افول اقتصاد با تشديد آتش جنگ در غزه
جنگ يكي از اصليترين تهديدها براي اقتصاد است زيرا فعاليتهاي اقتصادي را بهطور كامل فلج ميكند. اكنون اقتصاد جهاني به دليل جنگ در نوار غزه با چنين تهديدي روبرو است. به ويژه اينكه در اوكراين هم منازعهاي در جريان است و تاثير خود را بر روي اقتصاد جهاني گذاشته است.
جنگ يكي از اصليترين تهديدها براي اقتصاد است زيرا فعاليتهاي اقتصادي را بهطور كامل فلج ميكند. اكنون اقتصاد جهاني به دليل جنگ در نوار غزه با چنين تهديدي روبرو است. به ويژه اينكه در اوكراين هم منازعهاي در جريان است و تاثير خود را بر روي اقتصاد جهاني گذاشته است. جنگ غزه به دليل اينكه به مراكز جهاني انرژي در خاورميانه نزديك است ميتواند به شيوههاي مختلف اقتصاد جهان را هدف قرار دهد. جنگ در نوار غزه ميتواند نا آراميها را در منطقه خاورميانه افزايش دهد و برخي از مولفههاي اساسي اقتصادي را تحت تاثير قرار دهد و در راس آنها بازارهاي انرژي و حركت دريانوردي را بيثبات كند به ويژه ادامه و گسترش دامنه جنگ و ورود كشورهاي منطقهاي و فرامنطقهاي به آن سبب ميشود كه دامنه جغرافيايي و ژئوپليتيكي تنشها افزايش يابد و هزينههاي آن براي اقتصاد جهاني سنگيني كند و در مسير رشد و ثبات اقتصاد جهاني دستانداز ايجاد شود. روزنامه گاردين به نقل از دو چهره مشهور وال استريت هشدار داده كه ركود جهاني با بروز درگيري جديد در خاورميانه تشديد خواهد شد چراكه بحران انساني وضعيت اقتصاد جهان را كه پيش از اين با چالشهاي فراواني دست و پنجه نرم ميكرد بدتر از قبل خواهد كرد. امروز در سراسر جهان در حالي با ترس فزاينده مواجه هستيم كه اميد كمرنگتر شده است. بنابراين ترس ميتواند در عين حال كه به كاهش مصرف دامن ميزند به افزايش مصرف نيز منجر شود به همين دليل ترس كنوني در بلندمدت به ركود ختم شده و اگر تشديد شود دامنه آن به اقتصادهاي اروپا و حتي ايالات متحده امريكا نيز كشيده خواهد شد.
از سوي ديگر از نظر اقتصاد جهاني تركيبي از جنايات در غزه با پيوند خوردن به موضوع جنگ اوكراين، آيندهاي جديد و در عين حال دشوار را براي اقتصاد جهاني ترسيم ميكند. جيمي ديمون رييس بانك جي پي مورگان كه بزرگترين بانك امريكا محسوب ميشود، معتقد است كه تركيب جنگ غزه با جنگ اوكراين بسيار وحشتناك و غيرقابل پيشبيني بوده و تحولات ژئوپليتيكي كنوني ميتواند به عنوان تعيينكنندهترين عامل براي آينده، آزادي دموكراسي غذا انرژي و مهاجرت جهان باشد. اين صحبتها در حالي مطرح ميشود كه ديمون سه هفته قبل هشدار داده بود اكنون خطرناكترين دوراني است كه جهان در طول دهههاي اخير به خود ديده و تشديد درگيريها به صورت مستقيم بر قيمتهاي انرژي، غذا، تجارت بينالملل و روابط ديپلماتيك تاثيرگذار خواهد بود. همچنين شاهد بوديم كه هفته قبل نيز مجله اكونوميست هشدار داده بود وضعيت شكننده اقتصاد جهاني نميتواند قابل دوام .باشد در اين رابطه يكي از دلايلي كه جنگ غزه به عنوان تهديد اقتصاد جهاني بروز كرده اتكاي جهان به نفت خاورميانه است كه همچنان يك سوم بازار انرژي جهان را به خود اختصاص داده؛ به همين دليل است كه اقتصاددانان نگران هستند كه در صورت افزايش قيمت نفت ركود جهاني تشديد شود.
