گراني امان مردم را بريده است
دولت فقط روي كاغذ تورم را كنترل ميكند گلي ماندگار| خيلي از آنهايي كه متولد دهه ۵۰ و ۶۰ هستند قطعا وزير شعار را به خاطر دارند. مرحوم «مرتضاييفر» كه از نخستين نماز جمعه پس از انقلاب به امامت آيتالله طالقاني تا سال ۸۶ يگانه تكبيرگوي نماز جمعههاي تهران بود
دولت فقط روي كاغذ تورم را كنترل ميكند
گلي ماندگار|
خيلي از آنهايي كه متولد دهه ۵۰ و ۶۰ هستند قطعا وزير شعار را به خاطر دارند. مرحوم «مرتضاييفر» كه از نخستين نماز جمعه پس از انقلاب به امامت آيتالله طالقاني تا سال ۸۶ يگانه تكبيرگوي نماز جمعههاي تهران بود. در روايتي كه خود او تعريف كرده امام(ره) اين لقب را به ايشان دادند. اما غرض از بازگويي اين خاطره و آوردن نام مرحوم «مرتضاييفر» اين است كه امروز ما وزراي بسياري داريم كه ميتوانند اين لقب را به خود اختصاص دهند. اصلا حتي ميتوانيم نام دولت را هم «دولت شعار» بگذاريم چرا كه در هيچ دورهاي تا اين ميزان شعار و وعدههاي انجام نشده به مردم داده نشده است. اينكه دولت شعار ميدهد تورم را كنترل كرده اما فقط واقعيت اين است كه تنها روي كاغذ اين اتفاق افتاده. اينكه وزراي بهداشت و رفاه و ... از بهبود وضعيت وزارتخانههاي خود خبر ميدهند در حالي كه خوب ميدانند واقعيتي كه در جامعه جريان دارد قطعا با شعارهايي كه آنها ميدهند فاصلهاش زياد نباشد آنقدرها كم هم نيست. به همين خاطر است كه امروز به ياد «وزير شعار» مرحوم ميافتيم و با خود فكر ميكنيم او تكبيرگوي نماز جمعه بود و تا سن ۷۳ سالگي اين كار را ادامه داد اما هيچوقت از تريبوني كه در اختيار داشت شعاري نداد كه امكان اجرا نداشته باشد و وعدهاي به زبان نياورد كه نتواند به آن عمل كند.
حالا اما مسوولان از تريبونهايي كه در اختيار دارند نهايت بهره را ميبرند تا به مردم وعده بدهند؛ وعدههايي كه غير قابل اجراست. آنها از تريبونهاي خود استفاده ميكنند براي شعار دادن. اينكه همهچيز بر وفق مراد است و مشكلي در كشور وجود ندارد و مردم اگر كمي مناعت طبع داشته باشند ميتوانند از زندگي كه برايشان فراهم كردهايم اظهار خرسندي كنند. اما واقعيتي كه در جامعه جريان دارد چيز ديگري است و اين سوال را مطرح ميكند كه شعار دادن تا كي ميتواند بيتدبيريها را زير سايه خود مخفي كند. دولتي كه دم از كنترل تورم ميزند در لايحه بودجه ۱۴۰۳ پيشنهاد افزايش یک درصدي ماليات بر ارزش افزوده را مطرح كرده بود كه توسط مجلس رد شد. به زعم بسياري از كارشناسان اگر اين اتفاق رخ ميداد تورم افزايش چشمگيري پيدا ميكرد. چطور ممكن است دولت مدعي كنترل تورم باشد و چنين پيشنهادهايي را بيان كند. آن نهضت حل مسالهاي كه رييس دولت درباره آن صحبت ميكند قرار است كجا و به چه كاري بيايد. مگر نه اينكه مشكل اساسي اين روزهاي مردم مساله معيشت است كه بايد به آن سامان داد.
از مرغ ۹۳ هزار توماني تا گوشت ۶۵۰ هزار توماني
اين روزها اگر نگاهي به قيمت اقلام سبد خريد خانوار بيندازيد متوجه ميشويد كه تامين هزينههاي اين سبد ديگر از عهده بسياري افراد بر نميآيد. آخرين قيمتهاي بازار نشان ميدهد كه مرغ به كيلويي ۹۳ هزار تومان رسيده است. هر شانه تخم مرغ ۱۲۰ هزار تومان فروخته ميشود در واقع هر عدد تخم مرغ به قيمت ۴ هزار تومان است. گوشت گوسفندي كيلويي ۶۴۹ هزار تومان و گوشت گوساله به كيلويي ۵۷۰ هزار تومان رسيده است. در اين شرايط اما اگر حقوق كارگران ترميم شود يا افزايش پيدا كند باعث ايجاد تورم ميشود. در حالي كه تورم همين الان هم باعث شده تا سفرههاي مردم هر روز كوچكتر از روز قبل باشد.
ارادهاي براي كنترل تورم نيست
مجيد حسيني، كارشناس اقتصادي در اين باره به «تعادل» ميگويد: متاسفانه آن چيزي كه از شواهد جاري در جامعه به نظر ميرسد هيچ ارادهاي براي كنترل تورم از سوي دولت وجود ندارد. حتي بودجهاي كه دولت براي سال آينده به مجلس ارايه داده است بودجه تورم زايي است پس چطور ميتوان انتظار داشت كه دولت تورم را كنترل كند. مساله اينجاست كه بيتوجهي به اين وضعيت ميتواند به نارضايتي عمومي دامن بزند. در حال حاضر اكثريت قريب به اتفاق جامعه كارگري از شرايط معيشتي خود راضي نيستند.
