فشار مضاعف پرداخت ماليات بر مردم در بودجه ۱۴۰۳
كافي است نگاهي به بودجه سال ۱۴۰۳ بيندازيم تا متوجه شويم دولت به هر دليلي ميزان فروش نفت در اين بودجه پيشنهادي را نسبت به امسال و سال‌هاي گذشته كاهش داده است اما از سوي ديگر كسري بودجه خود را با افزايش ماليات از جيب مردم تامين مي‌كند. اينكه كارگران مجبورند ماليات بپردازند افراد بابت خانه و ماشين و حساب بانكي خود مشمول ماليات مي‌شوند و خلاصه اينكه تمام كسري بودجه قرار است از جيب مردمي تامين شود كه همين الان هم براي تامين معيشت خود با مشكلات بسياري مواجهند.
كافي است نگاهي به بودجه سال ۱۴۰۳ بيندازيم تا متوجه شويم دولت به هر دليلي ميزان فروش نفت در اين بودجه پيشنهادي را نسبت به امسال و سال‌هاي گذشته كاهش داده است اما از سوي ديگر كسري بودجه خود را با افزايش ماليات از جيب مردم تامين مي‌كند. اينكه كارگران مجبورند ماليات بپردازند افراد بابت خانه و ماشين و حساب بانكي خود مشمول ماليات مي‌شوند و خلاصه اينكه تمام كسري بودجه قرار است از جيب مردمي تامين شود كه همين الان هم براي تامين معيشت خود با مشكلات بسياري مواجهند. البته توجيه مسوولان براي اين امر هم كاملا مشخص و واضح است اينكه در اكثر كشورهاي دنيا از تمامي افراد ماليات اخذ مي‌شود اما مسوولان محترم به اين مساله توجه نكرده‌اند كه در تمام كشورهاي مترقي كه ماليات‌هاي كلان از مردم مي‌گيرند اين امكان را هم به فرد ماليات‌دهنده مي‌دهند تا بر روند استفاده از مالياتي كه پرداخت مي‌كند نظارت كافي داشته باشد. ضمن اينكه امكانات رفاهي كه در اين كشورها براي افراد فراهم مي‌شود به وضوح نشان مي‌دهد كه ماليات اخذ شده از آنها در چه مسيرهايي سرمايه‌گذاري مي‌شود. در واقع مردم ماليات پرداخت مي‌كنند تا بتوانند از امكانات مناسب شهري و... برخوردار باشند. به‌طور مثال در سوئد مبلغي به عنوان ماليات از حقوق افراد بازنشسته كسر مي‌شود اما اين مبلغ براي رفاه بيشتر آنها اختصاص دارد. به اين ترتيب كه افرادي از سوي دولت هر ۱۵ روز يك بار به خانه اين سالمندان مراجعه كرده خانه‌هاي آنها را نظافت مي‌كنند و اگر اين افراد نياز به خريد وسيله يا مواد غذايي داشته باشند اين كار را برايشان انجام مي‌دهند. به همين سادگي فرد متوجه مي‌شود كه مبلغ كسر شده از حقوقش در راستاي رفاه او خرج مي‌شود اما....
مساله اينجاست كه در بودجه ۱۴۰۳ كسر ماليات از مردم عادي بيش از هر زمان ديگري به چشم مي‌خورد و در اين بين باز هم اين صاحبان سرمايه هستند كه از پرداخت ماليات شانه خالي مي‌كنند و البته اين‌بار با تدبير دولت تمامي اين كمبودها از جيب مردم عادي تامين خواهد شد و بايد ديد كه واقعا كسر اين ماليات‌ها تا چه ميزان صرف فراهم آوردن امكانات رفاهي براي مردم مي‌شود. در واقع از آنجايي كه سال‌هاست مردم ديگر نظارتي بر تصميمات و عملكردهاي دولت ندارند و هيچ چيز به صورت شفاف براي آنها توضيح داده نمي‌شود نمي‌توان انتظار داشت كه تغييراتي از اين دست در قانون ماليات كشور بتواند باعث شود تا مردم نظارت بيشتري بر عملكرد دولت‌ها داشته باشند. مردم فقط موظف به پرداخت ماليات مي‌شوند تا يك بار ديگر دولت‌ها كسري بودجه خود را از جيب آنها تامين كنند اما اينكه ماليات‌هاي پرداخت شده توسط مردم قرار است صرف چه اهدافي شود قطعا مساله‌اي نيست كه دولت‌ها خيلي مايل به توضيح دادن آن به مردم باشند. همانطور كه در تمام اين سال‌ها كسي درباره هيچ كدام از كسري‌های موجود در جامعه به مردم توضيح نداده است. در مورد اينكه چرا قانون هواي پاك اجرايي نشده چرا جان انسان‌ها تا اين ميزان كم ارزش شده است. يا چرا بازنشستگان همچنان با اينكه حق بيمه از آنها كسر مي‌شود مجبورند هزينه درمان بپردازند و خيلي چراهاي ديگري كه بي‌پاسخ مانده است.