دورنماي آينده
اكنون سوال مهم اين است كه اسراييل تا چه مدت ميخواهد به چنين جنگ ويرانگري در غزه ادامه دهد؟ اين موضوع علاوه بر اينكه احتمال باز شدن جبهههاي جديد جنگ را افزايش ميدهد ميتواند به واسطه كشتاري كه در غزه ميشود با واكنش عملي كشورهاي منطقه مواجه شود كه يك نمونه آن تصميم جمعي آنها براي كاهش توليد نفت خواهد بود. در چنين سناريويي قيمت نفت حداقل تا ۱۲۵ دلار بالا خواهد رفت كه تمامي تلاشها براي مهار تورم و خروج از ركود براي اقتصادهاي بزرگ جهان را خنثي ميكند.
علاوه بر اين موسسه ويلسون در خصوص شوك نفتي جنگ غزه به اقتصاد جهان طي گزارشي آورده است بانك جهاني در يك گزارش نگرانكننده جديد در ۳۰ اكتبر هشدار داد كه درگيري بين اسراييل و حماس ميتواند يك شوك اقتصادي جهاني ايجاد كند؛ از جمله افزايش قيمت نفت تا بشكهاي ۱۵۰ دلار و گرسنگي ميليونها نفر به دليل افزايش قيمت مواد غذايي، اين موضوع ميتواند يادآور شوك نفتي ۱۹۷۳ باشد؛ زماني كه اعراب به رهبري عربستان و به واسطه حمايت امريكا از اسراييل در جنگ ۶ روزه فروش نفت را تحريم كردند.
اين موضوع به مارپيچ صعودي قيمت نفت منجر شد بهطوري كه قيمت هر بشكه نفت در ابتدا ۲ برابر و سپس ۴ برابر افزايش يافت و هزينههاي سرسامآوري را به مصرفكنندگان و اقتصادهاي غربي تحميل كرد به همين دليل است كه به گفته بانك جهاني، پيوند خوردن جنگ اوكراين به جنگ غزه باعث ميشود كه جهان براي مدت كوتاهي براي دو بار پياپي درگير شوك انرژي شود.
روزنامه نيويوركتايمز نيز در خصوص تبعات و پيامدهاي جنگ غزه بر اقتصاد جهان گزارش داده است: كشورهاي ثروتمند و فقير پس از يك رشته شوكهاي اقتصادي سه ساله كه شامل همهگيري كرونا و تهاجم روسيه به اوكراين بود، تازه در حال نفس كشيدن بودند اما اكنون با شروع جنگ غزه بسياري از موسسات مالي و كارشناسان در خصوص وضعيت شكننده اقتصاد جهاني هشدار ميدهند بهطوري كه ايندرميت گيل اقتصاددان ارشد بانك جهاني با اشاره به تاثير جنگهاي اوكراين و غزه بر قيمت نفت و گاز ميگويد اين اولينبار است كه همزمان دو شوك انرژي را تجربه ميكنيم افزايش قيمتهاي انرژي نه تنها قدرت خريد خانوار و شركتها را كاهش ميدهد بلكه هزينه توليد مواد غذايي را نيز بالا ميبرد. امري كه ميتواند براي كشورهايي نظير مصر، پاكستان و سريلانكا بحرانزا باشد.
در واقع در شرايطي كه كشورها بهطور همزمان با سطوح بالاي بدهي كاهش سرمايهگذاري و كندترين نرخ رشد اقتصاد جهاني در طول ۵۰ سال اخير دست و پنجه نرم ميكنند بهطور قطع تنشها در خاورميانه ابزارهاي پولي و مالي سنتي مانند تعديل نرخ بهره را به منظور عبور از ركود جهاني بيثمر خواهد كرد.
در اين رابطه جيسون بوردوف مدير مركز سياست جهاني انرژي در دانشگاه كلمبيا معتقد است: اين يك وضعيت بسيار ناپايدار نامطمئن و ترسناك است. هر چند امريكا و كشورهاي منطقه به دنبال عدم گسترش دامنه جنگ هستند، اما ممكن است يك گام نادرست و اشتباه منجر به بروز جنگي فراگير شود در نتيجه كاهش عرضه پايدار نفت بهطور همزمان رشد اقتصادي را كاهش داده و تورم را تحريك ميكند موضوعي كه خروجي آن چيزي غير از ركود تورمي نيست.
رگوري داكو اقتصاددان ارشد نيز در اين خصوص به نيويورك تايمز گفته است افزايش قيمت نفت تا ۱۵۰ دلار به سقوط شاخص سهام و زيان ۲ تريليون دلاري اقتصاد جهاني منجر خواهد شد. همچنين كاهش سرمايهگذاري و افزايش هزينههاي وام بازارهاي نوظهور را با مشكل مواجه كرده و از چين تا برزيل را تحت تاثير قرار خواهد داد. اين موضوع براي كشورهايي نظير مصر و نيجريه كه بدترين آسيبها را از همهگيري كرونا خوردهاند، چالش برانگيزتر نيز خواهد شد.
