دورنمای بازارها پس از مناقشه فلسطین اشغالی
پس از حمله نیروهای مقاومت به اسراییل بازارهای ایران هم واکنشهای نوسانی به این رخداد نشان دادند. پس از عملیات توفان الاقصی با دقت شاخصهای جهانی را رصد کردم. در روزهای ابتدایی واقعه، چندان تلاطم خاصی در شاخصهای جهانی مشاهده نشد.
1) پس از حمله نیروهای مقاومت به اسراییل بازارهای ایران هم واکنشهای نوسانی به این رخداد نشان دادند. پس از عملیات توفان الاقصی با دقت شاخصهای جهانی را رصد کردم. در روزهای ابتدایی واقعه، چندان تلاطم خاصی در شاخصهای جهانی مشاهده نشد. قیمت نفت، طلای جهانی، بازار رمزارزها و برخی بازارهای معروف بورس در سطح جهان، واکنش شارپ و شدیدی نسبت به این حمله نشان ندادند.
بنابراین برداشت من در روزهای ابتدایی این بود که دامنه جنگ نباید گسترش پیدا کند. چرا که معمولا بازارها نخستین ساختارهایی هستند که تحولات آینده را پیش بینی میکنند. اگر بازارهای جهانی واکنشهای شدیدی نشان میدادند، میشد نتیجهگیری کرد که جهان به درک تازهای از دامنه دارتر شدن جنگ رسیده است. اما از آنجا که شدت نوسانات در روزهای نخست پایین بود، احتمال دادم که جهان این رخداد را یا جدی نگرفته یا احتمال میدهد که دامنه این حادثه وسیعتر نشده و به سایر کشورهای خاورمیانه سرایت نمیکند.
2) واکنش بازارهای ایران نسبت به تحولات بازارهای جهانی بیشتر بود. در روزهای نخست نرخ دلار تا 54 هزار تومان هم بالا رفت و مقاومت چند ماهه 50 هزار تومان را شکست و به محدود بالای 54 هزار تومانی رسید. پس از دلار، نرخ طلا هم با افزایش مواجه شد. بازار بورس ایران هم با فروریزی 52 هزار واحدی در روز پس از حمله مواجه شد. ان امر نشان داد که واکنش بازار ایران به این رخداد بسیار بیشتر از بازارهای جهانی بود. این امر ممکن است به دلیل نگرانیهایی باشد که میان مردم نسبت به تحولات آتی وجود داشت. بنابراین هم بازار دلار و سکه نوسانی شد و هم بورس دچار ریزش شد. اما چون پیامهای بازارهای جهانی عدم سرایت جنگ به سایر کشورهای خاورمیانه بود، نوسانات در بازارهای ایران هم موقتی و زودگذر بودند. بر این اساس نرخ ارز به محدوده 50 تا 51 هزار تومانی رسید. وضعیت بازار سرمایه هم پس از ریزش روزهای نخست در روزهای اخیر در حال رِنج (نوسانات اندک) است و بازار سرمایه مانند قبل به یک بازار بیروح و خستهکننده بدل شده است. رویکردهایی که نشان میدهد تنشهای منطقهای بلندمدت نخواهد بود.
3) بازارهای جهانی اغلب واکنشهای سریعتری نسبت به حوادث میدانی نشان میدهند، بنابراین اگر بارها نشانه نوسان از خود نشان ندهند، نشاندهنده آن است که بحران فراگیر نشده و در سطح فلسطین اشغالی باقی میماند. در داخل ایران، بازارها تا پایان امسال روند با ثباتی را تجربه کرده و نوسان در نرخ دلار رخ نمیدهد. احتمالا نرخ دلار تا پایان سال در محدوده 50 هزار تومان در بازار آزاد و 41 هزار تومان در بازار مبادلهای خواهد بود. بازار سرمایه هم همان طورکه اشاره شد بازار بیروحی است. متاسفانه مدیریت این بازار منعفل است و اصلاحات لازم را صورت نمیدهد. لذا بورس در یک شرایط خستهکننده، روزگار میگذراند. بهرغم اینکه دولت وعده داده بود که به این بازار کمک خواهد کرد اما اصلاحات مثبتی در بازار بورس نمایان نیست. بعید است بازار سرمایه تا پایان سال روند مثبتی داشته باشد. یک روز بازار مثبت و روز دیگر منفی میشود. البته بازار سرمایه ایران ارزنده است اما نا اطمینانی این بازار را آزار میدهد.
