افق بازار كار در پيشرفت هوش مصنوعي
انقلاب هوش مصنوعي و تحولات فناورانه اين حوزه، موجي از نگراني و ترس درباره بيكاري و آينده اشتغال افراد به راه انداخته است. اين در حالي است كه كارشناسان، معتقدند توسعه هوش مصنوعي، بيش از آنكه جايگزين نيروي انساني شود، روشهاي ما براي انجام امور را تغيير ميدهد و در عين حال همانطور كه اقتصاد ديجيتال به تكامل خود ادامه ميدهد، تقاضا براي نيروي كار ماهر و سازگار با تحولات نيز افزايش مييابد و همين امر، نياز روزافزون به تدوين راهبردي كارآمد براي تربيت نيروي انساني ماهر در اين حوزه را برجسته ميسازد. جهان در آستانه ورود به سال چهارم از دهه سوم قرن بيست و يكم و همزمان با افزايش سرسامآور سرعت توسعه فناوريهاي نوين، بيش از هر زمان ديگري در تاريخ زيست بشر، ماهيتي ديجيتال يافته است.
انقلاب هوش مصنوعي و تحولات فناورانه اين حوزه، موجي از نگراني و ترس درباره بيكاري و آينده اشتغال افراد به راه انداخته است. اين در حالي است كه كارشناسان، معتقدند توسعه هوش مصنوعي، بيش از آنكه جايگزين نيروي انساني شود، روشهاي ما براي انجام امور را تغيير ميدهد و در عين حال همانطور كه اقتصاد ديجيتال به تكامل خود ادامه ميدهد، تقاضا براي نيروي كار ماهر و سازگار با تحولات نيز افزايش مييابد و همين امر، نياز روزافزون به تدوين راهبردي كارآمد براي تربيت نيروي انساني ماهر در اين حوزه را برجسته ميسازد. جهان در آستانه ورود به سال چهارم از دهه سوم قرن بيست و يكم و همزمان با افزايش سرسامآور سرعت توسعه فناوريهاي نوين، بيش از هر زمان ديگري در تاريخ زيست بشر، ماهيتي ديجيتال يافته است. روند ديجيتاليسازي جهان به شكلي بديع و گسترده همه حوزههاي زيست اجتماعي و فردي بشر را تحت تأثير مستقيم خود قرار داده است. بيشك اقتصاد نيز طي سه دهه اخير از فرايند دگرگوني و گذار به عرصه ديجيتال مصون نبوده است. به عبارت ديگر، اقتصاد نيز همانند ساير حوزهها، در عصر توسعه فناوريهاي ديجيتال، دستخوش تغييرات گستردهاي شده است. اقتصاد ديجيتال به عنوان نيروي محركه رشد اقتصادي و نوآوري جهاني ظاهر شده است. در قلب اين تغيير و تحول، نقش حياتي نيروي كار ماهر نهفته است. اقتصاد ديجيتال طيف وسيعي از صنايع از جمله فناوري، تجارت الكترونيك، بازاريابي ديجيتال، تجزيه و تحليل دادهها و غيره را در بر ميگيرد. با ادامه گسترش اين بخشها، تقاضا براي نيروي كار ماهر و سازگار با تحولات فناورانه بهطور فزايندهاي حياتي ميشود. در چنين شرايطي، غالب كشورهاي جهان در پي بهرهبرداري حداكثري از فرصتهاي پديد آمده در اثر اين تحولات بنيادين در ساختار اقتصاد جهان هستند. اين دغدغه و چالش اساسي در كشور ما، ايران نيز در طول سالهاي اخير ذهن بسياري از كارشناسان و سياستگذاران را به خود مشغول ساخته است؛ امري كه بازتاب آن در برنامه هفتم توسعه به شكلي محسوس و برجسته بازتاب يافته است.