او ميافزايد: اين نارضايتيها حالا كمكم رنگ و بوي ديگري به خود ميگيرد. اينكه كارگران دست به خودكشي ميزنند زنگ خطر بسيار بلندي است كه مسوولان بايد آن را بشنوند و برايش راهكاري پيدا كنند. ما در زمينه توليد به بدترين شرايط ممكن رسيدهايم چرا كه تورم باعث شده تا كارگاههاي توليدي كوچك ورشكسته شوند و همين مساله به بيكاري دامن ميزند. از سوي ديگر كارفرما به دليل همين تورم توان پرداخت به موقع حقوق و مزاياي كارگران را ندارد و نارضايتيهايي هم از اين دست ايجاد ميشود.
حسيني در ادامه ميگويد: اقتصاد چيزي نيست كه بتوانيم با شعار و روي كاغذ آن را مديريت كنيم. اين شعار زدگي دولت باعث شده تا مشكلات هر روز بيشتر و بيشتر شود. اينكه رييس دولت بگويد دستور دادهايم تورم كنترل شود نميتواند براي مردم عامل كنترل تورم باشد. اقتصاد دستوري نابودكننده است. اين مسائل بايد بهطور جدي از سوي صاحب نظران مورد نقد و بررسي قرار بگيرد. بايد كار به افرادي سپرده شود كه در اين زمينه صلاحيت دارند. نه كساني كه تنها به شعار دادن بسنده ميكنند و هيچ خروجي عملي از آنها ديده نميشود.
ماليات را افزايش ميدهند اما...
برزو نيكنژاد، كارشناس اقتصاد نيز در مورد افزايش ماليات و تاثير آن بر تورم ميگويد: وقتي دولت ميخواهد كسري بودجه خود را از طريق ماليات تامين كند موظف است خدمات رفاهي درحد مالياتي كه دريافت ميكند در اختيار مردم قرار بدهد. متاسفانه اين اتفاق تاكنون كه رخ نداده و از اين به بعد هم بعيد به نظر ميرسد. ما نميتوانيم از مردم ماليات بگيريم اما امكانات رفاهي مناسب به آنها ندهيم. ما نميتوانيم از مردم ماليات بگيريم اما بخواهيم كشور را مانند پادگان اداره كنيم.
او ميافزايد: اين روند ميتواند به اقتصاد كشور لطمه وارد كند. در واقع صاحبان سرمايه كه سالهاست فرار مالياتي داشتهاند همچنان به اين روند ادامه ميدهند و جور آنها را هم بايد مردمي بكشند كه حداقل دريافتي را دارند و از همان حداقل هم مجبور به پرداخت ماليات هستند. اين روشهايي كه دولت براي تامين كسري بودجه خود در نظر گرفته اشتباه است و در نهايت ته كاسه رفاه چيزي براي اكثريت مردم جامعه باقي نخواهد ماند.
تاثير اقتصاد بر شرايط اجتماعي
امانالله قرايي، جامعهشناس درباره تاثير اقتصاد بر شرايط اجتماعي به «تعادل» ميگويد: متاسفانه دولتمردان به اين مقوله توجه درستي ندارند. اينكه مشكلات اقتصادي ميتواند عواقب بسيار تلخ اجتماعي به بار بياورد موضوعي است كه بارها و بارها از سوي كارشناسان به عنوان هشدار مطرح شده است. متاسفانه اگر نگاهي به آمار خودكشي طي همين سه سال گذشته بياندازيم متوجه ميشويم كه با افزايش رو به رو بوده است. حالا ديگر خودكشي به قشر كارگر رسيده و اين ميتواند نگرانكننده باشد.
او ميافزايد: مشكلات اقتصادي آسيبهاي اجتماعي را افزايش ميدهند. فحشا، طلاق، دزدي و اعتياد از جمله آسيبهايي هستند كه در اثر مشكلات اقتصادي افزايش پيدا ميكنند. چندين بار مسوولان انتظامي به افزايش ميزان سرقت اوليها اشاره كردهاند. يعني كساني كه براي اولينبار دست به دزدي ميزنند. چرا بايد اين آمار افزايش داشته باشد. قطعا دليل اصلي آن مشكلات اقتصادي است.
قرايي ميگويد: ما اول بايد بنيان خانوادهها را مستحكم كنيم. مشكلات اقتصادي و معيشتي بينان خانواده را متزلزل ميكند و ما نميتوانيم انتظار داشته باشيم اين خانواده فرزند آوري كند و كشور را از پيري جمعيت نجات دهد. تمام اينها مانند حلقههاي يك زنجير به هم متصل هستند. تا زماني كه مشكلات معيشتي و اقتصادي حل و فصل نشود آسيبهاي اجتماعي ريشه كن نخواهد شد.
اين جامعهشناس با اشاره به اظهارنظر شهردار در مورد پاكسازي شهر از كودكان كار ميافزايد: شما زماني ميتوانيد معضلي به نام كودكان كار را از بين ببريد كه وضعيت معيشتي مردم را سر و سامان بدهيد. تا زماني كه مشكلات اقتصادي و تورم روز افزون
وجود دارد كودكان كار هم وجود خواهند داشت. آنها صورت مساله نيستند كه پاكشان كنيد. كودكان كار يكي از نمادهاي افزايش فقر در جامعه هستند. پس تازماني كه اين فقر وجود داشته باشد كودكان كار هم وجود دارند و هيچ كس نميتواند وجود آنها را انكار كند. چرا مسوولان وعدههايي ميدهند كه امكان اجرايي شدن آن را ندارند. اين مساله به اعتماد عمومي خدشه وارد ميكند و بارها در اين مورد هشدار داده شده است.