علاوه بر اين از آنجا كه اروپا در آستانه يك ركود اقتصادي بزرگ قرار دارد جنگ خاورميانه سيل مهاجران را به سوي اروپا تشديد خواهد كرد كه بهطور قطع براي اقتصاد اروپا ضربهاي سهمگين محسوب ميشود.
از سوي ديگر از آنجا كه چين نيمي از واردات نفت خود را از خاورميانه تامين ميكند پيوند خوردن كاهش عرضه انرژي به بحران املاك و مستغلات در اين كشور براي پكن دورنمايي سخت و تاريك را رقم خواهد زد. البته تاريكترين چشمانداز براي جنوب صحراي آفريقا خواهد بود؛ جايي كه قبل از شروع جنگ غزه توليدش در سال جاري ميلادي ۳/۳ درصد كاهش يافته و حالا در انتظار يك دهه اقتصادي سخت ديگر است.
علاوه بر اين پيشبيني ميشود افزايش دامنه جنگ ميتواند به افزايش قطببندي ميان كشورها به ويژه قدرتهاي غربي با روسيه و چين منجر شود. اين اقدام شكافي را ميان سياستگذاران اقتصادي جهان ايجاد خواهد كرد، در تلاشها براي مقابله با تورم و ركود مانع ايجاد ميكند و روند كار براي توسعه جهاني با هدف پايان دادن به فقر گرسنگي و فراهم كردن انرژي و آب و هواي پاك را كندتر خواهد كرد.
تأثير جنگ غزه بر اقتصاد كشورهاي عربي
اقتصاد خاورميانه كه تا پيش از جنگ غزه به نظر ميرسيد رو به شكوفايي باشد، اكنون در تيررس حملات متقابل قرار دارد. يك ماه قبل در آستانه حمله حماس به اسراييل دلايل زيادي براي اميد بستن به اقتصاد منطقه وجود داشت. كشورهاي حاشيه خليج فارس ميلياردها دلار از سود نفت را در سرمايهگذاريهاي پر زرق و برق به كار ميگرفتند و هر چيزي از تيمهاي ورزشي و شهرهاي كويري گرفته تا بخشهاي توليدي را احداث و بازسازي ميكردند. شايد آنها بيش از حد خوشبين بودند كه گمان ميكردند حتي ممكن است به كشورهاي فقيرتر منطقه نيز ثروت سرازير شود.
آنچه چنين اميدي را برانگيخت طولانيترين دوره آرامش خاورميانه از بهار عربي سال ۲۰۱۱ به اين سو بود. به نظر ميرسيد درگيريهاي غمباري مثل جنگهاي داخلي در ليبي و يمن و نيز مقاومت سازمان يافته فلسطين در برابر اسراييل متوقف شده است و درگيريهاي خشونت آميز به ندرت اتفاق ميافتد؛ از اين رو برخي معتقد بودند احتمال تهاجم نظامي از بين رفته است رقباي نامدار منطقه به سمت روابط گرمتر پيش ميرفتند و سرمايهگذاران بينالمللي براي حضور تجاري به خليج فارس روانه ميشدند .
حمله حماس و پاسخ اسراييل حاكي از آن است كه منطقه در ماههاي آينده ميدان نزاعي خونين و ويرانگر خواهد شد. رهبران عرب ولو با ادبياتي، حزم انديش اسراييل را مسوول اين وضع ميدانند و يك شبه تمركزشان از رشد اقتصادي به مهار و متوقف كردن جنگ گراييده است. كشورهاي منطقه از جمله مصر و قطر، همه راههاي ديپلماتيك را براي جلوگيري از گسترش درگيريها به كار بستهاند.
اگر درگيري بين حماس و اسراييل باقي بماند هزينههايي در پي خواهد داشت و عواقب اين درگيري براي كشورهاي فرودست خاورميانه به مراتب ناگوارتر است.
لازم به ذكر است كه اگرچه بسياري از كشورهاي عربي از به رسميت شناختن اسراييل امتناع كردند، اما بسياري از آنها به نحوي فزاينده تمايل داشتند چراغ خاموش و در سكوت با اين كشور تجارت كنند؛ حتي شركتهاي عربستان سعودي بهطور مخفيانه با همتايان اسراييلي كه كارگرانشان از پربازدهترين كارگران منطقه هستند، معامله ميكردند و همچنين مشغول تنظيم توافقي براي رسمي كردن روابطشان بودند.
در سال ۲۰۲۰ نيز امارات متحده عربي و بحرين روابط خود را با اسراييل عاديسازي كردند و درها را به روي روابط تجاري عميقتر گشودند.
