افزایش خشم و خشونت در جامعه و خانواده چه اثراتی دارد؟

۱۴۰۲/۰۸/۲۸ - ۱۰:۲۱:۰۱
کد خبر: ۳۰۱۳۸۵
افزایش خشم و خشونت در جامعه و خانواده چه اثراتی دارد؟

خشم در جامعه اثرات منفی گسترده‌ای دارد و ممکن است در خود را در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی نشان دهد. زندگی در جامعه‌ای که میزان خشم و خشونت زیادی در آن وجود دارد، خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن را در شهروندان افزایش می‌دهد.

سالانه میلیون‌ها نفر در جوامع مختلف با فرهنگ‌های متفاوت قربانی خشونت‌هایی می‌شوند که صدمات جسمی و روانی قابل توجهی را متوجه آنها می‌کند. زندگی در جامعه‌ای که میزان خشم و خشونت زیادی در آن وجود دارد، خطر ابتلا به بیماری‌های مزمن را در شهروندان افزایش می‌دهد.

به گزارش تعادل، خشم در جامعه اثرات منفی گسترده‌ای دارد که ممکن است در خود را در سطوح فردی، خانوادگی و اجتماعی نشان دهد. در سطح فردی، خشم منجر به مشکلات روحی و جسمی می‌شود. افرادی که به طور مداوم خشمگین هستند، ممکن است با استرس، اضطراب، افسردگی، مشکلات خواب و مسائلی از این قبیل مواجه شوند.

در سطح خانوادگی، خشم می‌تواند به شکل تعارضات بین فردی و جدال کلامی بروز کند. این اتفاق روابط خانوادگی را تحت تاثیر قرار داده و باعث شکاف‌ و فاصله‌ بین اعضای خانواده می‌شود.

در سطح اجتماعی نیز خشم به تنش‌های جامعه اضافه می‌کند. این مساله سبب می‌شود احتمال درگیری و منازعه بین افراد خشمگین بالا برود و به دنبال آن مشکلاتی مانند تهدید امنیت عمومی و افزایش جرم و جنایت افزایش پیدا کند.

خشم چگونه بر جامعه اثر می‌گذارد؟

افزایش تنش‌ها و تعارضات: افزایش شیوع تنش‌های اجتماعی و به تبع آن افزایش بروز برخوردهای پرخاشگرانه و افزایش خشم در جامعه یکی از مسائل مشترک در تمامی جوامع است. در صورتی که فرد خشمگین توانایی مدیریت خشم خود را نداشته باشد، ممکن است واکنش‌های غیرسازنده نشان دهد که می‌تواند به تنش‌های اجتماعی منجر شود. این واکنش‌ها به صورت سرکوب خشم، بیان خشم به شکل ناشایست، تهدید و حتی خشونت نمود پیدا می‌کنند. این رفتارها موجب شکست در روابط، ایجاد دشمنی و به وجود آمدن محیطی نامطلوب برای تعاملات اجتماعی می‌شوند.

همچنین خشم می‌تواند در اجتماع به عنوان یک فاکتور افزایش‌دهنده تنش‌های موجود عمل کند. وقتی یک فرد خشمگین در معرض موقعیت‌های اجتماعی چالش‌برانگیز قرار می‌گیرد، می‌تواند به سرعت تنش را افزایش دهد و منجر به بروز تعارضات بین فردی، اختلافات و نزاع‌های اجتماعی شود.

کاهش همبستگی اجتماعی: خشم می‌تواند باعث کاهش همکاری و همبستگی در جامعه شود. وقتی خشم رفتار یک فرد را کنترل می‌کند، برقراری مکالمه سازنده، یافتن نقطه مشترک و هدایت کار به سمت راه‌حل‌های مشترک دشوار می‌شود و شخص رفتارهای انتقامی از خود نشان می‌دهد. در این شرایط، پیشرفت در حوزه‌های مختلف جامعه مانند سیاست، آموزش و عدالت اجتماعی با اختلال مواجه می‌شود.

