گزارش نميدهم!
اين جمله كوتاه از زبان رييس اداره كار كوهدشت به خبرنگاران گفته شده است. شامگاهِ هجدهم آذرماه در شركت نفت برداسپي كوهدشت واقع در استان لرستان؛ پنج كارگر كه تحت مسووليت «شركت ارگسازان ناوه» به عنوان كارگر لايروب در «مركز انتقال نفت برداسپي كوهدشت» مشغول به كار بودند، جان خود را از دست دادند.
اين جمله كوتاه از زبان رييس اداره كار كوهدشت به خبرنگاران گفته شده است. شامگاهِ هجدهم آذرماه در شركت نفت برداسپي كوهدشت واقع در استان لرستان؛ پنج كارگر كه تحت مسووليت «شركت ارگسازان ناوه» به عنوان كارگر لايروب در «مركز انتقال نفت برداسپي كوهدشت» مشغول به كار بودند، جان خود را از دست دادند. حوادث كار يكي از اصليترين عوامل مرگ و مير در كشور ما به حساب ميآيد و در اين بين اما آنچه به جايي نميرسد فرياد است. اينكه بارها و بارها در حوزههاي مختلف از معدن گرفته تا كارگاههاي ساختماني و شركتهاي پتروشيمي در مورد نبود ايمني مناسب براي كارگران هشدار داده شده اما در نهايت اين پيمانكاران و سرمايهگذاران بودهاند كه با شانه خالي كردن از بار مسووليت مرگ كارگران را رقم زدهاند. اتفاق شركت نفت كوهدشت هم از همين دست است. نكته قابل توجه اما اينجاست كه مسوولان مربوطه و رييس اداره كار كوهدشت خود را موظف به پاسخگويي و ارايه گزارشات اوليه به خبرنگاران نميدانند و خيلي صريح و روشن در پاسخ خبرنگاراني كه به او يادآوري كرده بودند كه قرار بوده روز ۲۰ آذر گزارش را منتشر كنند اما بعد از گذشت ۳ روز اين اتفاق نيفتاده، ميگويد: گزارش نميدهم! اينكه رييس اداره كار كوهدشت گفته كه اول وزير كار بايد اين گزارش را بخواند و تاييد كند و بعد ما آن را در اختيار رسانهها بگذاريم يك طرف ماجراست و طرف ديگر آن بيتوجهي به جان انسانهايي است كه براي تامين معيشت خود بايد جان بدهند و در نهايت هم هيچ كس مسووليت اين اتفاقات تلخ را به عهده نميگيرد. همهچيز با پرداخت ديه حل و فصل ميشود تازه اگر پيمانكار و سرمايهدار راههاي دور زدن قانوني پرداخت ديه را طي نكنند و دلشان به حال بازماندگان اين كارگران بسوزد وگرنه كه در بسياري از موارد مانند مرگ و ميرهايي كه براي كارگران ساختماني اتفاق ميافتد هيچ خبري از پرداخت ديه و رسيدگي به خانواده كارگر متوفي نيست. اينكه مرگ در كشور ما تا اين حد ارزان شده و انسانها براي لقمه ناني جان ميدهند يكي از تراژيكترين اتفاقاتي است كه ميتواند در هر محدوده جغرافيايي رخ دهد. مساله اينجاست كه چرا مسوولان ما در زمينههايي كه با جان انسانها سر و كار دارد هيچ اعتقادي به پيشگيري ندارند و فقط زماني كه حادثه رخ ميدهد و افرادي جان ميبازند يا معلول ميشوند آن زمان تازه به اين فكر ميافتند كه بايد كاري انجام دهند. اينجا انسانها قرباني ندانم كاري و بيتدبيري افرادي ميشوند كه منافع شخصي خود را بر هر چيزي ترجيح ميدهند. اما اين روند تا كي قرار است ادامه پيدا كند. كارگري كه با حداقل حقوق كار ميكند. كارگري كه انواع و اقسام خطرات را به جان ميخرد تا بتواند هزينههاي كمرشكن معيشت خود و خانوادهاش را تامين كند كارگري كه هيچ امنيت شغلي ندارد حالا بايد نداشتن امنيت جاني را هم به ليست نداشتههاي خود اضافه كند چرا كه مسوولان در هيچ نهاد، ارگان، كارگاه يا شركتي نميتوانند امنيت او را تامين كنند. همانطور كه در آبان ماه سال جاري ۶ معدنچي معدن طرزه دامغان قرباني سهل انگاريهاي همين مسوولان شدند. مرگهاي اينچنيني بسيار دردناك است. چرا كه در اكثر مواقع فردي كه تنها نان آور خانواده است جان خود را از دست ميدهد و به اين ترتيب افراد بازمانده با سرنوشتي نامعلوم مواجه ميشوند. حالا بايد ديد سرنوشت خانواده اين ۵ كارگر لايروبي كه در مركز انتقال نفت برداسپي كوهدشت جان باختهاند به كجا خواهد رسيد. اينجا هم همهچيز به انتشار گزارشها و شناسايي مقصران اين حادثه بستگي دارد.