با اين وجود توجه به اين نكته ضروري ست كه هر چه ويراني در غزه بيشتر باشد با توجه به جمعيت طرفدار فلسطين و فشار همسايگان براي رهبران عرب سختتر خواهد بود كه در آينده با اسراييل از در دوستي درآيند.
هر چند ثاني الزبودي وزير بازرگاني، امارات متعهد شده تجارت و سياست را از هم جدا نگه دارد، اما ديگران اطميناني به فرجام كار ندارند بنا به گزارش يكي از بانكهاي سرمايهگذاري ترك كه قراردادهايي براي شركتهاي خليج فارس تنظيم ميكند اكثر مشترياني كه اسراييل را به عنوان مقصد سرمايهگذاري در نظر ميگيرند، منتظرند ببينند چه اتفاقي ميافتد.
تبعات جنگ غزه بر اقتصاد اسراييل
واكاوي دقيق عمليات توفان الاقصي نشان ميدهد كه رژيم صهيونيستي ضربات جبرانناپذيري را متحمل شده است. از اينرو نه تنها رژيم صهيونيستي در حوزه نظامي امنيتي و حيثيتي در وضعيت بدي قرار دارد، بلكه در حوزههاي، سياسي اقتصادي و اجتماعي نيز به مشكل خورده است و حل اين وضعيت نيز تقريبا امكانپذير نخواهد بود.
تقريبا نيمي از غزه در طول يك ماه گذشته با خاك يكسان شده و برآوردها حاكي از آن است كه بخش خصوصي در نوار غزه بيش از ۳ ميليارد دلار خسارت ديده است. از سوي ديگر مطابق آمارهاي منتشر شده، اسراييل روزي ۲۵۶ ميليون دلار هزينه جنگ ميكند.
بررسيها نشان ميدهد پيامدهاي اقتصادي توفان الاقصي بسيار شديدتر از نبردهاي پيشين براي رژيم صهيونيستي است؛ امري كه نمود آن كاهش چشمانداز رشد اقتصادي رژيم صهيونيستي از ۳ به 2.3 درصد كاهش 3.5 تا ۱۵ درصدي توليد ناخالص داخلي اين رژيم، بازگشت 7 هزار تايلندي شاغل در بخش كشاورزي اسراييل به كشور خود و استفاده از بسياري از فعالان بخشهاي مختلف اقتصادي به عنوان نيروي ذخيره نظامي است؛ و اين در حالي ست كه طولاني شدن جنگ سبب شدت گرفتن مصائب اسراييل خواهد شد. محصولات زراعي جنوب اسراييل اكنون در زير نور خورشيد ماندهاند و با گذر هر دقيقه بيشتر پژمرده ميشوند. انبوه حركت وسايل نقليه نظامي اين محصولات را به حركت در باد وا ميدارد مزارع اين منطقه به صحنه وسيعي براي فعاليت ارتش تبديل شده است؛ مناطقي كه مملو از چادرهاي سبز زيتوني و تانكها هستند. در هيچ كجا هم اثري از مزرعه داران ديده نميشود. در ۷ اكتبر حماس به اين منطقه حمله كرد و بيش از هزار نفر از جمله چند خارجي را كشت. حدود ۷۰۰۰ شهروند تايلندي كه بيشترين سهم نيروي كار كشاورزي اسراييل را تشكيل ميدهند پس از ربوده شدن حدود ۲۲ نفر و كشته شدن دهها نفر ديگر از اسراييل فرار كردهاند بقاي گلخانههاي اسراييل اكنون به داوطلبان دانشگاهي وابسته است. آنها سعي بر حل مشكلات داشته و تلاش كردهاند تا پيش از خراب شدن ميوهها آنها را بچينند اما تلاش آنها كافي نبوده و دولت اسراييل شروع به واردات برخي از اقلام غذايي از كشورهاي ديگر كرده است.
اسراييليها به نوآوريهاي فناورانه خود در عرصه كشاورزي و تواناييشان براي پرورش محصولات كشاورزي در يك منطقه بزرگ بياباني و تامين غذاي مردم خود ميبالند اما اكنون كشاورزي در صدر فهرست بخشهايي قرار دارد كه بار سنگين جنگ طولاني با حماس را متحمل خواهد شد.
نفت و گاز، گردشگري مراقبتهاي بهداشتي خرده فروشي و فناوري هم از حوزههاي ديگر تحت تاثير هستند. ارزش شكل اسراييل در حال حاضر به پايينترين حد در ۱۴ سال گذشته سقوط كرده بانك مركزي اين «كشور» هم پيشبيني رشد اقتصادي در سال جاري را از ۳ درصد پيشين به 2.3 درصد كاهش داده است؛ به علاوه صنايع برجسته اسراييل نيز با اختلال مواجه شدهاند.
