بيبرنامگي مسوولان و گرسنگي نوزادان
بيش از دوسال است كه قانون جواني جمعيت به تصويب رسيده است. قانوني كه در آن غربالگري منع و افزايش زاد و ولد در دستور كار قرار گرفته است. اما نكتهاي كه هيچوقت نه مورد توجه مسوولان تصويب كننده و ابلاغكننده قانون قرار گرفته نه در دستور كار مسوولان اجراكننده آن فراهم آوردن زيرساختهاي مناسب براي افزايش جمعيت در كشور است. از آموزش و پرورش گرفته تا بهداشت و درمان هميشه يك پاي برنامهها ميلنگد و حالا هم كه اساسيترين نياز نوزادان در كشور با كمبود مواجه است.
بيش از دوسال است كه قانون جواني جمعيت به تصويب رسيده است. قانوني كه در آن غربالگري منع و افزايش زاد و ولد در دستور كار قرار گرفته است. اما نكتهاي كه هيچوقت نه مورد توجه مسوولان تصويب كننده و ابلاغكننده قانون قرار گرفته نه در دستور كار مسوولان اجراكننده آن فراهم آوردن زيرساختهاي مناسب براي افزايش جمعيت در كشور است. از آموزش و پرورش گرفته تا بهداشت و درمان هميشه يك پاي برنامهها ميلنگد و حالا هم كه اساسيترين نياز نوزادان در كشور با كمبود مواجه است. نبود و كمبود شير خشك به خصوص شيرخشكهاي درماني براي بسياري از خانوادهها به معضلي جدي تبديل شده است و هر آنچه تا به حال از زبان مسوولان در اين باره شنيده شده بيشتر شبيه همان وعدههايي است كه زمان اجرايي شدنشان معلوم نيست. اين روزها كه قرار است هر كسي با كد ملي شيرخشك مورد نياز فرزندش را دريافت كند نبود شيرخشك در داروخانهها باعث شده تا صداي تعداد زيادي از افراد سرگردان به دنبال شيرخشك بلند شود. چطور ممكن است مسوولان براي افزايش جمعيت كشور قانون تصويب كنند اما از فراهم آوردن حداقلهاي لازم براي اين جمعيت عاجز باشند. چطور ممكن است خانوادهها را به آوردن فرزند بيشتر ترغيب كنند اما امكانات لازم براي نوزادان را فراهم نكنند. كاري به مشكلات موجود در حوزه آموزش و پرورش نداريم. حرفي هم در مورد كمبود معلم نميزنيم حتي وقتي به حوزه بهداشت و درمان نگاه ميكنيم و ميبينيم مشكلات اين حوزه به خصوص براي رسيدگي به كودكان بيش از آن چيزي است كه قابل تحمل باشد باز هم ميگوييم تا نوزادان به سني برسند كه نيازمند اين امكانات باشند شايد معجزهاي رخ دهد و همهچيز طبق روال عادي پيش برود. اما نبود شيرخشك كه اصليترين نياز نوزادني است كه مادر آنها به دلايل متعدد توانايي شير دادن به فرزندش را ندارد يا نوزاد به دليل مشكلات گوارشي توان هضم شيرمادر را نداشته و بايد از شير خشك دارويي استفاده كند يا مادر به دليل تغذيه نامناسب نميتواند تنها با شير خود فرزندش را سير كند چه ميشود. اين ديگر گام اولي است كه بايد براي افزايش جمعيت برداشته شود. اينكه مسوولان فكر كنند فقط دستور ميدهند و بعد همهچيز خود به خود در راستاي اهداف آنها قرار ميگيرد خيال باطلي است كه بايد يك جایي از آن دست بردارند. مساله اينجاست كه اينبار هم وقتي پاي صحبت مسوولان مينشيني خبر از كشمكشهاي داخلي در اين باره ميدهند. اينكه برخي واردكنندگان شير خشك مانع توليد آن در داخل ميشوند و از سوي ديگر توليدكنندگان شيرخشك داخلي هم به دليل نبود ارز توانايي تامين محصول مورد نياز بازار را ندارند. اما در اين بين كسي به اين فكر نميكند كه نوزادان در ميان اين گروكشيهاي منفعتي افراد كجاي داستان قرار دارند و چه كسي به فكر فراهم آوردن نياز آنهاست. وقتي دولت با چنين پافشاري براي اجرايي شدن جواني جمعيت اقدام ميكند آيا نبايد در راستاي تحقق اين اهداف مسووليتهايي را هم در اين زمينه بايد بپذيرد مورد ارزيابي قرار دهد. شيرخشك ديگر دارو نيست كه تا با كمبود مواجه شد پاي تحريمها را وسط بكشيم و بگوييم به دليل تحريمها اين اتفاق رخ داده است. نوزادان هم قطعا نميتوانند يكي دو سال صبر كنند تا كشور در اين زمينه به خودكفايي برسد و البته كه باز هم اين وسط عمر دست خداست اما اگر قرار باشد نوزاداني كه در اين شرايط به دنيا ميآيند عمرشان تنها به دليل نبود امكانات اوليه كوتاه باشد ديگر تحقق قانون جواني جمعيت هم معنايي نخواهد داشت.