روشهاي تامين مالي از بازار سهام
سيد جلال سيدي، كارشناس بازار سرمايه با اشاره به بانك محور بودن نظام اقتصادي ايران و جذب حداكثري منابع از طريق بانكها، عنوان كرد: با توجه به گزارشهاي ارايه شده، در حال حاضر نقش بانك در تامين مالي بنگاهها بسيار پررنگتر از بازار سرمايه است و بيشترين تامين مالي توسط بانكها صورت ميگيرد ولي در عين حال طي يك دهه اخير، تامين مالي از طريق بازار سرمايه از حدود 3 الي 4 درصد به حدود 9 درصد افزايش پيدا كرده كه نشانهنده ظرفيت بالاي بازار سرمايه و استقبال شركتهاي خصوصي و غير بورسي در اين دوره بوده است.
سيد جلال سيدي، كارشناس بازار سرمايه با اشاره به بانك محور بودن نظام اقتصادي ايران و جذب حداكثري منابع از طريق بانكها، عنوان كرد: با توجه به گزارشهاي ارايه شده، در حال حاضر نقش بانك در تامين مالي بنگاهها بسيار پررنگتر از بازار سرمايه است و بيشترين تامين مالي توسط بانكها صورت ميگيرد ولي در عين حال طي يك دهه اخير، تامين مالي از طريق بازار سرمايه از حدود 3 الي 4 درصد به حدود 9 درصد افزايش پيدا كرده كه نشانهنده ظرفيت بالاي بازار سرمايه و استقبال شركتهاي خصوصي و غير بورسي در اين دوره بوده است. باتوجه به محدوديت منابع، تامين مالي بايد به پروژههاي با ارزش افزوده اقتصادي بيشتر تخصيص يابد و به مقولههاي ريسك و بازده توجه دقيقتري شود. قابل ذكر است در تامين مالي صورت گرفته توسط نظام بانكي بعضاً منابع به پروژههاي مناسب تخصيص پيدا نكرده يا بخش قابل توجهي از اعتبارات نكول شده و مشكلات عديدهاي را براي اقتصاد و جامعه ايجاد كرده است. اين در حالي است كه در بازار سرمايه تامين ماليهاي فرمايشي وجود ندارد و تقاضاها توسط افراد متخصص بررسي ميشود. از سوي ديگر نظارتهاي شديد و متعددي قبل و حين جذب منابع و حتي نحوه خرجكرد آن توسط نهادهاي مختلف وجود دارد. اين موضوع باعث شده است كه علاوه بر كاهش ريسك نكول اعتبارات، منابع به نحو كاراتر و اثربخشتري مورد استفاده قرار گيرد.
وي ارزيابي وضعيت شركتها و پروژههاي نيازمند نقدينگي را در انتخاب نوع روش تامين مالي مهم دانست و بيان كرد: اينكه شركتها در چه زماني به سراغ تامين مالي مبتني بر بدهي يا سهام ميروند به سلسه شرايطي از جمله حضور و عدم حضور شركت در بورس، نرخ بازده پروژه نسبت به نرخ بهره، ميزان دسترسي به سرمايهگذار، ساختار سرمايه، ريسك پروژه و غيره بستگي دارد و هيچگاه نميتوان شرايط يكساني براي گروهي از شركتها يا پروژهها در نظر گرفت و پاسخ از قبل تعيين شدهاي به اين سوال داد كه كدام روش تامين مالي (مبتني بر بدهي يا سهام) و كدام ابزار به نفع شركت و مالكان آن است. همچنين در برخي موارد طولاني بودن فرآيند تامين مالي مبتني بر سهام، مشكلات ساختاري و قانوني باعث شده است كه تنها راهحل تامين مالي استفاده از ابزار بدهي باشد و شركتها به سمت تامين مالي مبتني بر بدهي سوق پيدا كنند.
سيدي به نقش پررنگ تامين مالي مبتني بر بدهي نسبت به تامين مالي مبتني بر سهام طي چند سال گذشته در بازار سرمايه اشاره كرد و دليل آن را در سهولت اين روشها، تغير نگرش حاكميت، تسهيلگري و كاهش برخي از ديوانسالاريها دانست و افزود: اوراق مرابحه به عنوان رايجترين نوع اوراق صكوك در ايران و ساير كشورهاي اسلامي و همچنين ساير انواع اوراق نظير اوراق اجاره، اوراق ساخت، اوراق استصناع، اوراق مشاركت، اوراق منفعت و ... نقش بسزايي در تامين مالي بنگاهها داشته است.