اسراييل با ۲۰۰ ميليارد دلار ذخيره ارزي و ۱۴ ميليارد دلار كمك خارجي كه عمدتا در قالب مساعدت نظامي انجام ميگرفت وارد جنگ شد. با اين حال كارشناسان معتقد هستند كه درگيريهاي جاري ميلياردها دلار براي اقتصاد اسراييل هزينه خواهد داشت و بهبود آن نيز نسبت به گذشته بسيار طولانيتر خواهد بود. البته داوطلبان اسراييلي ساكن در داخل و خارج از اين كشور در قالب نيروي كار اضافي يا با استفاده از ارايه كمكهاي مالي براي اصلاح وضعيت دست به كار شدهاند.
ميشل استراو چينسكي، اقتصاددان دانشگاه عبري اورشليم و مدير سابق بخش تحقيقات بانك مركزي اسراييل، اظهار داشته است كه هزينه دو رويارويي قبلي جنگ لبنان در تابستان ۲۰۰۶ و جنگ عليه حماس در سال ۲۰۱۴ تا ۰.۵ درصد توليد ناخالص داخلي اين كشور هزينه به بار آورده و عمدتا بخش گردشگري را تحت تاثير قرار داده است؛ اما اين، بار تخمينها از كاهش ۳.۵ تا ۱۵ درصدي توليد ناخالص داخلي در سه ماهه آخر سال جاري حكايت دارد.
با توجه به اينكه ۲۵۰ هزار نفر مجبور به ترك خانه و كاشانه خود شده و چارهاي جز اقامت در هتلها يا نزد اقوام خود ندارند، شهرهاي بسياري تعطيل شده و كسب و كارهاي زيادي نيز از بين رفتهاند.
علاوه بر اين فراخوان ۳۶۰ هزار نفر از نيروهاي ذخيره كه در زمان صلح در مشاغل مختلف مشغول به كار بودند، شركتها را تحت فشار قرار داده و ادامه فعاليت آنها را به عنوان مشاغل انتفاعي سودآور متزلزل كرده است. بنابراين اين جنگ در مقايسه با اين دو رويارويي قبلي هزينههاي بيشتري را به همراه خواهد داشت؛ امري كه دليل آن مشاركت گسترده نيروهاي ذخيرهاي است كه در زمان عادي وارد بازار كار ميشوند اما در طول جنگ در مشاغل خود حضور ندارند اگر جنگ طولاني شود تاثير كمبود منابع انساني هزينه زيادي براي اقتصاد اسراييل به بار خواهد آورد.
تهديد جديد بازار انرژي
براساس گزارش موسسه واشنگتن يكي از پيامدهاي منفي اقتصادي تداوم جنگ غزه تاثير خطرات ژئوپليتيكي بر اكتشاف و توليد نفت و گاز در درياي مديترانه شرقي است. از همين رو، اگر جنگ گسترش يابد، بخش هيدروكربني از پيامدهاي اقتصادي در امان نخواهد ماند و برنامههاي انرژي دولتهاي منطقه براي سالهاي آينده به تعويق خواهد افتاد.
قبل از جنگ اخير غزه اكتشافات گاز طبيعي در شرق مديترانه چشماندازهاي جذابي را ارايه ميكرد. از آنجايي كه رژيم صهيونيستي توليد گاز خود را از ۱۶,۱۱ ميليارد متر مكعب در سال ۲۰۲۰ به 21.92 ميليارد متر مكعب در سال گذشته افزايش داد همكاريهاي انرژي با مصر را گسترش داد. در همين حال يك قرارداد تاريخي مرز دريايي بين اسراييل و لبنان منعقد شد كه به دو طرف اجازه داد تا اكتشاف گاز و حفاري در آبهاي مورد مناقشه را آغاز كنند. در ظاهر به نظر ميرسيد كه منطقه وارد مرحله همكاري انرژي و امنيتي ميشود كه جنگ آغاز شد. دو روز پس از حمله غافلگيرانه حماس در ۹ اكتبر اسراييل توليد خود از تامار» دومين ميدان گازي بزرگ خود را به دليل نگرانيهاي ايمني متوقف كرد اين امر باعث ناامني در مورد صادرات گاز به مصر شد كه با افزايش مصرف داخلي دست و پنجه نرم ميكند متعاقباً، پايانه نفتي اسراييل در اشكلون به دليل حملات موشكي به روي كشتيها بسته شد.
