مرد همسرکش بعد از ۱۱ سال حبس و ۲ بار رفتن پای چوبه دار بخشیده شد
مردی که ۱۱ سال حبس را به خاطر کشتن همسرش تحمل کرده و طی این مدت ۲ بار هم تا پای چوبه دار رفته بود با رضایت فرزندانش بخشیده شد. او میگوید قصد دارد بعد از آزادی زندگی جدیدی را شروع کند.
مردی که به اتهام قتل همسرش ۲ بار پای چوبه دار رفته بود بالاخره بعد از گذشت ۱۱ سال از وقوع قتل با رضایت فرزندانش بخشیده شد و به زودی آزاد میشود.
به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد که اکنون ٥٠ سال دارد و بعد از تحمل ١١ سال حبس در روزهای آینده آزاد خواهد شد، بعد از بخشش از سوی فرزندانش گفت: به محض آزادی، مستقیم سر مزار همسرم میروم و از او حلالیت میطلبم. برایش خیرات پخش میکنم و بعد به خانه دو فرزندم میروم. آنها به من زندگی بخشیدند. امیدوارم بتوانم بقیه عمرم را برایشان پدری کنم، تصمیم دارم خودم را وقف خانواده کنم.
این متهم ادامه داد: برای مدتها زندگی من به مویی بند بود و حتی دو بار تا پای مرگ هم رفتم، اما اگر از این به بعد عمر کفاف بدهد کار مناسبی پیدا میکنم تا دوباره به جامعه برگردم.
این مرد که در بهار سال ۹۱ همسرش را کشت در مورد روز حادثه گفت: قرار بود آخر هفته به خانه یکی از بستگانم برویم اما من کار داشتم. دختر و پسرم مدرسه بودند و من و همسرم سر رفتن به مهمانی با هم حرفمان شد و موضوع به مسائل خانوادگی کشید. سر این موضوعات جزئی درگیری شروع شد و کمکم بالا گرفت. وقتی به خودم آمدم دیدم همسرم نفس نمیکشد و من او را خفه کردهام. در یک لحظه نتوانسته بودم خشمم را کنترل کنم و از آن روز به بعد یک لحظه هم آرامش نداشتم و با عذاب وجدان زندگی میکنم.
این مرد ادامه داد: در این مدت خیلی تلاش کردم تا خداپسندانه زندگی کنم و همه از من راضی باشند. وقتی به زندان رفتم بیسواد بودم و آنجا درس خواندم و باسواد شدم. قرآن حفظ کردم و کتابهای مختلفی خواندم تا اطلاعات عمومیام بالا برود. به زندانیان دیگر کمک و تلاش کردم تا از خانواده مقتولان رضایت بگیرم.
او ادامه داد: زمانی مفهوم مرگ را درک کردم که مثل همیشه با دو نفر از همبندیهایم که آنها هم قصاصی بودند در سلولمان بودیم. یک روز یکی از آنها را بردند و دیگر برنگشت. با مرگ او تازه فهمیدم که مرگ از رگ گردن به ما نزدیکتر است. این شد که به تکاپو افتادم. با اولیای دم همبندی دیگرم صحبت کردم. خوشبختانه تلاشم نتیجه داد و خانواده مقتول همبندی من را بخشیدند. این قشنگترین اتفاقی بود که در زندان برایم افتاد. الان هم که قرار است خودم آزاد شوم.