همچنان نفس كشيدن تعطيل!

۱۴۰۲/۱۰/۱۲ - ۰۱:۲۷:۳۳
کد خبر: ۳۰۳۸۱۳

بيشتر از دو هفته است كه سازمان هواشناسي وعده از راه رسيدن سامانه بارشي به تهران را مي‌دهد و همچنان هيچ خبري نيست. آلودگي هواي تهران در شرايط قرمز قرار دارد. مسوولان زير بار استفاده از سوخت مازوت نمي‌روند و البته كه بنزين بي‌كيفيت را هم قبول ندارند. حالا اين همه آلودگي از كجا بر سر اين شهر و ديگر كلان‌شهرهاي ايران از جمله اصفهان آوار شده است معلوم نيست.

مریم شاهسمندی

بيشتر از دو هفته است كه سازمان هواشناسي وعده از راه رسيدن سامانه بارشي به تهران را مي‌دهد و همچنان هيچ خبري نيست. آلودگي هواي تهران در شرايط قرمز قرار دارد. مسوولان زير بار استفاده از سوخت مازوت نمي‌روند و البته كه بنزين بي‌كيفيت را هم قبول ندارند. حالا اين همه آلودگي از كجا بر سر اين شهر و ديگر كلان‌شهرهاي ايران از جمله اصفهان آوار شده است معلوم نيست. مساله اينجاست كه حالا مسوولان براي شانه خالي كردن از بار مسووليت مساله دزدي ابرها را پيش كشيده‌اند. مساله‌اي كه از لحاظ علمي اثبات شده نيست. اينكه تهران هر روز هوايش بيشتر از روز قبل آلوده مي‌شود اينكه مدارس باز است و بچه‌ها به مدرسه مي‌روند. كميته اضطرار تشكيل جلسه مي‌دهد. شهرداري و ديگر سازمان‌هاي موظف اجراي قانون هواي پاك سكوت اختيار كرده‌اند و البته در اين بين از رييس دولت هم خبري نيست اين سوال را مطرح مي‌كند كه چقدر ديگر مردم بايد هواي آلوده به سرب و ديگر آلاينده‌ها را تنفس كنند چند نفر ديگر بايد به علت آلودگي هوا جان به جان‌آفرين تسليم كنند و چند جنين ديگر بايد به دليل همين آلودگي هوا سقط شوند و چند نوزاد ديگر با مشكلات عديده به دنيا بيايند تا شايد بالاخره مسوولان به اين نتيجه برسند كه نه تنها تهران كه اكثر شهرهاي ايران ديگر جاي نفس كشيدن ندارند. اين همه بي‌تدبيري و بي‌توجهي به سلامت افراد از كجا سرچشمه مي‌گيرد. اينكه مسوولان ادعا مي‌كنند اجراي قانون جواني جمعيت بايد با جديت دنبال شود تا كشور از خطر سالمندي نجات پيدا كند كدام زير ساخت مناسب براي اجراي شدن اين قانون را فراهم كرده‌اند. مگر مي‌شود اين همه روزهاي آلوده داشت و مسوولان هيچ اقدامي براي نجات جان مردم نكنند. كارگران مجبورند سر كار حاضر شوند. كارمندان نمي‌توانند دور كاري كنند. چرخ اقتصاد آنقدر لنگ مي‌زند كه خبري از تعطيلي به خاطر سلامت افراد نيست. در اين هواي آلوده خيابان‌ها شلوغ است. شهر شلوغ است. ترافيك سنگين در تمام سطح شهر گسترده است. وقتي ماشين‌هاي غير استاندارد با سوخت غير استاندارد راهي خيابان‌ها مي‌شوند ديگر نمي‌توان انتظاری جز اين داشت. سنگيني اين هواي آلوده چطور ممكن است اجازه بدهد پاي ابر و بادي به هواي شهر باز شود. مساله ابر دزدي نيست مساله بي‌مسووليتي مسوولاني است كه مسائل مهم را ناديده گرفته و به اموري مي‌پردازند كه اصلا با جان انسان‌ها سر و كار ندارند. مساله اين است كه جان انسان‌ها در اين سرزمين اهميت خود را از دست داده و مردم به اين واقعيت تلخ پي برده‌اند كه جانشان براي مسوولان ارزشي ندارد. مگر مي‌شود اين همه اختلاس‌هاي ميليارد دلاري را ناديده گرفت در حالي كه مي‌شد با درصد از اين پول‌ها اعتبار لازم براي اجرايي شدن قانون هواي پاك را فراهم كرد و جان مردم را نجات داد. اين شرايط قرار است تا كي ادامه پيدا كند تا زماني كه مردم در خيابان‌هاي شهر ديگر توان نفس كشيدن نداشته باشند و يك به يك جان ببازند. اين شرايط قرار است تا كي ادامه پيدا كند تا وقتي كه اورژانس بيمارستان‌ها مملو از آدم‌هايي شوند كه مشكل تنفسي پيدا كرده‌اند. مساله اينجاست كه سيستم درماني هم ديگر مثل سابق نمي‌تواند با بحران‌هاي اينچنين دست و پنجه نرم كند حالا به وضوح در تمامي بيمارستان‌ها اعم خصوصي و دولتي كمبود كادر درمان حس مي‌شود. باز هم سوال اين است تا كي قرار است مردم در اين شرايط بغرنج به نفس كشيدن ادامه دهند؟!