در سالهاي اخير رژيم اسراييل ميدانهاي گازي دريايي جديدي را وارد مدار كرده كه به آن اجازه ميدهد تا توليد را براي بازار داخلي، افزايش استفاده از سوختهاي آلايندهتر مانند زغال سنگ را در توليد برق كاهش و صادرات گاز را نيز افزايش دهد. طبق دادههاي رسمي اسراييل در نيمه نخست سال ۲۰۲۳ بيش از ۲۶۳ ميليون دلار حق امتياز گاز طبيعي دريافت كرد كه نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۳ درصد افزايش داشت. قبل از اينكه ميدان ۲۳ تريليون فوت مكعبي (c) لوياتان در سال ۲۰۲۰ فعال شود تامار (۱۳) تريليون فوت مكعب) از سال ۲۰۱۳ نياز اين رژيم را تامين ميكرد هر دو ميدان توسط شورون اداره ميشوند. سال گذشته، توليد گاز اسراييل 21.92 ميليارد مترمكعب بود كه سهم لوياتان 11.4 ميليارد مترمكعب و تامار 10.2 ميليارد مترمكعب است. در مجموع ۱۲,۷۱ ميليارد مترمكعب در داخل عمدتاً در بخش برق مصرف و 9.21 ميليارد مترمكعب نيز صادر شد.
پيشبيني ميشود كه توسعه لوياتان و تامار همراه با ميدان كوچكتر، كاريش كه توليد آن در اكتبر ۲۰۲۲ آغاز شد، تا سال ۲۰۲۶ بيش از ۱۵ ميليارد متر مكعب در سال به كل عرضه آن بيافزايد چنين افزايشي ميتواند درآمد قابل توجهي براي اسراييل به همراه داشته باشد صادرات گاز بالقوه اين رژيم به اتحاديه اروپا كمتر از ۱۵ درصد از ۱۵۵ ميليارد متر مكعبي بوده كه روسيه در سال ۲۰۲۱ به اتحاديه اروپا فروخته است گاز اسراييل ميتواند براي دولتهاي اروپايي مفيد باشد زيرا آنها به دنبال تنوع بخشيدن ذخاير و كاهش اتكا به مسكو هستند. در همين راستا، اتحاديه اروپا در ژوئن ۲۰۲۲ يادداشت تفاهمي با مصر و اسراييل براي ارسال گاز توليدي هر دو كشور به اين قاره از طريق دو تأسيسات گاز طبيعي مايع (LNG) مصر امضا كرد. البته افزايش توليد مصر مستلزم افزايش توليد و توسعه زيرساختهاست.
در اين ميان واردات نفت خام اسراييل نيز پس از بستن پايانه اشكلون مختل شد. دادههاي موسسه كپلر در فرانسه نشان ميدهد كه در ماه سپتامبر ۱۷۹ هزار بشكه در روز از ۲۰۵ هزار بشكه نفت خام وارداتي اسراييل از طريق اشكلون و بقيه از طريق بندر حيفا وارد شده است. از زمان بسته شدن، اشكلون حداقل يك محموله نفت خام از طريق بندر ايلات درياي سرخ وارد شده است. از آنجايي كه بيشتر كالاهاي وارداتي اسراييل از درياي مديترانه و درياي سياه صورت ميگيرد يك جنگ طولاني ميتواند نفتكشهاي بيشتري را ناگزير كند كه مسير طولانيتري را طي كنند بايد توجه داشت كه زمان سفر از طريق كانال سوئز به ايلات به جاي اشكلون، حدود چهار روز آن ميافزايد و هزينه حمل و نقل را افزايش ميدهد طبق گزارش، كپلر اسراييل تا ۲۷ اكتبر حدود ۱۰,۷۲ ميليون بشكه نفت خام در ذخاير خود داشته كه در صورت نياز ميتواند از آن برداشت كند.
اين دومين بار است كه واردات نفت اسراييل در سال جاري با وقفه مواجه ميشود در ماه مارس، عرضه نفت خام كردستان عراق از پايانه جيهان تركيه به دليل اختلافات بين بغداد اربيل و آنكارا متوقف شد. در نتيجه، اسراييل مجبور شد واردات نفت خام را از منابع، ديگر عمدتاً آذربايجان و قزاقستان تامين كند. با توجه به اينكه كيفيت نفت از يك تامينكننده به ديگري متفاوت است جايگزيني انواع نفت خام هميشه آسان نبوده و تغيير آن ميتواند منجر به افزايش هزينههاي حمل و نقل شود.
