تنفس در هواي آلوده و انكار مازوتسوزي
آلودگي هواي تهران باز هم به حدي رسيد كه در برخي از شهرهاي اين استان مدارس در شيفت بعدازظهر به صورت غير حضوري در آمدند. اين در حالي است كه طي روزهاي گذشته رييس سازمان محيط زيست اعلام كرد نميتوانيم قول بدهيم كه تا پايان تابستان هيچ گونه مازوتسوزي در نيروگاههاي كشور نداشته باشيم. اين حرف به آن معني است كه حتي انكارهاي الان هم ميتواند به نوعي دروغ مصلحتي براي شانه خالي كردن از بار مسووليتي باشد كه مسوولان نسبت به تامين هواي پاك براي شهروندان دارند. در واقع همين الان هم امكان مازوتسوزي در برخي شهرها و استانها از جمله تهران وجود دارد.
آلودگي هواي تهران باز هم به حدي رسيد كه در برخي از شهرهاي اين استان مدارس در شيفت بعدازظهر به صورت غير حضوري در آمدند. اين در حالي است كه طي روزهاي گذشته رييس سازمان محيط زيست اعلام كرد نميتوانيم قول بدهيم كه تا پايان تابستان هيچ گونه مازوتسوزي در نيروگاههاي كشور نداشته باشيم. اين حرف به آن معني است كه حتي انكارهاي الان هم ميتواند به نوعي دروغ مصلحتي براي شانه خالي كردن از بار مسووليتي باشد كه مسوولان نسبت به تامين هواي پاك براي شهروندان دارند. در واقع همين الان هم امكان مازوتسوزي در برخي شهرها و استانها از جمله تهران وجود دارد. وقتي تراز گاز در كشور به حدي پايين است كه پروژه پتروشيمي ميانكاله از ليست اولويتها حذف ميشود و با اينكه در تمام سالهاي گذشته محيط زيست مجوزي به اين پروژه نداده بود اما سرمايهگذاران همچنان به فعاليت خود ادامه ميدادند و هيچكس هم توان جلوگيري از آن را نداشت يك مرتبه خبرهايي مبني بر پايين بودن تراز گاز در كشور به گوش ميرسد و نشان ميدهد كه وزارت نفت به دليل همين مشكل از اجرايي شدن پروژه ميانكاله سر باز زده است. مساله اينجاست كه هر چند مسوولان سعي دارند واقعيتهاي موجود را در لفافي از اما و اگر بپيچند و به مردم بدهند اما ديگر با انكار و تكذيب نميشود كاري از پيش برد. در حال حاضر وضعيت هوا در بسياري از كلانشهرهاي كشور خطرناك است. افراد زيادي به دليل بيماريهاي تنفسي كه نتيجه نفس كشيدن در هواي آلوده است راهي بيمارستانها ميشوند. از سوي ديگر تمامي نهادها و ارگانهايي كه مسوول اجراي قانون هواي پاك بودهاند سعي دارند كوتاهي خود را به گردن دستگاه و نهاد ديگري بيندازند و در اين بين مردم هستند كه نفس كم ميآورند و در نهايت يا سالها بايد با بيماريهاي تنفسي ناشي از آلودگي هوا دست و پنجه نرم كنند يا جان به جان آفرين تسليم كرده و در گواهي فوتشان هم هيچ اشارهاي به آلودگي هوا به عنوان دليل مرگ نشود. اين در حالي است كه طبق برنامه هفتم توسعه قرار است ماليات بيشتري از شهروندان گرفته شود. مالياتهايي كه اكثرا در كشورهاي پيشرفته خرج تامين رفاه شهروندان ميشود و هزينه تامين زندگي در شرايط بهتر اما در كشور ما اين گزينه اصلا معنا و مفهوم دقيقي ندارد و اغلب مردم با جملههايي مانند كمبود اعتبار، نبود زيرساخت و... مواجه ميشوند و تمام اينها توجيهي ميشود براي بيعملي دولتمردان. بارها و بارها كارشناسان در حوزههاي مختلف عنوان كردهاند كه تصويب قوانين در مجلس بدون در نظر گرفتن زيرساختهاي موجود بدون در نظر گرفتن شرايط حاكم بر جامعه و... نميتواند تضميني براي اجراي اين قوانين باشد اما باز هم اين نمايندگان هستند كه سعي ميكنند قوانين را بدون در نظر گرفتن واقعيتهاي جامعه به تصويب برسانند. مثل همان قانون افزايش جمعيت كه گويا تاثير آلودگي هوا بر سقط جنين بهطور كلي در آن ناديده گرفته شده است. همانطور كه تاثير مهاجرتها روز افزون بر جواني جمعيت ناديده گرفته شده و همانطور كه تاثير نبود رفاه اجتماعي براي اكثريت افراد در جامعه به هيچ انگاشته شده است و تمام آنچه در اين بين اهميت دارد فرزند آوري به هر قيمتي است كه البته در اين يك مورد باز هم مسوولان نميتوانند به تمام معنا و مفهوم مداخله كرده و افراد را وادار به فرزند آوري كنند. حتي اگر نام مادراني كه آزمايش بارداري شان مثبت شده در سامانه ملي ثبت شود كه دولت مطمئن باشد اينبارداري به زايمان ختم ميشود. اي كاش قبل از تصويب تمام اين قوانين ابتدا سعي ميشد تا قانون هواي پاك به درستي اجرا شود تا مردم براي نفس كشيدن اين همه دچار مشكل نشوند. مشكلات حوزه بهداشت و درمان حل و فصل شود. اين همه مشكلات موجود در حوزه آموزش و پرورش از كمبود معلم گرفته تا كلاسهاي درس برطرف شود و خيلياي كاشهاي ديگر كه از ديد مسوولان انگار هيچ الزامي به رفع آنها نيست.