توسعه اقتصاد ديجيتال، اولويتي بزرگ در برنامه هفتم توسعه
علياصغر انصاري، معاون برنامهريزي و نظارت راهبردي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات، در همين راستا، با اشاره به اينكه بر اساس برنامه هفتم توسعه، سهم اقتصاد ديجيتال بايد از ۷.۹ بايد به ۱۵ درصد برسد. امري كه پيش از آن بارها از سوي وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات نيز مطرح شده بود. عيسي زارعپور، طي اظهارنظري در دهمين همايش سالانه بانكداري الكترونيك، اظهار داشت: «رويكرد دولت در موضوع اقتصاد ديجيتال و نگاه به آينده از محورهاي صحبت امروز است، اقتصاد ديجيتال نقش جدي در اقتصاد بينالمللي دارد؛ بهطوري كه ۱۵ درصد تا ۴۰ درصد از توليد ناخالص داخلي كشورهاي پيشرفته از اقتصاد ديجيتال است و اين ميزان در كشور ما ۸ درصد است كه انشاالله در ۵ سال آينده به ۱۵ درصد برسد. وي همچنين گفت: «براي اقتصاد ديجيتال هدفگذاري ۱۵ درصدي داريم و كارگروهي در اقتصاد ديجيتال در دولت تشكيل شده كه رييس كل بانك مركزي نيز عضو آن است. براي اقتصاد ديجيتال زير ساختهاي لازم را در بودجه فراهم ميكنيم. در قانون برنامه هفتم توسعه يك فصل مستقل براي توسعه اقتصاد ديجيتال داريم و ماده ۶۴ و ۶۵ تقريباً مربوط به حوزه اقتصاد ديجيتال است.» به عقيده متخصصان، در اختيار داشتن منابع انساني متخصص در حوزه فناوري و نيروي كار داراي سواد ديجيتال، در عصر حاضر مولفهاي حياتي براي دستيابي به رشد پايدار در عرصه اقتصاد ديجيتال محسوب ميشود. از همين روي، در اين نوشتار به بررسي نقش محوري و كليدي نيروي كار ماهر و متخصص را در تقويت رشد اقتصاد ديجيتال و عواملي كه به اهميت آن ميافزايد، خواهيم پرداخت.
منابع انساني و نوآوري و پيشرفت فناوري
به زعم بسياري از متخصصان، نيروي كار ماهر به عنوان موتور نوآوري در اقتصاد ديجيتال عمل ميكند. افراد داراي تخصص در توسعه نرم افزار، هوش مصنوعي، يادگيري ماشين و ساير فناوريهاي پيشرفته نوظهور براي ايجاد نوآوري مستمر ضروري هستند. از سوي ديگر، توانايي بالاي آنها در مفهومسازي، طراحي و پيادهسازي راهحلها و محصولات ديجيتالي جديد در راستاي تكامل اقتصاد ديجيتال، نقشي اساسي دارد. علاوه بر اين، وجود نيروي كار ماهر در به كارگيري فناوريهاي نوظهور براي ايجاد مدلهاي كسبوكار نوآورانه و پيشبرد تحولات فناورانه در صنايع مختلف بسيار حائز اهميت و حياتي است.
منابع انساني، تحول ديجيتال و سازگاري
از آنجايي كه كسبوكارها در تندباد تحولات روزافزون فناورانه دستخوش تحول ديجيتال ميشوند، نياز به نيروي كار ماهر كه قادر به هدايت و پيادهسازي ابزارها و استراتژيهاي ديجيتال جديد باشد، بسيار كليدي است. متخصصان ماهر و داراي سواد ديجيتال كافي، در تحول ديجيتال، نقش مهمي در كمك به سازمانها براي استفاده از فناوري در راستاي سادهسازي عمليات، ارتقاي كيفيت تجربيات مشتريان و رشد كسبوكارها دارند. به عبارت ديگر، در چنين شرايطي، توانايي آنها براي انطباق با چشمانداز ديجيتالي در حال تحول و پذيرش فناوريهاي جديد جهت تحقق رشد پايدار و رقابت كسب و كارها در اقتصاد ديجيتال ضروري است.
منابع انساني، تجزيه و تحليل دادهها و تصميمگيري
در اقتصاد ديجيتال، دادهها به عنوان سنگ بناي تصميمگيري آگاهانه و برنامهريزي استراتژيك عمل ميكنند. نيروي كار ماهر كه در تجزيه و تحليل دادهها، علم داده و هوش تجاري مهارت داشته باشد، نقشي اساسي در استخراج بينشهاي عملي از مجموعه دادههاي گسترده ايفا ميكند. اين بينشها به كسبوكارها براي تصميمگيري مبتني بر داده، بهينهسازي فرآيندها و كسب مزيت رقابتي قدرت ميدهد. از همين روي، تحليلگران و دانشمندان ماهر داده در بازگشايي ارزش دادهها، هدايت نوآوري و پرورش فرهنگ تصميمگيري مبتني بر شواهد ديجيتال در سازمانها، نقش اساسي دارند.
