پایین به خاطر تلاشهایشان تحسین و تمجید شدیدی دریافت کردند، در ادامه از انجام کارهای چالشبرانگیز اجتناب میکردند و محتاطتر میشدند تا از احتمال شکست دوری کنند.
متاسفانه، مشابه وضعیت تمجیدهای متورم، خودگوییهای مثبت است که ممکن است بهطور طعنهآمیزی به افراد دارای اعتمادبهنفس پایین، تفاوت دردناکی را بین اینکه چه کسی هستند و چه کسی دوست دارند باشند، یادآوری کند. به هر حال نباید فراموش کرد که فقدان اعتمادبهنفس یک نقص شخصی نیست، بلکه بازتابی از ایدهها و ساختارهای اجتماعی گستردهتر است. از سوی دیگر درست است که تفاوتهای فردی در اعتمادبهنفس وجود دارد و برخی افراد از نظر ژنتیکی مستعد اعتمادبهنفس بالاتر هستند، برخی دیگر از مزیت بزرگ شدن در محیطهای خانوادگی مناسبتر برخوردارند.
با این حال، آنچه اغلب نادیده گرفته میشود، این واقعیت است که ایدهها و ساختارهای مضر اجتماعی، که به برخی امتیاز میدهد و برخی دیگر را سرکوب میکند، اعتمادبهنفس گروههای اجتماعی خاصی را تضعیف میکند. خیلی از اوقات، کمبود اعتمادبهنفس یک نقص شخصی نیست، بلکه بازتابی از ایدهها و ساختارهای اجتماعی گستردهتر است. بدون ایجاد محیطهایی که این ایدهها و ساختارها را از بین ببرد نمیتوانیم شکافهای موجود در جامعه را پر کنیم.