پسر جوان به خاطر شنیدن متلک دست به جنایت زد/ اعتراف به قتلی که ۲ سال پیش سرنخی برای آن پیدا نشد

۱۴۰۲/۰۸/۱۷ - ۰۷:۰۰:۰۲
کد خبر: ۳۰۰۶۷۰
پسر جوان به خاطر شنیدن متلک دست به جنایت زد/ اعتراف به قتلی که ۲ سال پیش سرنخی برای آن پیدا نشد

پسر ۲۱ ساله‌ای که بعد از ارتکاب قتل اول شناسایی نشده بود، دومین جنایت را با انگیزه‌ای مشابه مرتکب و فراری شد، اما بالاخره به دام افتاد.

جوان ۲۱ساله‌ای که به خاطر قتل در نزاع خیابانی دستگیر شده است در بازجویی‌ها اعتراف کرد فرد دیگری را هم قبلاً کشته بود، اما هرگز سرنخی از او پیدا نشد.

به گزارش اعتمادآنلاین، متهم این پرونده‌ جوانی ۲۱ساله است که قتل اول را در زمستان سال ۱۴۰۰ انجام داد و قتل دوم را در پاییز ۱۴۰۱ مرتکب شد. این متهم به خاطر قتل دوم شناسایی و دستگیر شد و پس از آن بود که در روند تحقیقات به قتل اول نیز اعتراف کرد و دلیل اعتراف خود را خلاصی از عذاب وجدان بیان کرد. این در حالی بود که تحقیقات جنایی در مورد قتل اولی که او انجام داده بود به بن‌بست رسیده و عملاً سرنخی برای شناسایی قاتل به دست نیامده بود.

پاییز سال گذشته پس از وقوع قتل در حوالی گردنه قوچک بازپرس براعه که در آن روز مسئولیت کشیک قتل پایتخت را بر‌ عهده داشت در جریان ماجرا قرار گرفت. ماموران کلانتری ۱۶۴ قائم که شروع درگیری مرگبار در محدوده آنها بود در تماس با تلفن بازپرس کشیک قتل به او گفتند درگیری بین مقتول و دوستانش و قاتل فراری و همراهانش در حوالی گردنه قوچک اتفاق افتاده است. پس از آن دوستان مقتول و حاضران در محل موضوع را به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اطلاع دادند و با مرکز اورژانس پزشکی ۱۱۵ تهران تماس گرفته‌ و مقتول را به نزدیک‌ترین مرکز درمانی برده‌اند؛ اما در نهایت مرد ۲۴ساله جان خود را از دست داده است.

با شروع تحقیقات مشخص شد مقتول و دوستانش که با قاتل و همراهانش درگیر شده‌اند سرنشینان دو خودروی ساینا و پراید بودند که درگیری خونین آنها از مشاجره لفظی آغاز و به قتل منجر شد.

به این ترتیب تحقیقات جنایی آغاز شد و پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی گروهی از ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران ماموریت یافتند تا قاتل فراری را دستگیر کنند. از این رو ماموران پلیس تحقیقات خود را در شاخه‌های مختلف ادامه دادند و در نهایت موفق به شناسایی مظنون سابقه‌داری شدند که چندین بار به اتهام سرقت و دزدی‌های مختلف بازداشت شده بود، اما سرنخی از مخفیگاه او وجود نداشت.

با این وجود پرونده همچنان مفتوح بود تا اینکه مدتی قبل شواهد و مدارکی از مخفیگاه مظنون به قتل فراری در حوالی خیابان نواب تهران به دست آمد و سرانجام مظنون ۲۱ساله در خانه مجردی خود دستگیر شد و به اداره پلیس آگاهی تهران انتقال یافت.

او که خود را در برابر مدارک و شواهد پلیس دید لب به اعتراف گشود و گفت: برای تفریح با یکی از دوستانم و همسرش و دوست‌دختر خودم به گردنه قوچک رفته بودم که یکی از پاتوق‌هایم بود و معمولاً برای مشروب‌خوری به آنجا می‌رفتم. آن روز هم مشروب الکلی مصرف کرده و مست بودم. مقتول یا یکی از دوستانش به زن رفیقم که همراهم بود متلک گفتند و من که عصبانی شده بودم پاسخ دادم. آن موقع بود که مقتول گونه مرا کشید و متلکی انداخت.

او ادامه داد: وقتی گفتم دستت را بکش، من را به زمین زد. بعد از آن بود که بلند شدم و دعوا شد و چون عصبانی شده بودم با چاقویی که همرام بود ضربه‌ای بی‌هدف به طرف او پرتاب کردم که البته فکر می‌کردم به دستش بخورد، اما نمی‌دانم چه شد که چاقو به پهلویش خورد و نقش زمین شد. قصد کشتن نداشتم. فقط می‌خواستم او بترسد و برود. وقتی دیدم اوضاع به هم ریخته با دوستم و همسرش و دوست‌دخترم فرار کردم. با پول‌هایی که داشتم و از ترکیه آورده بودم خانه مجردی اجاره کردم و حتی برای مدت زیادی از ترس دستگیر شدن از خانه بیرون نیامدم، اما دست آخر بعد از یک سال چند روز قبل دستگیر شدم.

این متهم در ادامه به ارتکاب قتل دیگری هم اعتراف کرد و گفت: به خاطر قتلی که یک سال پیش انجام دادم دستگیر شده‌ام، اما قبل از آن هم قتلی انجام دادم و می‌خواهم به خاطر عذاب وجدان اعتراف کنم.

او گفت: آن قتل دیگر هم به خاطر مزاحمت بود. دی سال ۱۴۰۰ با یکی از دوستانم و دوست‌دخترم برای خوشگذرانی رفته و جایی در جنوب تهران نشسته بودیم و مشروب می‌خوردیم. مقتول آن ماجرا هم با دوستش بود. آنها متلکی گفتند و درگیری شروع شد. بعد هم با چاقویی که آن روز اتفاقی همراهم بود ضربه‌ای زدم و فرار کردم. آن موقع که خیلی ترسیده بودم بعد از قتل قاچاقی به ترکیه رفتم. در آنجا بیشتر استانبول بودم و از توریست‌ها سرقت و خفتگیری می‌کردم، اما بعد از مدتی دوستانی که آنجا داشتم گفتند پلیس دنبالم است. به خاطر اینکه می‌ترسیدم دستگیر شوم دوباره قاچاقی به ایران برگشتم و فهمیدم ماجرای قتل لو نرفته است. برای همین دوباره جرائم خرد و دزدی را در تهران شروع کردم.

این متهم در مورد زندگی خود نیز گفت: من در پرورشگاه بزرگ شدم و نمی‌دانم خانواده‌ام چه کسانی هستند. از بچگی در پرورشگاه بودم و بزرگ‌تر که شدم در مورد پدر و مادرم پرسیدم. یک عده گفتند پدر و مادرم مرده‌اند. عده دیگری گفتند من سر راهی هستم. وقتی از پرورشگاه بیرون آمدم شروع به سرقت و دزدی‌های خرد کردم و چند باری هم دستگیر شدم و سابقه دارم. الان هم خیلی عذاب وجدان دارم و پشیمانم. از خانواده هر دو مقتول خواهش می‌‌‌کنم من را ببخشند، به خاطر وضع نابسامانی که در آن بزرگ شدم این‌طور شد.

در حال حاضر این متهم ۲۱ساله که متهم به دو فقره قتل است در بازداشت اداره دهم پلیس آگاهی تهران به سر می‌برد و تحقیقات در مورد هر دو قتل ادامه دارد.