چرايي كمبارشي ايران نسبت به برخي كشورهاي همسايه
رييس مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي كشور با تاكيد بر اينكه امكان تغيير انرژي سامانههاي بارشي توسط انسان وجود ندارد و كمبارشي بر تمام نقاط خاورميانه و آسياي ميانه حاكم است، گفت: اخبار منتشر شده درباره عقيمسازي سيستمهاي بارشي و تغيير مسير آنها به كشورهاي ديگر شايعه است و از نظر هواشناسي صحت ندارد.
رييس مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي كشور با تاكيد بر اينكه امكان تغيير انرژي سامانههاي بارشي توسط انسان وجود ندارد و كمبارشي بر تمام نقاط خاورميانه و آسياي ميانه حاكم است، گفت: اخبار منتشر شده درباره عقيمسازي سيستمهاي بارشي و تغيير مسير آنها به كشورهاي ديگر شايعه است و از نظر هواشناسي صحت ندارد. به گزارش ايسنا، ايران در سال جاري وارد چهارمين سال خشكسالي و كمبارشي شد. بهگونهاي كه بر اساس دادههاي هواشناسي، از ابتداي سال آبي جاري تنها ۳۶ ميليمتر بارندگي دريافت كرده است كه با توجه به بارشهاي ۶۳.۲ ميليمتري بلندمدت ۴۲.۲ درصد كاهش بارندگي دارد. در برخي شبكههاي اجتماعي و رسانهها دلايلي از جمله تاثير هارپ، (پروژه تحقيق از يونوسفر با استفاده از ارسال امواج فركانس بالا به اين لايه و بررسي برهمكنش اين امواج با لايه يونوسفر زمين) انتقال ابرها و سامانههاي بارشي به كشورهاي همسايه براي كمبارشي ايران منتشر شده است اما به گفته رييس مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي كشور به دليل گرمايش جهاني و تغييرات اقليمي، سامانههاي بارشي مجال تقويت و بارندگي را پيدا نكردهاند و اين شرايط در تمام نقاط آسياي ميانه و خاورميانه حاكم است. همچنين سيستمهاي جوي انرژي بسيار بالايي دارند كه انسان توانايي تاثيرگذاري بر آنها را ندارد. احد وظيفه در گفتوگو با ايسنا در واكنش به اخبار منتشر شده مبني بر تغيير مسير ابرها، «هارپ» به عنوان علل تفاوت بارش ايران و كشورهاي همسايه اظهار كرد: طي روزهاي گذشته اخباري منتشر شده است كه در كشورهاي همسايه شمال غرب ايران برف وجود دارد ولي در كوههاي ايران برفي نيست اما نكته قابل توجه اين است كه كمبارشي و خشكسالي در تمام مناطق آسياي ميانه و خاورميانه حاكم است. تمام كشورهاي ايران، سوريه، عراق و حتي تركيه همچنين كشورهايي كه در شمال شرق ايران در منطقه آسياي مركزي قرار دارد نيز دچار كمبارشي و كمبود آب شدهاند. اين مساله كه برخي كشورهاي اطراف ايران بارش برف بيشتري را نسبت به ايران تجربه ميكنند كاملا به تفاوتهاي اقليمي كشورها مربوط است. وي با ذكر مثالي ادامه داد: عامل اصلي خيزش گرد و غبار و توسعه بيابانها در تركمنستان كمبارشي و مصرف بيرويه آب است. نكته بسيار مهم اين است كه بههيچوجه نبايد شرايط جوي و ميزان بارندگي كشورها را با يكديگر مقايسه كرد. ميانگين بارشهاي بلندمدت تركيه حدود ۵۵۰ تا ۶۰۰ ميليمتر است اما ميزان ميانگين بارندگيهاي بلندمدت ايران به حدود ۲۰۰ ميليمتر رسيده است بنابراين ميتوان گفت كه بارشهاي كشور تركيه بهطور كلي بين ۲.۵ تا ۳ برابر از ايران بيشتر است. رييس مركز ملي اقليم و مديريت بحران خشكسالي سازمان هواشناسي كشور افزود: در برخي اخبار به بارندگيهاي مناسبي در عربستان اشاره شده كه ايران آن را تجربه نميكند اين در حالي است كه اين كشور در دهههاي اخير بهطور ميانگين شش ميليمتر كاهش بارندگي نسبت به بلندمدت داشته است. بر اساس آمارها ميانگين بارندگيهاي سالانه اين كشور حدود ۶۰ ميليمتر ثبت شده كه از بارندگيهاي ايران بسيار كمتر است. وي با تاكيد بر اينكه تغييرات اقليمي جهاني است و تاثيرات مهمي بر گردش سامانهها و الگوهاي جوي گذاشته است، گفت: گرماي كمسابقه حاكم بر خاوميانه، شمال افريقا و شرق مديترانه يكي از دلايل اصلي نفوذ نكردن سامانههاي جوي به اين مناطق است و عملكرد سامانهها نسبت به گذشته ضعيفتر است. عقيمسازي سيستمهاي بارشي يا انتقال آنها به مناطق ديگر شايعه است و اين موضوعات بر اساس علم هواشناسي صحت ندارد. سيستمهاي جوي بسيار پرانرژي هستند و قدرت بالايي دارند و بشر توانمندي تاثيرگذاري بر اين سامانههاي جوي را ندارد. درست است كه انسان در محيط زيست دخالتهاي زيادي كرده و آسيبهاي بسيار زيادي به آن زده است اما در زمينه عقيمسازي سيستمهاي بارشي خوشبختانه توانايي ندارد و نبايد به اين شايعات توجه كرد. وظيفه در پايان ضمن تاكيد بر اينكه همه مناطق جهان با نوسان بارندگي مواجه هستند، گفت: ميانگين بارندگيهاي ايران حدود ۲۳۰ ميليمتر ثبت شد اين درحالي است كه در سالهاي ۹۷ و ۹۸ ميزان بارندگيها به حدود ۳۲۰ ميليمتر رسيده بود اما طي سالهاي اخير كه با كمبارشي، خشكسالي و گرمايش جهاني مواجه هستيم، كاهش يافته است. اين شرايط اقليمي ميزان بارندگيها را تغيير ميدهند. تغييرات اقليمي بهخصوص دخالتهاي انساني موجب تشديد پديدههاي حدي به اشكال مختلف همچون خشكسالي و كمبارشي و وقوع بارشهاي شديد و سيلآسا شده و تخريب محيط زيست، جنگلزدايي و گسترش بيابانها را در پي داشته است.