قطار بورس روی ریل مذاکرات هستهای
یک نگاه اجمالی به شایعات منتشرشده از متن بازار سهام در هفته گذشته نشان میدهد که پیشرفت مذاکرات نقش اساسی در هدایت تصمیم فعالان بورس داشته است به طوری که اثر سایر مسائل جهانی نظیر بحران یونان و تغییرات بورسهای جهانی را کاملا تحتالشعاع قرار داده است که میتوان علاوهبر اهمیت پرونده هستهیی آن را ناشی از نقصان تعامل بورس تهران با بازارهای جهانی دانست. به نظر میرسد اگرچه نگاههایی که به تابلوی تالار اصلی است؛ گوش به سالن کنفرانس وین دارد اما بیشتر روی بهشت شداد بعد از توافق حساب باز کرده است. بدیهی است آن دسته از بنگاههای اقتصادی که تبعات تحریمها و عدم توافقات قبلی بار سنگینتری روی دوششان گذاشته بیشتر از سایرین به نتیجه مثبت مذاکرات امیدواری نشان میدهند. همچنان که بالانشینهای جدول معاملات روزهای پرشایعه هفته قبل خودروییها و بانکیها بودهاند که مجموعا بیشینه ظرفیت خالی و زیانانباشته شرکتهای فعال را دارند. رشد پلکانی شاخص کل معاملات طی هفته گذشته نشان از گمانهزنیهای خوشبینانه از پیشرفت مذاکرات دارد که قدری ناشی از هیجان رویاپردازی دوران پساتحریم است اما گذشته از دورنمای کلی مورد انتظار از توافق
هستهیی، نظیر افزایش سرمایهگذاری خارجی، بیدار شدن سرمایههای خوابیده بازار، رونق تولید، تسهیل مبادلات خارجی و گسترش تجارت و بهکارگیری ظرفیت خالی بنگاههای اقتصادی، تاثیر واقعی مذاکرات بر فضای بورس چه میتواند باشد و روند بورس با این کشش بالا نسبت به فضای سیاست خارجی با قرار گرفتن دوباره در فضای واقعی اقتصاد پس از این رویای خوش چقدر شوکه خواهد شد. به عبارت دیگر آیا بازار سرمایه به این خوشبین است که توافق هستهیی از راه ایجاد یک اقتصاد پررونق منابع جدید را برای تخصیص به بورس میآورد یا تنها امیدوار است از قبل این قیل و قال سیاسی با تحریک طمع سرمایه آن را به کنش وادارد؟ البته که بازار نمیتواند دیپلماتها را در هیجان خود شریک کند ولی بدون شک تاثیر جدی بر احساسات دولتیها میتواند داشته باشد. شاید همه اقتصادیها از تغییرات اسمی شاخصهای بورس نفع نبرند ولی دولتیها فرصتی پیدا میکنند که از تنگنای رکود اگرچه برای مدتی کوتاه با توسل به این حباب زودگذر آسوده شوند. جدا از اینکه نقش و نفوذ فرصتهای ایجادشده در عالم سیاست بیش از اقتصاد است.
کماکان شاخص کل روی 66500 است و تحلیلهای تکنیکال امکان فرارفتن شاخص کل معاملات را تا روی 73000 قابل حصول میداند و نهایتا پیشبینی میکند که این دوره کوتاه باشد و بازار با تسلط بر هیجانات مذاکرات به خط روند بلندمدت خود که سیری نزولی در 3سال اخیر بوده برگردد. رشد شاخص کل و افزایش حجم معاملات را از 3منظر میتوان تفسیر کرد. نخست اینکه فضای اقتصاد ایران منفعل و بیش از حد تعادل، تاثیرپذیر است. که به واسطه نقش گسترده دولت در صنایع مادر و وابستگی به نفت اثر شاخصهای غیراقتصادی را در آن پررنگتر از معمول کرده است. به همین دلیل تصور عمومی بورس از اثر توافق و لغو تحریم بر بازار سرمایه اغراقآمیزتر از واقعیتی است که تحلیلگران اقتصادی پیشبینی میکنند.
دوم اینکه این رشد حکایت از تلاش سرمایهپذیران برای استفاده از فضای اجتماعی ناشی از مذاکرات هستهیی دارد. نباید فراموش کنیم که در سطح خرد اقتصادی طرح مذاکرات هستهیی به خودی خود یک فرصت بیرونی برای سرمایهپذیرانی است که از شرایط موجود اقتصاد رنج میبرند و آنها که دیدهبانی بهتری از انتظارات بازار سرمایه دارند، مذاکرات هستهیی و بالاخص انعکاس رسانهیی آن را فضایی مستعد برای جذب بورسبازان و استفاده حداکثری برای افزایش سود میبینند. سوم اینکه سرمایههای کوچک سرگردان با مغناطیس مذاکرات در جهت قطبهای قویتر بازار گردآوری میشوند و با تجمیع خود حجم معاملات را افزایش میدهند. این دسته عمدتا افرادی هستند که انتظارات کوتاهمدت برای کسب سود دارند و انتظارات صفوف خرید را تحت تاثیر قرار میدهند یا با افزایش فعالیتشان برای گریز از زیان احتمالی، تاثیر مضاعف بر شاخص کل دارند. باید در نظر داشت که شاید در ساختار کنونی بورس ما این عده درصد زیادی را از فعالان تشکیل ندهند اما مسلما تاثیر درخوری در تقویت فضای بورس دارند. روزهای آینده نشان میدهد که اقتصاد منفعل و تاثیرپذیر و سیاستزده سالهای انزوای بینالمللی از کدام مسیر
میخواهد به دالان رونق بازارهای جهانی قدم بگذارد.