منابع انساني، امنيت سايبري و كاهش ريسك
با افزايش روزافزون داراييهاي ديجيتال و تراكنشهاي آنلاين، امنيت سايبري به يك نگراني حياتي در اقتصاد ديجيتال تبديل شده است. بازيگران مخرب در اين شرايط، فرصتي بزرگ براي سوءاستفاده از نواقص امنيتي و ايجاد اختلال گسترده در فعاليت شركتها در اختيار دارند. نيروي كار ماهر در زمينه امنيت سايبري براي حفاظت از زيرساختهاي ديجيتال، دادههاي حساس و كاهش تهديدات سايبري، بسيار حياتي و كليدي است. متخصصان امنيت سايبري كه در تشخيص تهديد، پاسخ به حوادث احتمالي و مديريت ريسك مهارت دارند، در تقويت اكوسيستم ديجيتال در برابر حملات سايبري ضروري هستند و در نتيجه اعتماد و اطمينان را در تراكنشها و تعاملات ديجيتال تقويت ميكنند.
بازاريابي ديجيتال و تعامل با مشتريان
نقش متخصصان ماهر در عرصه بازاريابي ديجيتال، طراحي تجربه كاربري با كيفيت و تعامل با مشتريان را در اقتصاد ديجيتال، نميتوان انكار كرد. نيروي كار ماهر در اين حوزهها با ايجاد استراتژيهاي بازاريابي ديجيتال قانعكننده، بهينهسازي تجربيات آنلاين و پرورش روابط سازنده با مشتريان، در توسعه اين حوزه، نقش بسزايي دارد. توانايي متخصصان در استفاده از كانالهاي ديجيتال، تجزيه و تحليل رفتار مصرفكنندگان و ايجاد تجربيات شخصيسازي شده، به رشد برندها، جذب مشتري و تداوم فعاليت كسب و كارها در بازار ديجيتال كمك ميكند.
انقلاب هوش مصنوعي و آينده اشتغال
آخرين پژوهشهاي صورتگرفته در حوزه ارزيابي اثر توسعه فناوريهاي نوظهور بر اشتغال و منابع انساني، بيانگر تأثير مستقيم انقلاب هوش مصنوعي در اين بخش است. متخصصان بر اين عقيدهاند كه تحولاتي چون توسعه هوش مصنوعي مولد، اثري شگرف در رشد بسياري از مشاغل و نيروي انساني فعال در اين حوزهها دارد. در چنين شرايطي، طيف گستردهاي از فعاليتها، از تغييرات گسترده در سيماي جهان، تأثير ميگيرند. برآوردهاي صورت گرفته نشان ميدهد كه هوش مصنوعي مولد ميتواند، سالانه ۴,۴ تريليون دلار به ارزش اقتصاد جهاني بيفزايد. متخصصان همچنين بر اين باور هستند كه پيشرفتهاي حاصل شده در هوش مصنوعي مولد ميتواند، تقريباً به همه افراد شاغل در حوزههاي گوناگون كمك كند؛ اما بيشك امكان استفاده از اين قابليت مستلزم سواد ديجيتال و كسب مهارتهاي ضروري از سوي افراد است. بر اساس پيشبيني موسسه مككينزي، هوش مصنوعي مولد و ساير فناوريهاي اين حوزه، با پتانسيل خودكارسازي فعاليتهاي كارمندان ميتوانند، تا ۷۰ درصد در زمان كاري آنها صرفهجويي كنند. از همين روي، اين فناوري نيازمند الزامات آموزشي بيشتر است. اين تغييرات احتمالاً به سرعت اتفاق خواهد افتاد. بنابر تخمين كارشناسان، در بازه زماني سالهاي ۲۰۳۰ تا ۲۰۶۰، تأثير هوش مصنوعي بر مشاغل باعث ميشود حدود نيمي از فعاليتهاي شغلي امروزي كاملاً خودكار ميشوند. اين تحولات به معناي تغييرات بزرگ در بازار كار خواهد بود. پيشبينيها حاكي از آن است كه هوش مصنوعي مولد، نرخ رشد بهرهوري نيروي كار را تا سال ۲۰۴۰، به صورت ميانگين سالانه تا ۰,۶ درصد افزايش خواهد داد. اما تحقق اين امر به سرعت پذيرش اين فناوري توسط سازمانها نيز بستگي دارد. از همين روي، بيشك با تأثير هوش مصنوعي در كسب و كار، كارمندان شاغل در بخشهايي كه بايد خودكار شوند، نياز به حمايت براي يادگيري مهارتهاي جديد و تغيير شغل دارند. در چنين شرايطي، فناوري مهندسي پرسش يكي از مهارتهاي حياتي براي كارمندان آينده محسوب ميشود. مهندسي پرسش به طراحي و تدوين ورودي ابزارهاي هوش مصنوعي مولد به منظور توليد خروجيهاي بهتر و كارآمدتر گفته ميشود. ارايه وروديهاي مطلوب به مدل هوش مصنوعي مولد ميتواند، سبب ارايه خروجي بهتر از سوي مدل هوش مصنوعي شود.