4) برای سال 1403 اما شرایط متفاوت و پیچیدهای در انتظار است. انتخابات امریکا در آبان سال آینده برگزار میشود و هر اندازه به انتخابات امریکا نزدیک شویم، انتظارات تورمی هم بیشتر میشود. هر اندازه احتمال پیروزی جمهوریخواهان بیشتر شود بر التهابات بازارهای ایران افزوده میشود. شاید دولت آقای بایدن هم سیاستهای سهلگیرانه تحریمی را کنار بگذارد و بر شدت تحریمها بیفزاید. تورم امسال ایران حول و حوش 40 درصد است. این تورم عامل افزایشدهنده در نرخ دلار خواهد بود.
لذا اقتصاد ایران در سال آینده، شرایط دشواری را تجربه میکند. در دو سال زمامداری ابراهیم رییسی هم قیمت نفت بالا رفت و هم نرخ مشتقات نفتی بالا رفت، ضمن اینکه دسترسی به داراییهای مسدودی ایران بیشتر شد و نهایتا بایدن هم سیاست مدارای بیشتری در برابر ایران اتخاذ کرد. این روند به کمک دولت رییسی آمد اما برای سال آینده ممکن است ورق برگردد. هم احتمال پیروزی جمهوریخواهان در امریکا وجود دارد و هم برخی پیش بینیها از کاهش روند رشد قیمت اقلام انرژی خبر میدهند. از سوی دیگر شدت یافتن سیاستهای تحریمی هم محتمل است و تلنبار شدن تکانههای تورمی در سال آینده شرایط دشواری را هم برای اقتصاد و هم برای دولت و مردم نوید میدهد. سال آینده دشوارترین سال در این سه سال اخیر برای دولت خواهد بود. دولت باید برنامه شفافی داشته باشد و فرصت اصلاحات را از دست ندهد. طی سال اخیر دولت فرصت اصلاحات ساختاری را از دست داد. در حالی که میتوانست از این ظرفیت استفاده کند و اصلاحات ساختاری را در اقتصاد آغاز کند.
5) توصیه میکنم دولت در 6 ماه باقی مانده تا پایان سال برنامه مشخصی را برای اصلاحات در نظر بگیرد. دولت باید احتمالاتی چون افزایش کاهش قیمت انرژی، احتمال تشدید تحریمها و تکانههای تورمی را جدی بگیرد و اصلاحات ساختاری در نظام بودجهریزی، صندوقهای بازنشستگی، مهار تورم، اصلاحات ساختاری در بازار سرمایه و... را در دستور کار قرار بدهد. دولت برای سال آینده باید همه سناریوهای بدبینانه را در نظر داشته باشد تا با دست پر به استقبال شرایط دشوار سال آینده برود. به خصوص بحث انتخابات امریکا میتواند انتظارات تورمی را افزایش بدهد. هر اندازه احتمال پیروزی جمهوریخواهان بیشتر شود خطرات بروز نوسان هم بیشتر میشود. دولت سیزدهم دو سال گذشته را با خیال آسودهتر سپری کرده است. اما سال آینده با دشواریهای بسیاری همراه خواهد بود. اقتصاد ایران به تابآوری بیشتری نیاز دارد تا بتواند در برابر این تکانههای بیرونی مقاومت بیشتری نشان بدهد.