خودكشی نوجوانان ريشه در فقر دارد
این روزها متاسفانه اخبار خودکشی نوجوانان بیش از هر زمان دیگری منتشر میشود. نه اینکه تنها انتشار این اخبار زیاد شده است بلکه این عمل بهطور فزایندهای در بین جامعه نوجوان و جوان ما در حال رخ دادن است و باید برای جلوگیری از آن راهکارهای معقولی در نظر گرفت.
اين روزها متاسفانه اخبار خودكشي نوجوانان بيش از هر زمان ديگري منتشر ميشود. نه اينكه تنها انتشار اين اخبار زياد شده است بلكه اين عمل بهطور فزايندهاي در بين جامعه نوجوان و جوان ما در حال رخ دادن است و بايد براي جلوگيري از آن راهكارهاي معقولي در نظر گرفت.
اينكه آمار خودكشي بهطور دقيق منتشر نميشود مسالهاي است كه اكثر كشورهاي دنيا بنا به دلايل عملي با آن دست به گريبان هستند اما وقتي با افزايش اخبار منتشر شده در اين زمينه مواجه ميشويم بايد مسوولان براي آن برنامهريزي داشته باشند و راهكاري مناسب براي كنترل اين روند پيدا كنند.
آخرين خبر تلخ در زمينه خودكشي مرگ دو دختر نوجوان در يكي از روستاهاي كشور بود. واقعا اين سوال پيش ميآيد كه چرا بايد دو دختر ۱۱ ساله دست به چنين اقدام وحشتناكي بزنند. اولين دليلي كه بايد به سراغ آن رفت فقر است. در بسياري از موارد وقتي بچهها در سنين پايين و نوجواني دست به چنين اقدامي ميزنند ريشه در فقر خانواده دارد. چندين مورد از اين دست داشتهايم كه بچههاي زير ۱۸ سال دست به خودكشي زدهاند و بعد از پيگيريها مشخص شده كه علت بروز اين اتفاق فقر و عدم دسترسي به امكانات لازم حداقل براي تحصيل بوده است.
از سوي ديگر وقتي مساله خودكشي دختران پيش ميآيد عامل ديگري نيز در اين بين ميتواند خودنمايي كند عاملي مانند ازدواج اجباري. در بسياري از موارد دختراني كه زير سن قانوني دست به خودكشي زدهاند به اين دليل بوده كه خانواده ميخواستند آنها را به زور شوهر بدهند. در اين شرايط هم باز فقر دخالت عمدهاي دارد چرا كه بزرگتر خانواده براي اينكه بتواند از بار هزينههاي خود كم كند يا حتي پولي براي بهتر شدن وضعيت معيشتي بقيه اعضاي خانواده به دست بياورد دختران را در سن كم مجبور به ازدواج با افرادي ميكنند كه تفاوت سني بالايي با او دارند. دختري كه ناگهان از دنياي كودكي قرار است به دنياي زناشويي پرت شود كنار آمدن با شرايط برايش چندان راحت نخواهد بود. وقتي ما آمار كودك همسري و ازدواج دختران زير ۱۵ سال طي يكسال گذشته را مرور ميكنيم ميبينيم كه متاسفانه اين سنت غلط همچنان در جامعه ما جريان دارد و نميشود منكر آن شد پس اگر بگوييم يكي ديگر از دلايل خودكشي دختران نوجوان ميتواند ازدواج اجباري باشد حرفي به گزاف نزدهايم.
البته مسائل ديگري هم ميتواند در چنين اتفاقاتي دخيل باشد. اين روزها پدر و مادرها ديگر ابايي از دعوا و مشاجره در مقابل فرزند خود ندارند غافل از اينكه چنين رفتارهايي ميتواند اين بچهها را سرخورده كرده و باعث شود به اين فكر كنند كه آنها دليل اصلي بروز مشكل بين والدين خود هستند. در اين زمينه هم باز مشكلات اقتصادي سر بر ميآورند و باعث بروز اين اختلافات ميشوند و در نهايت ممكن است نوجوان براي اينكه ديگر تحمل ديدن اين دعواها را ندارد دست به كاري بزند كه به قيمت جان او تمام شود.
در واقع وقتي در مورد خودكشي نوجوانان و افراد زير سن قانوني تحقيق ميكنيم مواردي كه ميتوانند عامل بروز چنين اتفاقاتي باشند چندان زياد نيستند و رد پاي فقر در تمامي آنها ديده ميشود. به اين خاطر است كه خانوادهها بايد مراقب باشند كه فرزندان خود را بيش از حد لزوم در جريان مشكلات اقتصادي، معيشتي قرار ندهند.
بسياري از اين نوجوانان يا كودكاني كه دست به اين كار ميزنند چون راهكار ديگري براي رفع اين مشكلات پيدا نميكنند. پس مساله اينجاست كه بايد مادر و پدرها دست از سرزنش يكديگر در مقابل فرزندانشان بردارند. نبايد مدام در مورد مشكلات اقتصادي و معيشتي در حضور آنها با هم بحث كنند و تا حد امكان آنها را از اخبار بد و اتفاقات بد محافظت كنند.