در مجموع در چند سال گذشته واشنگتن كشورهاي مديترانه شرقي را ترغيب كرد تا منابع انرژي خود را متنوع و با تغييرات آب و هوايي مقابله .كنند اين ديپلماسي انرژي در برخي كشورها موفقيت آميز بود، اما جنگ غزه خطرات ژئوپليتيك بالاي اين منطقه را آشكار كرده است. اگر جنگ گسترش يابد بخش هيدروكربني از پيامدهاي اقتصادي در امان نخواهد ماند و برنامههاي انرژي دولتهاي منطقه براي سالهاي آينده به تعويق خواهد افتاد.
آثار اقتصادي عمليات توفان الاقصي بر شكلگيري كريدور «آي مك»
پيش از عمليات توفان الاقصي ايالات متحده امريكا تلاش كرد با ايجاد كد ژئوپلتيكي جديد تحت عنوان كريدوراي مك ميان هند غرب آسيا و اروپا جايگاه رژيم صهيونيستي را تقويت كند.
در واقع هدف امريكا از اين كار ايجاد راهبرد وابستهسازي كشورهاي منطقه و هند به رژيم صهيونيستي بود كه از نظر امريكا اين موضوع با وجود امنيت رژيم صهيونيستي مورد استبال خواهد گرفت. اين كار به خودي خود نيز تلاشي براي كم كردن اهميت ژئوپلتيكي ايران نيز طراحي شده بود.
كريدور اقتصادي هند - خاورميانه - اروپا (IMEC) در روز ۹ سپتامبر ۲۰۲۳ در حاشيه نشست گروه ۲۰ در دهلي نو با امضاي يادداشت تفاهم بين اتحاديه اروپا و هفت كشور هند، امريكا عربستان سعودي، امارات متحده عربي فرانسه آلمان و ايتاليا اعلام شد بر اساس اطلاعات منتشر شده اين كريدور شامل يك مسير كشتيراني است كه بمبئي و موندرا (گجرات) را از طريق يك مسير كشتيراني به امارات و بعد از آن به وسيله يك شبكه ريلي امارات را به عربستان سعودي اردن و سپس بندر حيفا در اسراييل متصل ميكند با رسيدن اين خط به سواحل درياي مديترانه از طريق دريا به بندر پيرائوس در يونان اتصال مييابد و در نهايت به اروپا ختم ميشود.
اين مسير ريلي و كشتيراني شامل فيبر نوري، پيشرفته خطوط لوله هيدروژن تميز و مناطق اقتصادي است كه اهميت اين كريدور را بيش از پيش افزايش داده است. اين پروژه بزرگ در صورت تحقق ميتواند بعد جديدي از يكپارچگي اقتصادي بين خاورميانه جنوب آسيا و اروپا ايجاد كند برخي حتي اين ابتكار عمل را راهي براي افزايش احتمال عاديسازي روابط اسراييل با عربستان سعودي ميدانند كه براي استراتژي كلان و تلاش ديپلماتيك چندوجهي امريكا براي آينده خاورميانه ضروري است تلاشي كه البته بعد از حمله غزه به اسراييل ممكن است تا تحت تأثير فضاي جديد منطقه قرار گرفته باشد.
در اين كريدور مطابق اكثر كريدورهاي ديگر جغرافياي ايران دور زده ميشود ميتوان گفت اين كريدور به عنوان بخشي از طرح گستردهتر دولت امريكا براي مهار ايران و كنترل نفوذ رو به گسترش چين در خاورميانه است؛ زيرا نفوذ و نقشي كه پكن در احياي روابط ايران و عربستان در اوايل سال ۲۰۲۳ داشت به منزله يك زنگ بيدارباش براي امريكا قلمداد ميشود گفتني است علاوه بر ايران كريدور هند - خاورميانه – اروپا مصر و تركيه را هم ناديده گرفته است. هدف طرح ايالات متحده تغيير شكل چشمانداز ژئواكونوميك خاورميانه از طريق پروژههاي ارتباطي مانند كريدور هند – خاورميانه – اروپا، كمك به كاهش ترديد كشورهاي حوزه خليج فارس در مورد تعهد امريكا به تضمين امنيت آنها و تقويت رهبري واشنگتن در خليج فارس است.
