معماي تورم و دلاريزه شدن اقتصاد
موضوع «دلاريزه شدن»و «دلارزدايي» بازهم به ادبيات محاورهاي بسياري از مسوولان اقتصادي دولت بدل شده است، بدون اينكه توضيحي داده شود كه اولا معناي دلاريزه شدن در اقتصاد چيست، ريشههاي بروز آن كدام است و از آن مهمتر راهكار درست براي مواجهه با يك چنين شرايطي چيست؟ديروز يكي از چهرههاي اقتصادي دولت اعلام كرد به دنبال راهكارهايي است كه مردم در زمان مسافرت به كشورهاي ديگر به جاي دلار از ارز ملي آن كشورها استفاده كنند و اين موضوع را به عنوان راهبرد دولت در مسير «دلارزدايي» تحليل كرد.
موضوع «دلاريزه شدن»و «دلارزدايي» بازهم به ادبيات محاورهاي بسياري از مسوولان اقتصادي دولت بدل شده است، بدون اينكه توضيحي داده شود كه اولا معناي دلاريزه شدن در اقتصاد چيست، ريشههاي بروز آن كدام است و از آن مهمتر راهكار درست براي مواجهه با يك چنين شرايطي چيست؟ديروز يكي از چهرههاي اقتصادي دولت اعلام كرد به دنبال راهكارهايي است كه مردم در زمان مسافرت به كشورهاي ديگر به جاي دلار از ارز ملي آن كشورها استفاده كنند و اين موضوع را به عنوان راهبرد دولت در مسير «دلارزدايي» تحليل كرد. بر اساس اعلام مديرعامل مركز مبادله ارز و طلا، ايرانيان در سفرهاي زيارتي به عراق دينار، براي عربستان ريال، براي سفر به تركيه لير و در جريان سفر به امارات درهم دريافت خواهند كرد. در ايران اما هر كس از ظن خود اصطلاح دلاريزه كردن را تفسير كرده و در بسياري از موارد از آن استفاده ابزاري ميكند. چرا كه براي اين واژه يك تعريف سرراست مانند تعريفي كه براي توليد ناخالص داخلي يا تورم و...وجود دارد، در نظر گرفته نشده است. بهطور طبيعي مردم ايران براي محافظت از داراييهاي خود براي ذخيره در كنار سكه و طلا و... از دلار هم استفاده ميكنند. مردم اين كار را با اين هدف انجام ميدهند كه در كشاكش نوسانات ارزي بتوانند از دارايي خود استفاده كنند. اينكه آيا استفاده از دلار يا ارز ملي كشورها در جريان سفرهاي خارجي باعث دلارزدايي از اقتصاد ميشود، غيرحرفهاي و سادهانگارانه است. اينكه تعريفي در اقتصاد ايران خدشهدار شود تا دولت به زعم خود دستاوردي به نام خود ثبت كند، تقليل مفاهيم عميق اقتصادي است. مسير درست آن است كه در اقتصاد به اين پرسش پاسخ داده شود كه چه عامل باعث دلاريزه شدن اقتصاد در كشوري مانند ايران ميشود.
مهمترين دليل دلاريزه شدن اقتصاد ايران تورم است؛ بنابراين بهترين و موثرترين راهكار براي دلارزدايي در اقتصادي مانند اقتصاد ايران، مهار تورم است. مردم دلار ميخرند، چون به خوبي ميدانند كه ارزش پول ملي ايرانيان به سرعت در حال نزول است. ايرانيان ناچارند براي حفاظت از دارايي خود، اقدام به ايجاد تنوع در سبد داراييهاي خود كنند. بخشي از دارايي خود را به سكه، بخشي را به خودرو، در صورت امكان قسمتي را به مسكن و نهايتا مقداري را هم به دلار اختصاص ميدهند. اين گزاره مهمترين عامل در دلاريزه شدن اقتصاد ايران است. در ذهن ايرانيان، پول ملي فاقد ارزشهاي بنيادين و ماندگار است، بنابراين دارايي خود را با ارزهاي معتبر يا كالاهاي مناسبتر جايگزين ميكنند. اما از آنجا كه دولت در مهار تورم ناتوان و ناموفق بوده است، سطح موضوع دلارزدايي از طريق مهار تورم را به استفاده از ارزهاي ملي در هنگام سفرهاي تفریحي، آموزشي و كسب و كار شهروندان تقليل ميدهد. دولت هرگز به اين واقعيت اشاره نميكند كه دلاريزه شدن اقتصاد ايران ناشي از تورم بالا، نزول شاخصهاي اقتصادي و ضعف در نظام تصميمسازيهاي بنيادين اقتصاد است. بلكه به گونهاي رفتار ميكند كه انگار اين مردم هستند كه به خاطر خريد چند دلار ناچيز براي سفرهايشان يا ذخيره ارز، اقتصاد ايران را دلاريزه كردهاند! مانند مديران شهري كه توجهي به بهسازي سد و سيلبند و آبگير شهرشان نكردهاند؛ وقتي مردم بعد از آمدن سيل و سرازير شدن آب، راهي مناطق مرتفع شهر شدهاند از آنها انتقاد ميكنند كه چرا شهر و كاشانه و خانهشان را رها كردهاند! اين مردم به كوه و تپه و مناطق مرتفع پناه بردهاند چون مسوولان شهر در انجام وظايف خود در مهار سيل و ايجاد سد در برابر سيل، عملكرد درستي نداشتهاند. اين مثال دقيقا در خصوص دلاريزه شدن اقتصاد ايران هم صدق ميكند. فارغ از اينكه مردم براي سفر به كشورهاي ديگر از ارز ملي استفاده ميكنند يا دلار، اگر پول ملي ايرانيان واجد ارزش باشد، شك نكنيد كه مردم ايران از آن پول استفاده خواهند كرد! نه فقط مردم ايران بلكه براي بسياري از كشورهاي ديگر هم پول ايران داراي ارزش خواهد بود. همانطور كه در زمان زعامت دولت اصلاحات حد فاصل ميانههاي دهه 70 تا دهه 80 خورشيدي، پول ملي ايران در عراق و افغانستان، حتي تركيه و تاجيكستان داراي ارزش بود.