ايشان در ادامه شرايط تامين سرمايه مبتني بر سهام را براي شركتهاي بورسي و غيربورسي تشريح كرد و افزود: تامين مالي مبتني بر سهام به دو صورت پذيرش و عرضه در بورس اوراق بهادار تهران يا فرابورس و افزايش سرمايه از محل آورده نقدي يا مطالبات حال شده ميباشد. شركتهاي بورسي يا فرابورسي ميتوانند منابع مالي مورد نياز خود را از طريق فروش بخشي از سهام منتشر شده قبلي يا افزايش سرمايه از محل آورده نقدي يا سلب حق تقدم تامين نمايند. قابل ذكر است افزايش سرمايه با هدف تامين مالي از محل آورده، مطالبات حال شده يا سود انباشته اتفاق ميافتد كه سبب ورود وجه نقد يا مانع خروج آن از شركت ميشود. شركتهايي كه در بورس اوراق بهادار تهران يا فرابورس پذيرش و عرضه نشدهاند، درخواست و مدارك خود را از طريق يك نهاد مالي داراي مجوز مشاور پذيرش مانند كارگزاريهاي داراي مجوز نظير كارگزاري بانك آينده به بورس اوراق بهادار تهران يا فرابورس ارايه داده كه در نهايت در هيات پذيرش سازمان بورس مطرح ميشود. در حال حاضر فرآيند عرضه و پذيرش بسيار طولاني بوده و بعضاً بيش از 20 ماه به طول ميانجامد. شركتها پس از پذيرش، در اولين مرحله عرضه سهام خود در بازار سرمايه، منابع مالي مناسبي كسب كرده و از شرايط تامين مالي مبتني بر سهام بهرهمند ميشوند. همچنين خاطرنشان ميشود مواردي چون برخورداري از معافيت مالياتي، افزايش شفافيت اطلاعاتي، كاهش ريسك، شناخت و معرفي بهتر شركت به جامعه و ذي نفعان، تفكيك مالكيت از مديريت، ارتقاء نظام حاكميت شركتي، سهولت نقل و انتقال سهام، قابليت توثيق سهام با كمترين هزينه و صرف زمان، ارزشگذاري شركت، سهولت در استفاده از تسهيلات بانكي، افزايش اعتبار داخلي و خارجي از عمدهترين مزاياي حضور شركتها در بازار سرمايه هستند.
سيدي، با توجه به اثبات دادههاي تاريخي، پذيرش شركتها در بازار سرمايه را نقطه عطفي براي شركت دانست و در ادامه گفت: غالب شركتهاي پذيرفته شده در بازار سرمايه، پس از دوره كوتاهي از عرضه سهام كه شامل نوسانات اوليه و هيجاني معاملات سهام است شاهد افزايش ارزش و بهرهوري مالي بودهاند كه عمدتاً ناشي از حضور در بازار ساختار يافته و نظامند، بازار سرمايه است. حضور در بازار سرمايه به فراخور شرايط و وضعيت شركتها در شركت بورس اوراق بهادار تهران يا فرابوس انجام خواهد شد. بازار فرابورس بدليل ماهيت وجودي خود، در مقايسه با بورس از ضوابط و ساختار تسهيلكننده بهره ميگيرد، تا فرآيند پذيرش و عرضه سهام را با سرعت بالاتر و براي طيف گستردهتري از شركتها تامين نمايد. از اين رو بازارهاي فرابوس به 6 دسته بازار اول، بازار دوم، بازار توافقي، بازار سوم، بازار ابزارهاي مالي و بازار نوآفرين تقسيم ميشوند تا غالب كسب و كارهاي فعال در كشور به فراخور شرايط امكان حضور در بازار سرمايه و بهرهمندي از مزاياي آن را داشته باشند. انتخاب مناسبترين بازار به عنوان مقصد اوليه شركتهاي متقاضي قضاوتي است كه در مرحله اول بنا بر ضوابط و مقررات و در مرحله بعدي بر اساس تجربه و دانش فني توسط مشاوران عرضه و پذيرش پيشنهاد ميشود و پس از تاييد اعضا هيات پذيرش انجام ميشود.
معاون خدمات مالي كارگزاري بانك آينده، بهكارگيري ابزارهاي نوين مالي را از ديگر راهكاريهاي تامين مالي برشمرد و يادآور شد: شركتهايي كه شرايط پذيرش در بورس و انتشار اوراق را ندارند ميتوانند با استفاده از ابزارهايي همچون صندوق سرمايهگذاري خصوصي (PE)، صندوق سرمايهگذاري مخاطرهپذير (VC) و تامين مالي جمعي (كرادفاندينگ) جهت تامين مالي خود اقدام كنند. نهادهاي مالي با بهرهگيري از اين ابزارها، تحت نظارت سازمان بورس منابع را جذب كرده و طي بررسيهاي لازم به شركتهاي درخواستدهنده تخصيص ميدهند. صندوقهاي سرمايهگذاري خصوصي از طريق خريد سهام و تملك شركت سرمايهپذير و سپس واگذاري سهام آنها پس از دوره نگهداشت كوتاهمدت اقدام به تامين مالي ميكنند. اينكه يك صندوق PE بر چه نوع سرمايهگذاريهايي متمركز باشد به استراتژيهاي سرمايهگذاري مدير آن صندوق بستگي دارد. در صندوقهاي خصوصي عموماً شركاي سرمايهگذار قسمت عمدهاي از سرمايههاي صندوقهاي خصوصي را تامين ميكنند. صندوقهاي بازنشستگي عمومي و خصوصي، بيمهها، خيريهها، بانكها، افراد ثروتمند و فراصندوقها از جمله شركايي هستند كه در صندوقهاي خصوصي مشاركت ميكنند. صندوقهاي سرمايهگذاري مخاطره پذير (VC) نوعي از صندوقهاي سرمايهگذاري هستند كه بر روي شركتهاي تازه تاسيس و دانش بنيان با ريسك عملياتي بالا سرمايهگذاري ميكنند. در تامين مالي جمعي، منابع مالي مورد نياز كسب و كارهاي كوچك و متوسط از سرمايههاي خرد گردآوري ميشود.