افزایش خشونت و جرم و جنایت: خشم زمینه‌ساز ارتکاب جرائم است. مهم‌ترين عامل افزايش نزاع و درگيری، افزايش خشونت و كاهش آستانه تحمل جامعه است. افراد خشمگین تمایل بیشتری به بروز رفتارهای خشونت‌آمیز و ضرب و جرح دارند و این امر به شکل مستقیم با افزایش جرم و جنایت در جامعه در ارتباط است. گاهی خشونت‌ها منجر به بروز رفتارهایی از جنس جرم و جنايت می‌شود. تعرض و تجاوزهای جنسی نمودهای مجرمانه‌ای از بروز خشونت هستند که امنیت جامعه را با خطر مواجه می‌کنند.

کاهش سلامت روانی جامعه: خشم، سلامت روانی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد. افراد خشمگین با مشکلاتی مانند استرس، اضطراب و افسردگی مواجه ‌می‌شوند که این اختلالات، منجر به کاهش بهره‌وری، روابط ناپایدار، افزایش هزینه‌های بهداشت و سلامت و کاهش کیفیت زندگی و رضایت‌مندی افراد در جامعه می‌شود. مطالعات نشان داده مردانی که خشمگین‌اند، نسبت به مردان آرام بیشتر در معرض سکته قرار می‌گیرند.

اختلالات اجتماعی: خشم به ایجاد اختلالات اجتماعی در جامعه می‌انجامد. افراد خشمگین با نادیده گرفتن قوانین و مقررات به اعتراضات و اعتصابات روی ‌می‌آورند. همچنین خشم، هماهنگی اجتماعی را مختل کرده و اعتماد بین افراد جامعه را از بین می‌برد و منجر به فروپاشی اصول اجتماعی، افزایش دشمنی و ایجاد حس ناامنی در جامعه می‌شود.

خشم با صرف‌نظر از علت آن، بر قربانیان خشونت یا افرادی که شاهد آن هستند تاثیرات منفی زیادی می‌گذارد. خشونت می‌تواند باعث آسیب جسمی و همچنین آسیب روانی شود. چندین مورد از اختلالات روانی از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اختلال هویت تجزیه‌ای و اختلال شخصیت مرزی در افرادی که مورد خشونت قرار گرفته یا شاهد آن بوده‌اند گزارش شده است که نشان می‌دهد خشم تا چه اندازه می‌تواند در تغییر سرنوشت افراد تاثیرگذار باشد. سایر علائم روانشناختی، مانند افسردگی، اضطراب و نوسانات خلقی نیز در قربانیان خشونت رایج است.

تمام اقشار جامعه به ویژه کودکان در معرض تاثیرات منفی خشونت قرار دارند. برخی از اثرات خشونت ممکن است در دوران کودکی خود را نشان دهند و برخی دیگر ممکن است تا بزرگسالی ظاهر نشوند. برای مثال احتمال سوءمصرف مواد در بزرگسالی، در افرادی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند، بیشتر از سایرین است. علاوه بر این، قرار گرفتن در معرض خشونت می‌تواند رفتار خشونت‌آمیز را در کودکان افزایش دهد. تحقیقات آلبرت بندورا، روانشناس آمریکایی، نشان می‌دهد کودکان اغلب رفتارهای خشونت‌آمیز را تقلید می‌کنند، به ویژه اگر این اعمال توسط بزرگسالان مورد اعتماد (مثلاً والدین) انجام شود. کودکان همچنین از خشونت نمایش داده شده در تلویزیون و سایر رسانه‌ها هم تقلید می‌کنند. به همین خاطر احتمال تبدیل شدن به بزرگسالان خشن در کودکانی که در معرض خشونت رسانه‌ای هستند به ویژه کودکانی که با شخصیت خشن همذات‌پنداری می‌کنند، بیشتر از سایر همسالان است.

خشم فروخورده و مخرب در جامعه مسبب اختلالات متعددی است که بر روابط فردی، خانوادگی و اجتماعی تاثیرگذار است. از این رو، آموزش فرآیندهای مدیریت و کنترل خشم و ارائه راهکارهای سازنده برای کنترل و کاهش آن اهمیت فراوانی دارد.