در واقع يكي از مهمترين انگيزههاي راهاندازي اين كريدور كنترل نفوذ تهاجمي و رو به گسترش چين در خاورميانه، آفريقا و اروپا به خصوص در بين متحدان امريكا در خاورميانه بود كه نگراني شديد واشنگتن را در پي داشت. براي هند توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهيم با امارات متحده: عربي روابط آن را با ايالات متحده و خاورميانه تقويت كرد و چشمانداز آن را براي چندجانبه گرايي و چند قطبي بيشتر تقويت كرد. اين كريدور در يك طرح گستردهتر براي عربستان در جهت تنوع اقتصادي و تلاش براي ايجاد يك سياست خارجي مستقلتر قابل تعريف است. اين پروژه ميتواند روابط و يكپارچگي را در ميان قارهها و تمدنها تقويت كند در واقع اين يك فرصت استراتژيك براي ايالات متحده براي حفظ نفوذ و اطمينان بخشيدن به شركاي سنتي در ميان نفوذ فزاينده چين در منطقه است. بر اساس برخي برآوردها، با اجرايي شدن اين كريدور كالاها ميتوانند از بمبئي ۴۰ درصد سريعتر از كانال سوئز به اروپا برسند و هزينه را ۳۰ درصد كاهش دهند اين كريدور تعامل استراتژيك هند با شبه جزيره عربستان را از طريق برقراري ارتباط پايدار و ارتقاي پيوندهاي سياسي و استراتژيك با كشورهاي منطقه عميقتر ميكند. در اين مسير سير قرار است مقررات ماليات و رويههاي گمركي نيز همسو باشند.
اين كريدور يك شبكه حمل و نقل كارآمد براي جابهجايي يكپارچه كالا ايجاد خواهد كرد كه رشد صنعتي را به ويژه در مناطقي كه متصل به كريدور هستند در پي خواهد داشت.
با گسترش فعاليتهاي اقتصادي به دليل بهبود ارتباطات فرصتهاي شغلي در سراسر بخشها افزايش خواهد يافت اين كريدور ميتواند تأمين انرژي و منابع امن انرژي را به ويژه از خاورميانه تسهيل كند دسترسي مطمئن به منابع انرژي خاورميانه بخش انرژي هند را تثبيت كرده و از اقتصاد رو به رشد آن حمايت خواهد كرد و رشد هند منجر به كنترل و ايجاد تعادل در مقابل قدرت اقتصادي و تجاري چين خواهد شد و اين موضوع خود يكي از مهمترين اهداف امريكا و غرب از راهاندازي اين كريدور است. اين ابتكار همچنين ميتواند بهطور استراتژيك براي توسعه مناطق ويژه اقتصادي در طول مسير خود مورد استفاده قرار گيرد مناطق ويژه اقتصادي ميتوانند سرمايهگذاري خارجي را جذب كنند، توليد را ارتقا دهند و رشد اقتصادي را در اين مناطق تعيين شده هدايت كنند البته موفقيت اين پروژه به رشد اقتصادي و تقاضا در هند، خاورميانه و اروپا بستگي دارد كه آن نيز به نوبه خود به بهبود اقتصاد جهاني بستگي دارد.
كارشناسان معتقدند اين پروژه نزديك به دو دهه پيگيري شده تا به اين نقطه رسيده است بهطوري كه تمهيدات جدي در طول اين مسير ديده شده مثلاً تغيير بافت جمعيتي در امارات متحده كه اكنون نيمي از جمعيت اين كشور هندي هستند و اتفاقهاي ديگري از جمله ائتلافهاي امنيتي رنگارنگي كه در اين مدت شكل گرفته است؛ از جمله توافق ابراهيم ميان امارات و رژيم صهيونيستي تا برسد به اتصالش به يونان و اتحاديه اروپا. بنابراين اين يك طراحي بلندمدت است كه اجزاي مختلفي دارد و اينكه تصور بشود ما با يك كريدور ترانزيتي صرف روبه رو هستيم كه قرار است صرفاً زيرساختهاي لازم براي تبادلات تجاري ميان هند و اروپا را تمهيد كند، فكر خامي است.
در واقع اتفاقهاي اقتصادي خيلي جدي در اين كريدور ديده شده از جمله طرح اتصال درياي سرخ به درياي مديترانه كه به وسيله شبكه خطوط انرژي و شبكه ريلي و اقدامهاي وسيع ديگر در توسعه شهركهاي فناوري صورت گرفته است. بنابراين لحظه تاريخي كه اين كريدور اعلام شد مسبوق به طراحيهاي متعدد قبلي است.
حال بعد از درگيري حماس با اسراييل كه حمله همهجانبه اسراييل به مردم غزه را در پي داشته است، عدهاي معتقدند اين جنگ باعث ناكام گذاشتن كريدور هند - خاورميانه - اروپا خواهد شد زيرا اسراييل و اردن كه هماكنون درگير جنگ و در كانون ناامني هستند در مسير اين كريدور قرار دارند؛ بنابراين جنگ و ناامني مانع بزرگي است كه مانع عملياتي شدن آن خواهد شد.